همشهری آنلاین- بهاره خسروی : با روی کارآمدن قاجارها سبک زندگی اهالی این قریه خوش آب و هوا حسابی تغییر کرد. افزایش مهاجرت به پایتخت و رشد جمعیت و استفاده بیرویه از منابع آبی برای مردم تهران دستاوردی جز کمآبی و خشکسالی بهویژه در فصل تابستان نداشت. بحران آب به قدری برای مردم تهران جدی شد که در همان چندماه نخست تاجگذاری آغامحمدخان گروهی از کشاورزان تهرانی شکایت به دربار برده بودند که آبی برای زراعت ندارند و با مشکل بیآبی دست و پنجه نرم میکنند و دربار هم راهحل را در حفر قنات یافته بود.
گزارش پیشرو نتیجه نشست چند ساعته همشهری همراه با منا مسعودی آشتیانی، مسئول کمیته آب و گردشگری و کسبوکارهای وابسته به اتاق بازرگانی ایران، حمید کاردان مقدم، عضو هیأت مؤسسه تحقیقات آب و مدیر گروه محیطزیست و نصرالله حدادی، تهرانشناس است که در آن به تاریخچه آب تهران پرداخته شد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
منابع آبی دومین شهر پرآب ایران
بنا بر گفته مرحوم محمدابراهیم باستانی پاریزی از پژوهشگران و نویسندگان معاصر، تهران بعد از اصفهان، پرآبترین شهرهای ایران است. به این دلیل که هیچیک از شهرهای بزرگ ایران مانند شهر تهران در میان چند دره مثل دره تجریش، فرحزاد، کن و جاجرود قرار نگرفته تا بتوان بیش از ۴۵۹ قنات از آن درآورد که همه پر آب باشند. تهران این کهنه پایتخت ایرانی در روزگاری که یک روستای کوچک و بینام ونشان بود، آب کافی داشت و به همین دلیل باغها و درختان پرمیوهای داشت و چشمه، رودخانه و قنات ۳ منبع تامین آب آن بود.
چشمههای معروف
در تهران قدیم ۲چشمه وجود داشت. این دو چشمه شامل سرچشمه و آب پخشکن بود. محل سرچشمه در طرف شمالشرقی، نزدیک حصاری که به مرور زمان ساخته شد، قرار داشت و به ۲قسمت سرچشمه بالا و سرچشمه پایین تقسیم میشد. آب این دو سرچشمه برای تامین آب محله عودلاجان تا حدود بازار میرسید. سرچشمه بالا تا منتهیالیه شمال شرقی و خیلی دورتر از نقاط مسکونی قرار داشت. سرچشمه پایین به فاصله کمی در غرب سرچشمه بالا قرار داشت و محله عودلاجان از آب این سرچشمهها سیراب میشد. منبع دیگر، سرآب پخشکن در شمال محله سنگلج بود که گویا نهری یا مظهر قناتی بود که ازطرف سنگلج به طرف جنوب شهر که محله دباغخانه در آنجا قرار داشت، جریان داشت.
رودخانههای غیردائمی
هیچ یک از رودهایی که تهران را سیراب میکند، دائمی نیست. این رودها که از دامنههای جنوبی البرز سرچشمه میگیرند، معمولا فقط در فصل بهار و احیانا اندک مدتی در فصل تابستان جریان دارند و فصلهای دیگر خشک میشوند. رودخانه اوین یا درکه، رود و مسیل حصارک، رودخانه دارآباد، رودخانه و مسیل شمسآباد، رودخانه شمیران یا دربند، رودخانه و مسیل فرحزاد، مسیل قوچک یا تهرانپارس و نهر فیروزآباد از مهمترین رودها و مسیلهای تهران قدیم بودند. در حال حاضر هم روددرههای دربند، درکه، دارآباد، فرحزاد و کن در داخل محدوده شهری هستند و سرخهحصار و وردآورد خارج از محدوده شهر قرار دارند.
