همشهری آنلاین- هوشنگ صدفی: این حسینیه در دهههای اول و دوم ماه محرم در میانه چهارراه سرچشمه و سیروس، پاتوق زنان و مردان عزادار محلههای چهارراه سرچشمه و حوالی آن است. وارثان این حسینیه طی چند نسل متوالی تلاش کردهاند که میراث نیاکان به همان شکل و شمایل با سنتهای باقیمانده بدون کم و کاست برگزار شود. به همین دلیل دیدن زنان و مردانی که هنگام صبح در روزهای محرم سرگرم نوشیدن چای با نان قندی در حسینیه سادات اخوی هستند آنچنان هم تعجب برانگیز نیست، چون همه سنت و عادت قدیمی این حسینیه سالخورده را میدانند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
حسینیه، خانهای قدیمی با حیاطی بزرگ است که از ترکیب خانه سادات قرون گذشته فضای وسیعی را برای اجرای مراسم اعیاد و عزاداری ائمه اطهار(ع) برای اهالی محله فراهم کرده است. سقف این حیاط بزرگ را خیمهای دیدنی تشکیل میدهد که همه ساله بعداز عید غدیر توسط خادمان حسینی برپا میشود و بعداز اتمام دهه دوم توسط آنان جمعآوری و به انبار حسینیه سپرده میشود. کتیبههای دیدنی با قدمت بیش از یک قرن، پارچههای قلمکاری اصفهان، نقاشیهای شیر و پرنده و سایر نمادهای عزاداری شیعیان را میتوان درگوشه و کنار این حسینیه دیدنی محله امامزادهیحیی(ع) مشاهده کرد. روایت حسینیه سالخورده از زبان خادمان حسینی خواندنی و جذاب است.
۱۶۸ سال قدمت حسینیه
بوی دود اسفند فضای کوچههای «شجاعت»، «شهید افشار» و «شهید املح اقرا» را پرکرده است. در دهههای اول و دوم ماه محرم هر سال این دود برای عزاداران حسینی محله آشناست. میتوان با بوی دود از سرکوچه شهید افشار رد حسینیه را گرفت. همه اهالی محله و علاقهمندان به روضهخوانی سنتی امام حسین(ع) از محلههای دور و دورتر نشانی این حسینیه را به خوبی میشناسند. بیراه نیست که راننده تاکسیهای قدیمی تهران صرفاً با شنیدن نام حسینیه سادات اخوی، مسافران خانم را یک راست سر کوچه شهید افشار پیاده میکنند. سالهای نه چندان دور زنان درباری قاجار هم همیشه پامنبری روضهخوانی محله سادات و حسینیه بودهاند. به همین دلیل در بین زنان قاجاری این حسینیه از ارج و قرب بیشتری برخوردار بود.
اینها را «سید جواد سادات اخوی» از زبان نیاکان خود بیان میکند و میگوید: «تهران بزرگ فعلی در زمان ناصری آنچنان هم وسیع نبود و به ۴ محله چال بزرگ (سرچشمه)، سادات، جهودها (عودلاجان) و سلطانیه (ارگ حکومتی) معروف بود. حسینیه سادات اخوی در محله سادات قرار داشت. در طول ماههای محرم، صفر، ایام فاطمیه و سایر مناسبتهای اسلامی در این محله روضه خانگی هفتگی برگزار میشد. اغلب مردم تهران و درباریان قاجار برای شرکت در مراسم به این محله تردد داشتند. بعد از یک نسل، اغلب خانههای قدیمی این محله برای روضهخوانی وقف شد و حسینیه سادات اخوی با افزودن خانههای کوچکتر سادات که با هم نسبت فامیلی داشتند بزرگ و بزرگتر شد. با تجمیع خانههای کوچکتر محله، این حسینیه شکل گرفت که به نام سادات اخوی معروف شد. این روایت شاید متعلق به حدود ۱۶۸ سال پیش است. میگویند قنداقه ناصرالدین شاه قاجار از زیر منبر این حسینیه رد شده است. در آن زمان با توجه به روضهخوانی سنتی اغلب خانمها برای گرفتن حاجت از زیر منبر عبور میکردند. علاوه برآن دوست داشتند که فرزندان خود را هم از زیر این منبر قدیمی رد کنند. به همین نیت اگر در حین روضهخوانی توجه کنید برخی از خانمهای شرکتکننده در مراسم عزاداری حسینیه برای رد شدن از زیر منبر قدیمی نوبت میگیرند.»
