تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۶:۳۸

مریم رضایی: کشور ما از جمله کشورهایی است که شرایط اقلیمی‌اش خشک، نیمه‌خشک و کم‌باران است و متوسط بارندگی آن- که ارتباط مستقیم با منابع آب هر کشور دارد- کمتر از بسیاری کشورهاست.

 به‌طوری که میزان بارندگی سالانه در کشور حدود 250 میلی‌متر است و این میزان معادل یک‌سوم متوسط بارندگی دنیا- حدود 750 میلی‌متر است. ضمن آنکه میزان و توزیع بارندگی در کشور ما در نقاط مختلف نیز بر حسب شرایط اقلیمی متفاوت است به‌طوری که 50 درصد بارندگی سالانه در مناطق شمالی، آذربایجان و خوزستان می‌بارد و سطح این مناطق فقط 24 درصد کل مساحت کشور است.

 علاوه بر این، حدود 60 درصد از بارندگی تبخیر می‌شود و در واقع میزان بارندگی که آب‌های زیرزمینی و سطحی کشور را تغذیه می‌کند فقط 100 میلی‌متر است. نکته دیگر اینکه، میزان بارندگی کشور سال به سال متغیر است و در ادوار مختلف، کشور گرفتار کاهش بارندگی و مشکل کم‌آبی و حتی بحران آب می‌شود. واقعیت‌های ذکر شده به خوبی نمایان می‌کند که محدودیت منابع آب در کشور تا چه حد مهم است.

 این عوامل در کنار رشد روزافزون جمعیت و تقسیم سرانه آب به تعداد بیشتری، روز به روز سهم آب را اندک و اندک‌تر می‌کند. از دیگر سو با رشد صنعت و تکنولوژی و کشاورزی تقاضا برای مصرف آب سال به سال افزایش یافته است.

مجموعه این قضایا، فقط یک سوی ماجرا است و آن سوی ماجرا نحوه مصرف، افراط و بد مصرف کردن منابع محدود آب و اتلاف ذخایر باارزش موجود آب است که عواقب بس‌ نگران‌کننده‌ای دارد.

بنا به آمارهای سازمان‌های بین‌المللی در قرن پیش رو 34 کشور با مشکل حاد تامین آب مواجه خواهند شد. متاسفانه کشور ما نیز در صورت عدم رعایت صرفه‌جویی در مصرف آب، به شمار این کشورها خواهد پیوست.

شاخص‌های بین‌المللی امکان پیش‌بینی بحران یا عدم بحران آب را به سادگی مهیا کرده است و بر طبق همین شاخص‌ها، کشورهایی که متوسط سهم سرانه آب آنها به کمتر از 20 هزار مترمکعب برسد با وضعیت بحران آب روبرو هستند. با نگاهی به آمار 40 سال قبل مشاهده می‌شود که متوسط سرانه آب کشورمان حدود 8600 مترمکعب بود یعنی بیش از 4 برابر خط بحران آب.

اما امروزه با بیش از 70 میلیون نفر جمعیت و گسترش روزافزون صنایع و کشاورزی، متوسط سرانه مصرف آب به کمتر از 2200 مترمکعب رسیده و این زنگ خطری است که ایران به مرز بحران آب نزدیک شده است.

چنانچه به آینده و 20 سال آینده بیاندیشیم با توجه به افزایش 2 برابری جمعیت کشور متوسط سرانه به کمتر از 1250 مترمکعب خواهد رسید که آینده پیش‌روی را بسیار کدر و سیاه تصور می‌دهد. به معنای دقیق‌تر و روشن‌تر رسیدن به این مرحله یعنی: توقف راه هر نوع توسعه و رفاه!به راستی اما، راه‌های مقابله با بحران فعلی و تهدید آینده کدام است. راه‌هایی که از همین امروز باید به آن مسلح شد تا رسیدن به مرز بحران به تاخیر افتد.

کارشناسان امور آب بر این باورند که ایجاد ظرفیت‌های جدید در بخش آب برای هر کشوری بسیار سنگین و هزینه‌بر است و فشار شدیدی بر بدنه اقتصاد ملی وارد می‌سازد، لذا بهترین روش، حفظ منابع محدود آب و استفاده بهینه از ظرفیت‌های موجود است که مهمترین موضوع در این بخش مسئله مدیریت مصرف در کشور است تا در گرو آن راندمان مصرف در بخش کشاورزی افزایش یابد و در بخش شرب و صنعت نیز کنترل شود.

مدیریت در بخش امور آب در دو بخش تامین و مصرف از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. زیرا در بخش مدیریت تامین باید ظرفیت‌های جدید استحصال، انتقال و تصفیه آب و توزیع آب برای کشاورزی، شرب و صنعت ایجاد شود و برای اجرای این مهم ساختن سد، ایجاد شبکه‌های آبیاری و آبرسانی شهری و مخازن آب و ایستگاه‌های پمپاژ ضروری است.

نگاه دوم مدیریت مصرف آب است و اگرچه در کشور ما به‌طور سنتی، به این سو متمرکز بوده است‌، زیرا باور همگان بر این بوده که فقط با سرمایه‌گذاری یا فروش مشکلات بخش حل نمی‌شود بلکه نقش مهمتر مربوط به مردم یعنی مصرف‌کنندگان نهایی است.

لذا در این بخش در یک‌سوی کار، به ایجاد سیستم‌های فنی اعم از شبکه‌ها و لوازم مربوط به توزیع و کنترل آب تاکید می‌شود و در بخش دیگر به فرهنگ و الگوی مصرف؛ که متاسفانه مردم ما در طی دوران گذشته از الگوی درست مصرف برخوردار نبوده و به بدمصرف کردن عادت کرده‌اند!

تحقیقات بین‌المللی نشان داده است که مصرف آب در کشورهای شرقی نسبت به کشورهای غربی و اروپایی بسیار متفاوت و بالاتر است. به‌عنوان مثال، مقدار آبی که برای شست‌وشوی دندان یک نفر ساکن کشورهای شرقی مصرف می‌شود با مصرف 21 نفر در کشورهای اروپایی، آمریکایی و ژاپن برابری می‌کند، و یا مقدار آبی که یک نفر شرقی ازجمله یک ایرانی برای استحمام شخصی مصرف می‌کند با مصرف 6 نفر در کشورهای مذکور برابر است.

و یا باز هم   با مقدار آبی که یک خانواده 4 نفره برای شست‌وشوی ظروف استفاده می‌کند در کشورهای اروپایی، ظروف غذای 27 نفر شسته می‌شود!لذا مشاهده می‌شود که فرهنگ مصرف آب تا چه حد در اتلاف منابع محدود و تجدیدناپذیر آب موثر است.

و اکنون شاید خیلی دیر نباشد اما ضروری است با تبلیغات و آموزش گسترده به‌ویژه برای کودکان و زنان شیوه‌های عملی کنترل مصرف آب آموزش داده شود و چگونه مصرف کردن آب را در آشپزخانه، حمام، توالت، دستشویی، باغ و باغچه، شست‌وشوی خودرو و... به طور اصولی آموزش داد.

و باید از هم‌اکنون برای درازمدت یک استراتژی ملی تدوین کرد که براساس آن و با طراحی یک مدل سراسری به طور برنامه‌ریزی شده نه‌تنها از مصرف بی‌رویه آب بلکه از بحران آب فاصله گرفت.

همشهری استانها

برچسب‌ها