۱۳۵ قنات در شهر
بهگفته پژوهشگران در شهر تهران یا همان دامنه جنوبی البرز ۱۳۵رشته قنات وجود داشته است. در واقع این قناتها مظهرهای آبهای تهران هستند که بیشتر آنها در شمال تهران قرار دارند. مرحوم جعفر شهری در جلد سوم کتاب «طهران قدیم» در باره قناتهای معروف تهران که آب آشامیدنی اهالی را تأمین میکرد نوشته است: «مردم تهران قدیم به آبی که برای آشامیدن و پخت وپز در آبانبار ذخیره میشد، آب مشروب میگفتند. در تهران چیزی حدود ۱۰ قنات مهم و اصلی وجود داشت که آب مشروب اهالی را تأمین میکرد. ۱- قنات یا آب حاجعلیرضا در سرچشمهخانههای شرق و غرب و جنوب خود ۲-قنات سردار، ابتدای خیابان عینالدوله و کوچه قجرها و حوالی کوچه آبشار ۳- قنات سپهسالار، مسجد سپهسالار و مجلس شورا و خیابان نظامیه بهارستان و کوچههای پشت مجلس ۴- قنات فرمانفرما که حدود شمالی و باغهای غربی خارج از شهر و آسیاب و باغ و خانه فرمانفرما، کاخ مرمر و کاخهای اطراف مجلس سنا و خیابان امیریه و شرق و غرب آن ۵- قنات باغشاه و قنات اکبرآباد باغشاه از آبهای آنها باغشاه و جنوب آن و دارالمجانین (تیمارستان) ۶- قنات وزیر که آب آن خیابان سرآب وزیر و گذر مهدی موش یا مهدیخان و خیابان امیریه و شاهپور سابق در دروازه قزوین و خیابان بلورسازی و خیابان مشیرالسلطنه و خانههای اطراف آن ۷-قنات سنگلج که محله و کوچههای سنگلج پارکشهر و محدوده آن ۸- قناتهای سفارتهای روس و انگلیس و علاءالدوله که حدود شمال مرکزی شهر و سفارتهای مورد بحث خیابان فردوسی و باغ علاءالدوله، ۹- قناتهای شاه که به نام آبشاه و آب مهرگرد که کاخ گلستان و ارک و خیابانها و کوچههای اطراف و مرکز شهر و بازار قسمت جنوبی را تأمین میکرد از مهمترین قناتهای شهر تهران بودند. البته قناتهای دیگر مانند یوسفآباد، امیرآباد، بهجتآباد، جمشیدآباد، عشرتآباد و فرحآباد از دیگر قناتهای اطراف تهران محسوب میشدند.»
جیرهبندی آب قنات
با وجود حفر قنات همچنان بحران کمآبی برای پایتختنشینان به قوت خود باقی بود. آب قناتها باید میان مردم بهصورت عادلانه تقسیم میشد تا همه بتوانند از آن به خوبی استفاده کنند. احسان بهرام غفاری در کتاب «صدای پای آب» از برنامه جیرهبندی استفاده از آب قناتها چنین مینویسد: «برنامه آببرداشتن از قنات به دیوار نصب میشد. قنات مهرگرد که مظهر آن در اندرونی عمارت سلطنتی کاخ گلستان بود دارای مجرایی موقوفه بود و تقسیمبندی آن براساس برنامهای از پیش تعیینشده بود. در این برنامه هرکسی میدانست چه زمانی از این آب استفاده کند.»
برنامه آببرداشتن از قنات مهرگرد اینطور بود: روز شنبه: خانه مستوفیالممالک؛ شب شنبه: محله عودلاجان؛ روز یکشنبه: خانه معتمدالدوله و گذر هفتتن؛ شب یکشنبه: کوچه باغ ایلچی؛ روز دوشنبه: محله عودلاجان؛ شب دوشنبه: محله عودلاجان؛ روزسهشنبه: عباسآباد در کوچههای حمام چال و خانه زنبورکچیباشی؛ شبسهشنبه: محله عودلاجان؛ روز چهارشنبه: محله عودلاجان؛ شب چهارشنبه: محله عودلاجان؛ روز پنجشنبه: محله عباسآباد؛ شب پنجشنبه: محله عودلاجان؛ روز جمعه: خانه حسامالسطنه و گذر نوروزخان و شب جمعه: کوچه غریبان.
