و به همین دلیل، مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی جایزه ای را با محوریت انتخاب برترین کتاب سال طرح ریزی کردند؛ چون تلاش بر خردمندی و فرهیختگی جامعه ایرانی داشته و دارند.
«کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» که به نوعی کارنامه نشر کشور و بازتاب دهنده فراز و فرودهای حوزه کتاب است، برای اولین بار برپا و به بهترین های موجود، جوایزی اهدا شد.
یکی از ویژگی های برجسته نهاد «جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» گستردگی و وسعت دامنه شمول آن است، چون مسئولان برگزاری این جایزه، تمامی کتاب های چاپ شده در مدت یک سال را با موضوعات گوناگون مورد داوری قرار داده و در بخش های مختلف به بهترین های موجود جوایزی اهدا می کنند.
اما از میان 11 رشته موجود در داوری های کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، رشته «ادبیات» با هفت زیرشاخه، همیشه محل بحث در میان نویسندگان و منتقدان بوده است، چون در مدت برپایی 23 دوره از این جایزه، تنها در دوره بیستم، کتابی در رشته «ادبیات» زیرشاخه «نثر معاصر» به عنوان کتاب ممتاز معرفی و از «زویا پیرزاد» به دلیل تالیف کتاب «چراغ ها را من خاموش می کنم» تجلیل به عمل آمد.
با روی کارآمدن دولت نهم و انتخاب محمدحسین صفارهرندی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، توجه نویسندگان، بیش از پیش به این جایزه معطوف شد، چون صفار هرندی محوریت فعالیت وزارتخانه خود را «ترویج فرهنگ کتابخوانی» اعلام کرده و بارها تکرار کرد که توجه ویژه وزارتخانه متبوعش به امر کتاب و کتابخوانی است.
اما با نزدیک شدن به برپایی مراسم بیست و سومین دوره انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر زمزمه هایی مبنی بر عدم وجود داستان و رمانی (تالیفی) برگزیده در میان منتخبان این دوره شنیده می شد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم قبل از اعلام اسامی برترین ها، آب پاکی را روی دست نویسندگان ریخته و می گوید: «سال هاست زمانی که برندگان جایزه کتاب سال معرفی می شوند، ما با یک بحث تکراری روبه رو هستیم و آن اینکه در ارتباط با موضوع ادبیات داستانی، کتابی که در خور عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران باشد، نداریم. البته این حسرت را امسال هم خواهیم داشت».
وی ادامه می دهد: «اما به خاطر قدرنهادن و ارج گذاشتن به زحمت کسانی که در این زمینه تلاش کرده اند، تقدیر ویژه ای را بنا داریم از اشخاصی به عمل آوریم که به طور نسبی آثار قابل قبولی را در سطح یک کتاب سال در زمینه ادبیات داستانی تولید و عرضه کرده اند».
با برگزیده شناخته نشدن اثری در موضوع ادبیات داستانی در این دوره، بالاخره قرار بر این می شود که تقدیر از نویسندگان ادبیات داستانی و رمان در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران انجام گیرد. مجید حمیدزاده- مدیرکل کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد- پیش از اهدای این جایزه درباره معیارهای گزینش نویسندگان برتر می گوید: «این جایزه به ژانر خاصی از ادبیات داستانی اختصاص ندارد و با نگاه کلی به آنچه که ادبیات داستانی اطلاق می شود، بهترین نویسنده اثر داستانی و رمان انتخاب خواهد شد».
نوزدهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از راه می رسد. در جریان افتتاح این نمایشگاه، «داوود غفارزادگان» ، «محمدرضا بایرامی» ، «احمد دهقان» ، «محسن مؤمنی شریف» و «مصطفی مستور» به عنوان پنج نویسنده برتر ادبیات داستانی جایزه خود را از دستان رئیس جمهور دریافت می کنند؛ جایزه ای که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هدف از اهدای آن را توجه ویژه به ادبیات داستانی عنوان کرده و می کند.
امیر حسین فردی- نویسنده، منتقد و دبیر جایزه ادبی شهید حبیب غنی پور- به هیچ وجه بر این باور نیست که این جایزه به ایجاد انگیزه در این نویسندگان کمک کرده یا خواهد کرد. امیر حسین فردی با بیان این مطالب که در اولین فرصت، مراتب اعتراض خود را به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان خواهم کرد، بیان می دارد: «از زوایای مختلف می توان به این قضیه نگاه کرد و چگونگی انجام آن را نقد کرد، اما آنچه که مسلم است اینکه انجام چنین کاری بسیار شتاب زده بود. انگار پیرامونش، خیلی فکر نشده بود.
ای کاش اگر قرار بود ما نویسنده ای را انتخاب کنیم، از همان فرآیند انتخاب کتاب سال ارشاد به آن می رسیدیم؛ این کار، خیلی بهتر و پخته تر بود و حتی معقول تر و منطقی تر».
وی در پاسخ به این سوال که آیا از دیدگاه شما با انجام این کار، از ارزش نویسنده ها کاسته شده است، می گوید: «به نظر من این طور است. اگر از اینها در جای خودشان تجلیل می کردیم، خیلی بهتر از این بود که بیائیم پنج نفر را به این شکل انتخاب کرده و از آنها تجلیل کنیم».
رضا امیرخانی هم با امیرحسین فردی موافق است، هر چند به مانند او نقش اهدای این جایزه را زیر سوال نمی برد. نویسنده رمان «من او» با اشاره به اینکه اگر در کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به ادبیات داستانی توجه می شد، این جایزه غیرضروری می نمود، می گوید: «قطعاً باید در کتاب سال وزارت ارشاد به ادبیات داستانی توجه شود، چرا که بالاخره در این گزینش، یکی از بقیه بهتر است. البته این امید هست که در سال های بعد، به این موضوع بیشتر توجه شود».
رئیس انجمن قلم ایران در ادامه با تاکید بر این نکته که «ای کاش این جایزه عنوان خاصی داشت» یادآور می شود: «سال هاست که در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، ادبیات داستانی سهمی نداشته است و به هر صورت، جایزه ای در این سطح که توسط رئیس جمهوری اهدا شد، در نگاه کلان به نفع ادبیات داستانی است».
امیرخانی بیش از این توضیحی نمی دهد، اما فردی وقتی با این سوال مواجه می شود که اگر شما متولی بودید، چه می کردید، تأکید می کند: «من اصلاً نمی توانم به این صورت نویسنده ای را انتخاب کنم. اینگونه کارکردن خیلی سخت است. بحث حساسی است؛ خیلی ها قهر می کنند و بهشان برمی خورد». با این دلایل سست نمی توانیم آدم ها را بالا ببریم، بلکه زمینشان می زنیم و انگیزه کار را به راحتی از آنها می گیریم و در یک کلام می شود گفت که اینها را هزینه می کنیم؛ آن هم خیلی ارزان».