روضهخوانی صبحگاهی
روضهخوان مرد با شور و شوقی برای زنان سیاهپوش و مردان روضهخوانی میکند. در ایوان شاهنشین غربی، مردان جوان و میانسال آهسته چشمان نمناک خود را پاک میکنند. روبهروی ایوان غربی در ایوان شرقی نیز زنان مشغول عزاداری هستند. در دوره قاجار اغلب زنان درباری در ایوان شرقی مینشستند و به روضهخوانی گوش میدادند. مردم عادی هم در محوطه حیاط حسینیه مشغول عزاداری بودند.
رضا قادری، خادم حسینیه سادات اخوی از برگزاری روضهخوانی هنگام روز توضیح میدهد: «اغلب روضهخوانیهای حسینیه سادات اخوی معمولاً صبحها ساعت ۷ تا نزدیک اذان ظهر برقرار بود. چون در آن زمان امکانات روشنایی و برق حسینیه و معابر در تهران فراهم نبود و متولیان هیئتهای مذهبی برای رعایت امنیت عزاداران، مراسم روضهخوانی را در روز برگزار میکردند. به همین دلیل برای آنکه عزاداران قبل از حضور در مراسم عزاداری صبحانه مختصری بخورند، هنگام ورود به حسینیه در بخش زنان و مردان با نان قندی سنتی و چای شیرین پذیرایی میشوند. این رویه همچنان از سالهای گذشته در این حسینیه رعایت میشود. قبل از شکلگیری تکیه دولت، حسینیه سادات اخوی همچنان محل تردد درباریان بود. اما بعداز ترور ناصرالدین شاه، با هدف ایجاد امنیت برای درباریان، تکیه دولت شکل گرفت و تردد درباریان به حسینیه سادات اخوی محدود شد. اما برخی از زنان درباری چون از این روضهخوانیها نتیجه گرفته بودند به رغم شکلگیری تکیه دولت باز هم به حسینیه سرمیزدند. به گفته متولیان حسینیه سادات اخوی ۱۰ روز قبل از شروع ماه محرم خادمان حسینی به نصب خیمه، کتیبه و سیاهیها میپردازند. بر سر خیمه حسینی معمولاً ۳ بیرق سبز به نشانه خانه سادات، قرمز بهعنوان نماد خونخواهی امام حسین(ع) و بیرق سیاه به نشانه عزاداری برای شهدای کربلا و حضرت زهرا(س) برپاست. بیرقهای سهگانه براساس همین باورهای دینی همه ساله بر بالای خیمه نصب میشود.
سکونت سادات در ته ری
روضهخوان حسینیه با شور و شوقی خاص، خطابه معروف حضرت زینب(س) خطاب به یزید ستمگر را برای عزاداران حسینی بازخوانی میکند؛ همه در حس و حال عزاداری فرو رفتهاند. در سرتاسر حیاط حسینیه سیاهه نصب کردهاند. روضهخوان مرد روی منبر چوبی توانسته زنان عزادار را به فضای سالهای دور دست قیام حسینی ببرد. به جز هق هق گریه عزاداران، سر و صدایی شنیده نمیشود. روضهخوان نوحهای را زمزمه میکند و زنان و مردان عزادار به آرامی بر سینه میزنند.
سید جواد سادات اخوی از زمانبندی نصب خیمه حسینی و شجرهنامه سادات اخوی و دلیل کوچ آنها از عراق میگوید: «شاید برای مخاطبان شنیدن این نکته که خاندان سادات اخوی چگونه سر ازکشور ایران درآوردند خالی از لطف نباشد. چون اجداد این سادات در عراق و عربستان ساکن بودند ولی وقتی سید حسن، جد بزرگوار سادات اخوی به نیت زیارت امام رضا(ع) از عراق و عربستان به ایران آمد بعد از زیارت، گرفتار راهزنان شد و مال و اموال خود را از دست داد. به همین دلیل بین راه شهرری و لواسان در «ته ری» به سقایی پرداخت. ناگفته نماند سیدحسن برای آنکه آب سقایی را تأمین کند در این منطقه چاهی حفر کرد که از آب آن ضمن سیراب مسافران، آبیاری مزارع و باغهای منطقه ۱۲ فعلی را هم تأمین کرد. بنابراین این محدوده تا حوالی میدان ۱۷ شهریور و پشت قنات تهران به املاک سادات اخوی معروف بود، حتی مسجد سادات اخوی خیابان ایران و مسجد امام حسین(ع) نیز جزو موقوفات این خاندان هستند. اکنون برخی ازخاندان سادات اخوی در شهرهای دیگری از جمله یزد، شیراز، اهواز و تبریز ساکن هستند اما از طریق شجره نامهها باید ارتباط آنها را پیدا کنیم.»