اولین محلههای تهران در حوالی آب
صفحات تاریخ تهران را که ورق بزنیم و به گذشته این شهر سرک بکشیم به نشانههای زیبایی از جاذبه آب در آن میرسیم؛ اینکه نخستین محلههای تهران بر مبنای جریان آب شکل گرفتند و نام بسیاری از آنها مانند عودلاجان، آبسردار، آبمنگل، درخونگاه، نعمتآباد و چهارراه سرچشمه با نام آب گره خورده است. این ماجرا نشان از وجود چشمهها و نهرهای روان در دل تهران قدیم بود.
آخرین نسل آبانبارها
در روزگاری که هنوز خبری از تکنولوژی و سیستم لولهکشی در معماری خانهها نبود تا به سادهترین روش ممکن دسترسی به آب فراهم شود، آبها برای تامین نیازهای مصرفی در آبانبار خانهها نگهداری میشد. این آبانبارها هم به ۳دسته عمومی مانند آبانبار «سیداسماعیل» و«مسجد معیر»، وقفی مانند آبانبار «مسجد جامع تهران» و « مسجد میرزا موسی» و خانگی تقسیم میشد. در گذشته در معماری خانهها به انتخاب فضای مناسب برای آبانبار توجه میکردند و به مرور زمان با اجرای عملیات لولهکشی آب، کاربری آبانبارها به انباری و سایر بخشهای مورد نیاز خانه تغییر پیدا کرد. البته آخرین نسل این آبانبارهای خانگی در خانه حاجحسین آقا ملک در بازار بینالحرمین، خانه اردیبهشت، تیمچه وکیلالتجار در میدان محمدیه، سرای کاظمی، خانه سیدرزاز و خانه اتحادیه مکان ضبط سریال «داییجان ناپلئون» همچنان با همان سبک و سیاق قدیمی موجود است. معمولا آبانبارها در مسیر جریان آب و قناتها و چاهها قرار داشت.
تفاوت آب فقرا و پولدارها
ماجرای دسترسی و تقسیم عادلانه آب برای تامین نیازهای مصرفی خانه از پختوپز تا رفت و روب از مهمترین دغدغههای مردم تهران قدیم بود. وظیفه تقسیم آب بر عهده فردی بهعنوان میراب بود. اجرای طرح تقسیم آب بهصورت همگانی در بیشتر محلهای تهران بازخورد خوبی میان پایتختنشینان داشت و به بسیاری از بینظمیها خاتمه داد. تهرانیها با روش تقسیم نوبتی آب زیرنظر میراب خیلی زود کنار آمدند. آن زمان ۲نوع آب وجود داشت؛ آب روز و آب شب. آب روز پر از آلودگی و متعلق به فقرا و آب آخر شب نسبتاً پاکیزهتر و برای پولدارها و گردنکلفتهای محلهها و آب اول شب هم مخصوص افرادی بود که دائماً در حال چانهزدن با میراب بودند.
باکیفیتترین آب در بازار سیاه
در روزگار گذشته باکیفیتترین آب برای خوردن، آب قنات باغشاه بود. این قنات در میدان حر امروزی واقع شده بود و مردم شهر حاضر بودند برای آب این قنات پول بیشتری پرداخت کنند. به همین دلیل گاهی در تابستان آب قنات شاه که توسط بشکه و گاری حمل میشد بازار سیاه پیدا میکرد و شهرداری تهران هم برای جلوگیری از افزایش بهای آب مداخله میکرد. در آن دوره قنات شاه سازمان منسجمی شامل ۸میراب و یک تحصیلدار داشت و توزیع آب با بشکه دربسته انجام میگرفت. با توجه به استقبال وسیع مردم پایتخت از آب این قنات، بعضی از فروشندگان، آب نهرها را هم داخل بشکه بهعنوان آب قنات شاه میان مردم میفروختند که این موضوع باعث شیوع بیماری میان مردم شد، برای همین شهرداری تهران برای نخستین بار با پلمپکردن بشکههای آب، نوعی استاندارد محلی را برای توزیع آب آشامیدنی توسط بشکه آغاز کرد.
