کاملیا مافی: یکی از آیین‌های نوروزی که آمیزه‌ای از چند رسم متفاوت است، «مراسم چهارشنبه سوری» است، مراسمی که در شیراز به «چهارشنبه سرخی و یا چهارشنبه آخر سال» شهرت دارد.

در این مراسم پیر و جوان، زن و مرد با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن آخرین سه‌شنبه سال را بدر می‌کنند و معتقدند با اجرای این مراسم شر و بلا را دفع می‌کنند و آرزوهایشان نیز برآورده خواهد شد.

هر چند که مبنا و زمان شکل گیری این سنت به‌درستی معلوم نیست و هنوز که هنوز است اسطوره‌پژوهان، ایران‌شناسان و استادان فرهنگ و زبان ایران‌باستان، در این مورد، تردید دارند‌ اما برخی از آنها معتقدند که چهارشنبه سوری، سنت ایرانی چند هزار ساله است که نیاکان زرتشتی برای ما به جا گذاشته‌اند و برخی دیگر معتقدند که در حقیقت، چهارشنبه سوری سنتی است که از دوران اسلامی‌ به‌وجود آمده است

 زیرا پس از تسلط اعراب و مسلمین بر ایرانی‌ها، زرتشتیان نمی‌توانستند به‌صورت آزادانه مراسم جشن سده را برگزار کنند، در نتیجه به صورت پنهانی، بوته‌های کوچک را به جای خرمن عظیمی ‌که در جشن سده به کار می‌رفت، آتش می‌زدند.

دکتر کوروش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، یکی از آن افرادی است که عقیده دارد چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و دین زرتشت ندارد و شکل‌گیری این مراسم مربوط به زمان پس از حمله اعراب به ایران، بوده است.

 او در این‌باره می‌گوید: «ما زرتشتیان در کوچه‌ها آتش روشن نمی‌کنیم و پریدن از روی آتش را زشت می‌دانیم. همین طور در گاه‌شماری ایران باستان و زرتشتیان اصلا چیزی به نام «هفته» وجود ندارد. ما در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم. شنبه و یکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شده است. بنابراین، این که ما شب چهارشنبه‌ای را جشن بگیریم (چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده) خودش گویای این است که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد.»

آیین چهارشنبه سوری

اگرچه هنوز معلوم نیست که جزئیات مراسم و جشن چهارشنبه سوری، از چه تاریخی رواج پیدا کرده است اما به طور معمول اعضای هر خانواده بوته‌های خار و گزنی را که از پیش جمع کرده‌اند آتش می‌زنند و 3 بار از روی بوته‌های افروخته می‌پرند، تا ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود دور کنند و سلامت و سرخی و شادی به خود هدیه بدهند.

آنها همچنین عقیده دارند با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار پاک می‌کنند. مردم در حال پریدن از روی آتش می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من؛ غم برو شادی بیا، محنت برو روزی بیا؛ ‌ای شب چهارشنبه، ‌ای کلیه جاردنده، بده مراد بنده».

مراسم کوزه‌شکنی

یکی دیگر از این مراسم، کوزه شکنی است، مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی، کمی نمک به علامت شورچشمی، و یک سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزه‌ای سفالین می‌اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می‌چرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه می‌برد و آن را به کوچه پرتاب می‌کند و می‌گوید: «درد و بلای خانه را ریختم دور»

البته فراموش نکنید که اگر تمایلی برای اجرای این سنت دارید حتما به اطراف دقت کنید تا مبادا کوزه بر سر شخصی اصابت کند! به‌علاوه این کار نمای شهر و کوچه شما را هم زشت خواهد کرد پس بهتر است آن را با یک وسیله بشکنید و در سطل زباله بیاندازید.

تقسیم آجیل چهارشنبه سوری، فالگوش‌نشینی و قاشق‌زنی نیز از دیگر سنت‌هایی است که مردم در این روز اجرا می‌کنند. همچنین سعید نفیسی در مقاله‌ای به نام «چهارشنبه سوری» در مورد بخشی از مراسم این روز در شیراز قدیم، می‌نویسد: در شیراز به دو شب چهارشنبه‌‏سوری گفته می‏شود؛ یکی چهارشنبه آخر ماه اسفند، چهارشنبه آخر سال و دیگری چهارشنبه آخر ماه صفر.

با توجه به ارادتی که شیرازیان به «حافظ» دارند، در شب چهارشنبه سوری دور هم جمع شده و از دیوان حافظ فال می‌‏گیرند.شیرازیان چهارشنبه آخر سال را همانند دیگر شهرهای کشور چهارشنبه سوری می‌‏گویند و غروب سه‌شنبه مرسوم است که هفت کپه خار تهیه می‌‏کنند، آنها را آتش زده و از روی آتش می‌‏پرند و می‌‏گویند: زردی من از تو، سرخی تو از من.

در قدیم برخی از زنان و دختران شیراز به سعدیه می‌رفتند و در آب حوض ماهی آبتنی می‌‏کردند و با جام دعا و چهل کلید آب به سر می‌‏ریختند. همچنین رسم است که دختران دم‌بخت در این شب برای بخت‌گشایی به زیارت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ می‌‏روند. فالگوش ایستادن در چهارشنبه سوری نیز نزد زنان شیرازی مرسوم است و زنی که بخواهد فالگوش بایستد چادر سر کرده، نیت می‌‏کند و در گوشه‌‏ای در کوچه می‌‏ایستد و بر اساس گفته عابران تفأل می‌‏زند.

 اگر گفته را مطابق میلش دید، خود را به مراد رسیده می‌‏داند.رسم است که بعضی از زنان برای برآورده شدن حاجت در زیر منبر مسجد جامع شیراز (مرتضی علی) حلوا درست می‌‏کنند.

 از جمله مراسم دیگری که شیرازیان دارند، پخت آشی است به نام «آش ابودردا» ؛ بعضی معتقدند که وسایل اولیه این آش باید حتما از راه گدایی تامین شود. این آش را هم به خاطر درمان بیماری و هم به خاطر بخت‌گشایی می‌‏پزند.در شب چهارشنبه سوری در شیراز رسم است که دختران دم‌بخت ابریشم هفت‌رنگ به کمر بسته و صبح روز چهارشنبه کودک نابالغی را وامیدارند که ابریشم را باز کند به این نیت که گره از بختشان باز شود.

ازجمله خوردنی‌‏هایی که شب چهارشنبه سوری شیرازی‌‏ها می‌‏خورند، آجیل چهارشنبه سوری است که بدان آجیل شیرین هم می‌‏گویند. این آجیل مخلوطی است از کشمش، نخودچی، مغز بادام، مغز گردو، انجیر، مویز، توت خشک، کنجد بوداده، شاه‌‏دانه، تخمک یا تخمه، گندم برشته، برنجک، قصب، خارک، نوعی خرمای خشک و قیسی.

مردان و زنان شیراز معتقدند که هرگاه عصر روز سه‌شنبه آخر سال در آب سعدی، آبی که از قنات آرامگاه سعدی یا حوض ماهی جریان دارد، خود را شست‌وشو کنند، تا سال دیگر بیمار نمی‌‏شوند. از این رو عصر سه‌شنبه آخر سال ازدحام غریبی در اطراف این محل دیده می‌‏شود.

همشهری استانها