به گــزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به این پرونده جنایی از سال ۹۶ به دنبال مراجعه زنی به اداره پلیس و اعلام ناپدید شدن همسرش شروع شــد.
با اعلام این گزارش تیم ویژهای از مأموران پلیس آگاهی اســتان البرز تشــکیل و ردیابیها برای یافتن مرد جوان آغاز شــد اما چند روز بعد جســد شــوهر ایــن زن را در حالی که در خــودرویش خفــه و در محــدوده جاده چالوس رها شــده بود، پیدا کردنــد.
- مرگ مشکوک دختر ۱۳ ساله در بیمارستان | فرار زن و مردی که میگفتند خاله و دایی او هستند
- جنایت بامدادی در پاساژ معروف غرب تهران | پای فیلم سیاه در میان بود!
خیانت زنانه
با کشف این جسد کارآگاهان تحقیقات خود را برای کشف راز مرگ او از سر گرفتند و در حالی که هیچ سرنخی نداشتند با کنترل تماسهای همسر مقتول به عنوان نخستین مظنون پرونده دریافتند این زن با مرد غریبهای از مدتها قبل در ارتباط است؛ بنابراین به بازجویی مجدد از این زن پرداختند.
با اینکه پلیس مدارکی علیه همســر وی به دســت آورده بود اما این زن ســعی داشــت با پنهان کردن واقعیت، پلیس را گمراه کند.
اعتراف دردناک
اما سرانجام زن در بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت: شوهرم مرد بداخلاقی بود و مرا اذیت میکرد. مدتــی قبل با مردی به نام مهران آشــنا شــدم و کم کم بــا او درددل کــردم و از بدرفتاریهای شــوهرم گفتم. بعد هم نقشه کشیدیم تا شوهرم را از سر راه برداریم.
وی ادامه داد: یک روز با شــوهرم به جاده چالوس رفته بودیم. در مسیر از او خواستم جایی توقــف کند. بعد مهــران که مــا را تعقیب میکرد از فرصت اســتفاده کرد و وارد خودروی شــوهرم شد و پس از درگیری او را خفه کرد. سپس جسد را همانجا در خودرو رها و فرار کردیم.
بــا اعترافهای تکان دهنــده این زن، کارآگاهان به ســراغ مهران ۴۸ ســاله رفتنــد و او را بــه اتهام قتــل عمد بازداشــت کردند.
حکم قصاص و زندان
هر دو زن و مرد جنایتکار پس از تکمیــل پرونده در دادســرا و پس از بازســازی صحنه جنایت به زندان منتقل شدند. این متهمان وقتی زمان محاکمهشان فرا رسید هر کدام جداگانه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه رفته و بــه درخواســت اولیای دم مقتول و به دســتور رئیس دادگاه، زن به اتهــام معاونــت در قتل شــوهرش به زنــدان و مهران نیــز به اتهام مباشرت در قتل به قصاص محکوم شدند.
بخشش ۷۰۰ میلیون تومانی
مرد جنایتکار که قــرار بود با تأیید حکم قصاص از ســوی قضات دیوان عالــی کشــور به زودی پــای چوبه دار برود سرنوشــت برایش طور دیگری رقم خورد و او ســرانجام توانســت با جلب رضایت فرزنــدان مقتــول از قصــاص رهایــی یابــد.
ایــن متهــم بــا پرداخت ۷۰۰میلیــون تومــان دیه از اولیای دم رضایــت گرفت. بدین ترتیب متهــم یک بــار دیگــر از جنبه عمومی جــرم پای میز محاکمه ایستاد.
آخرین دادگاه
این متهم در آغاز جلسه پس از اینکه اعلام کرد اتهام را قبول دارد، گفت: من به خاطر ارتباط نامشروعی که چشم بسته وارد آن شده بودم دستم به خون آلوده شد. در این مدت که زندان بودم هر روز صبح تا شب در برزخ و تاریکی به سر میبردم چرا که هر لحظه در انتظار چوبه دار بودم.
وی ادامه داد: کابوسهای پی درپی امانم را بریده بودند و حالا اولیای دم از حق قصاص گذشت کردند و زندگیام را مدیون آنها هستم. در زندان متنبه شدم و به خودم قول دادم تا پایان زندگیام با درستی و جوانمردی زندگی کنم.