آب سفارت
آب موجود در لولههای تهران با انتقال بخشی از آب رودخانه کرج به تهران از یک مخزن در شمال شهر تأمین و در مقایسه با آب قناتها و آبهای سطحی که از طریق نهرهای آلوده به آبانبارها سرازیر میشد پاکیزهتر بود و مردم با رغبت بیشتری از آن استفاده میکردند. اما از دیدگاه خارجیان هنوز آب شهر تهران قابل اطمینان نبود و به همین دلیل سفارتخانههای خارجی با نصب دستگاههای کوچکی در داخل سفارت آب لوله را تصفیه و ضدعفونی میکردند. سفارت انگلیس در تهران حتی پیش از لولهکشی آب شهر با استفاده از آب قنات سفارت و مخزن آب نهر کرج، آبی را که از طریق یک نهر وارد سفارت میشد پس از تصفیه برای آشامیدن مورد استفاده قرار میداد. این آب گاهی توسط خدمه سفارت یا باغبانان ایرانی بیرون آورده میشد که در میان افراد تحصیلکرده و خانوادههای پولدار طرفدار زیادی داشت و بازار سیاه پیدا کرده بود. البته بهعلت وجود مواد تصفیهکننده که در سفارت انگلیس به آن اضافه میشد، آشامیدن این آب را اغلب مردم خوش نداشتند.
مصائب ساخت آبانبارهای خانگی
آبها از مسیر نهرها و جویهای محله توسط تنبوشه(لولههای سفالی) به داخل خانهها هدایت میشدند. به طبع همراه جریان آب هر وسیله، آلودگی، حشره و... به خانهها و آبانبارها ورود میکردند. اغلب آبانبارها به همین دلیل بوی تعفن و مشمئزکنندهای میدادند به همین دلیل ساخت آبانبارهای خانگی با مصائب زیادی همراه بود. در خانههای شمالی آبانبار را در حیاط حفر میکردند و روی آن تلمبه میگذاشتند. اما برای خانههای جنوبی کار کمی سختتر میشد. چون لولههای تنبوشه در این بناها از دل ساختمان عبور میکرد تا به حیاط و آب انبار برسد. به همین دلیل میزان نم و رطوبت در خانههای جنوبی بیشتر بود.
نظافت آبانبارها
یکی از کارهای رایج و پرماجرا در میان مردم تهران قدیم ماجرای نظافت آبانبارها بود. تخلیه و نظافت آبانبارها که هرسال برای استقبال از سال نو انجام میشد از کارهای مهم هر خانه یا محله بود. معمولا بهدلیل ایستایی آب در این بخش خانه، آبانبارها پر از میکروب، کثافات و لجن و خزه میشد. کسی که مسئولیت نظافت آبانبار را بر عهده میگرفت، باید تن به بسیاری از سختیها و حتی بیماریها میداد. به روایت جعفر شهری، نظافت و جمعآوری گل و لای آبانبار سیداسماعیل چیزی در حدود ۳ماه زمان برد. این آبانبار پر از جانوران و حشرات مختلفی چون رتیل، سوسک، عنکبوت و دیگر حشرات موذی بود.
ماجرای ورود سوسک به تهران
آبانبارها یکی از مناسبترین و امنترین مکانها برای رشد و تکثیر سوسکها بودند. تا قبل از اوایل دهه ۲۰ در تهران حشرهای به نام سوسک موجودیت خارجی نداشت. این سوسکها سوغات کالاهای ایتالیایی به ایران است که در جعبههای آن مخفیانه جا خوش کرده و از اروپا راهی تهران شدند. به باور کارشناسان با توجه به فضای نمور آبانبارها و چاههای جذبی، فرصت خوبی برای تولیدمثل سوسک و تکثیر آنها در تهران فراهم بود.