اگر بعد از امتحانات دنبال در کردن خستگی درس خواندن‌هایی هستی که کم و بیش از خودت بروز دادی و شاید بعضی از اهالی خانه، دیده باشند و باقی مدعی‌اند که «تو که امسال درسی نخواندی!» بیا این‌جا!

همشهری؛ دوچرخه-محدث تک‌فلاح(دبیر دوچرخه): اگر خیالت بابت آغاز تابستان راحت شده و با تکیه‌دادن بر تخت پادشاهی‌ داری به بشقاب میوه‌ای که جلویت گذاشتی نگاه می‌کنی و با کلی بی‌خیالی دوست‌داری فیلم یا سریالی جدید را دانلود کنی و در ادامه، برای دیدن آن وقت بگذرانی، درحالی‌که هنوز برنامه‌ی ادامه‌ی روزهای تعطیلی را برای خودت مشخص نکرده‌ای، یعنی تو یک نوجوانی که از هفت دولت آزادی.
اگر بعد از امتحانات دنبال در کردن خستگی درس خواندن‌هایی هستی که کم و بیش از خودت بروز دادی و شاید بعضی از اهالی خانه، دیده باشند و باقی مدعی‌اند که «تو که امسال درسی نخواندی!» بیا این‌جا!
اگر فکر می‌کنی که تابستان پیش‌رو،  قرار است سه‌ماه طول بکشد و تو تمام روزهایش را به چشم تفریح نگاه می‌کنی! اگر برای رفقا و دوستان کلی خط‌ونشان کشیده‌ای که مبادا برنامه‌ای غیر از صفاسیتی بریزند چون قرار است کلی کیف کنید، سخت در اشتباهی!  
تجربه می‌گوید تابستان این مدلی به سرعت برق و باد می‌گذرد و تو با رسیدن به انتهای آن اصلاً نمی‌فهمی چگونه زمان را سپری کردی.  حالا ما چند توصیه برای این‌که از گذر زمان حس رضایت‌بخشی داشته باشی و غم آغاز سال تحصیلی بعدی به غم غروب آخر شهریور وتمام‌شدن تابستانت هم‌چون نمک روی زخم اضافه نشود، توصیه‌هایی داریم؛ پیشنهاد کارهایی که بد نیست سمتش بروی. تو خواه پند گیر، خواه...

رژیم بگیر

حتماً با خودت می‌گویی: «ای بابا. ما هم تا تکان می‌خوریم یکی بهمان گیر می‌دهد که این را بخور، آن را نخور. قند را کم‌تر، سبزی را بیش‌تر. کربوهیدرات، زیادش خوب نیست و فیبر زیادش خوب است و...» سخت در اشتباهی. پیشنهاد ما برای رژیم مربوط به کنترل ورودی‌های دهان مبارک نیست، بلکه به ورودی‌های مغز است. این روزها که می‌توان گفت دیگر از شر کرونا و عوارضش روی روش‌های آموزشی در مدارس خلاص شدیم، تجربه‌های تلخ خستگی مغز در آن روزها را خوب به‌خاطر می‌آوریم. چشم‌ها و کمر و دست و پا به کنار، مغز هم بعد از نشستن چند ساعته و زل‌زدن به صفحه‌ی نمایش و تلاش بر روشن و خاموش‌کردن میکروفن و دوربین و... کم می‌آورد. یک خستگی می‌گویم، یک خستگی می‌شنویدها. بعد هم برای رفع خستگی به‌زعم خودمان می‌رفتیم سراغ گپ‌زدن در شبکه‌های اجتماعی و بگوبخندها و کَل‌کَل‌کردن‌های رفقا را می‌ریختیم تو گروه‌های رفع اشکال. آخرش هم که مادر از همه‌جا بی‌خبرمان می‌پرسید: «چه می‌کنی؟» معلوم بود که به جز «داریم با دوستام درس می‌خونیم» نداشتیم بگوییم. مخلص کلام تا جایی که می‌توانید از فعالیت دوستانه و اجتماعی در سامانه‌های مجازی و الکترونیکی دور شوید. آن‌ها به‌خودی خود برای ما کار درست می‌کنند. دیگر خودمان هم دامن نزنیم به کم‌تحرکی جسم و مغزمان.

لطفاً خودتان را کنترل کنید
حضور در کنار خانواده از شیرین‌ترین لحظات زندگی است؛ اما از قدیم گفته‌اند هر چیزی را باید به اندازه‌اش مصرف کرد. اگر این حضور در کنار خواهر و برادر از حد بگذرد و تبدیل به سربه‌سرگذاشتن و کنجکاوی در کتاب و دفتر و کیف و اتاق همدیگر شود، دیگر نمی‌توان اعصاب کشمشی و خردشده‌ی اعضای خانواده را با جاروبرقی هم جمع کرد.
پس پسر خوب، دختر گل! به خواهر و برادرت کار نداشته باش. در این تابستان برای خودت برنامه سرگرمی مفید بریز که حاصل سررفتن حوصله‌تان بر سر اعضای خانواده خراب نشود و کانون گرم و پرمهر و محبت خانواده را به میدان جنگ تبدیل نکند.

مفید می‌گویم مفید می‌شنوی

پرکردن اوقات فراغت به‌عنوان یک دغدغه‌ی همیشگی برای والدین وجود داشته است. از آن‌جا که مادر و پدرها فکر می‌کنند که نوجوان اگر بیکار باشد زمانش را هدر داده و تجربه، اغلب نشان داده است که پربی‌راه‌ هم نمی‌گویند، توصیه می‌شود در همین ابتدای کار برای کل سه‌ماه تابستان، خودت بنشین و برنامه بریز. گفتن این نکته خالی از لطف نیست که برنامه‌ای مفید است که هم به نیازهای تو و هم به توانایی‌هایت توجه کند. هم برایت تفریح و سرگرمی داشته باشد و هم یک محصول فیزیکی یا ذهنی بیاورد. کلاس‌رفتن، درس‌خواندن، مطالعه‌ی کتاب، تفریح با دوستان، ورزش و یا هر چیزی که شورش درنیاید و کم هم نباشد؛ کارهایی که خودت بدانی که انجام می‌دهی و بدانی که اتفاقاً دوست داری انجام دهی. بنشین و دست به‌کار شو. مشورت با یکی از بزرگ‌ترها هم شاید در راهنمایی و کمک به پیشبرد کار هم بد نباشد. جوری که آخر تابستان به این روزهایت بنگری و بگویی: «عجب روزهای مفیدی بود!»  البته که ما در شماره‌ی بعدی در مورد «برنامه‌ریزی» بیش‌تر سخن خواهیم گفت.

برای دیدن پی دی اف این صفحه اینجا را کلیک کنید. 
 

منبع: روزنامه همشهری