کتیبههای ۱۴۰ ساله
آبدارخانه حسینیه سادات اخوی با مجموعه خادمان حسینی با استکان، نعلبکی و سینیهای بیضی شکل خود، لحظهای آرام و قرار ندارد و به تناسب آمد و شد عزاداران، سینیهای چای پر و خالی میشود. اغلب عزاداران قبل از ورود به بخشهای زنانه و مردانه برای تبرک چای مینوشند. در بخش مردانه، سکویی برای رهگذران عزادار تعبیه شده تا رهگذران هم به روضهخوانی گوش فرا دهند. در اتاق شاهنشین غربی مجموعهای از تصاویر ریز و درشت خاندان سادات اخوی در قابی بزرگ روی تاقچهای قرار گرفته است. تزیینات داخلی حسینیه و اتاقهای شاهنشین با سیاهی و کتیبههای دستساز هنرمندان اصفهانی با قدمت یک قرن حواس هر عزاداری را به خودجلب میکند.
متولی حسینیه سادات اخوی درباره کتبیهها و سیاهیهای نصب شده حسینیه میافزاید: «این کتبیهها و نقاشیهای روی ابریشم حسینیه حدود ۱۴۰ سال پیش به هنرمندان اصفهانی سفارش داده شد و آنها نیز به عشق امام حسین(ع) نهایت هنرمندی خود را در آن به کار گرفتند. بنابراین به جز کتبیهها و نقاشیهای موجود شاید نمونه قلمکاریهای نصب شده بر در و دیوار را کمتر بتوان در شرایط فعلی پیدا کرد. همه ساله بعداز اتمام مراسم، این سیاهیها و پارچههای فاخر جمعآوری در انبار نگهداری میشود. اسباب و اثاثیه حسینیه به جز ارزش معنوی از جایگاه تاریخی قابل تعمق برخوردار است. به همین دلیل در سال ۱۳۹۱ متولیان سازمان میراث فرهنگی برای ثبت جهانی تعزیهخوانی، پردهخوانی و سیاهی حسینیه مراسمی را با حضور علاقهمندان به فرهنگ و تمدن ایران اسلامی در حسینیه برپا کردند.
توزیع نذورات
با وجود سیاهیهای قدیمی درحسینیه، علم وکتل خاصی وجود ندارد. چون دستاندرکاران حسینیه این مجموعه را برای اجرای روضهخوانی تدارک دیدهاند و نه راهاندازی دستههای سینهزنی. اما در روزهای تاسوعا و عاشورا دسته سینهزنی «سرچشمه» به رسم قدیم و دسته عزاداران «کودکان مرحوم موسوی» امامزاده یحیی(ع) و دسته سینهزنان «تکیه رضا قلیخان» برای انجام مراسم عزاداری به محوطه حسینیه آمده و به عزاداری در آن میپردازند.
مساحت حسینیه به اعتبار گفته محمد دوستی، دبیر شورایاری محله امامزاده یحیی(ع)، حدود هزارمترمربع است که شامل بخشهای بیرونی و اندرونی است که در هر ۴ طرف آن اتاقهایی درکنار هم قرار گرفتهاند. اتاق پنج دری در شمال و جنوب، تالار غربی و شرقی که محل حضور درباریان یا به عبارتی شاهنشین بود. این حسینیه، زیرزمین بزرگی دارد که محل قرار گرفتن انبار لوازم و کتیبهها، آشپزخانه و سرویس بهداشتی است. نمای بیرونی حسینیه هم با کاشیکاری زیبایی تزیین شده که از یک طرف به کوچه شجاعت و از سوی دیگر به کوچه شهید افشار ختم میشود. فارغ از نوع مراسم و مناسبتهای مذهبی برگزار شده این مجموعه معنوی در بین ساکنان تهران و ایران از ارزش تاریخی منحصربهفردی برخوردار است. در طول ماه محرم علاوه بر روضهخوانی، متولیان حسینیه با توزیع غذا در ظروف یکبارمصرف به تعداد ۴ هزار بسته از مردم عزادار پذیرایی میکنند.
سید جواد سادات اخوی درباره روضهخوانان و خادمان حسینیه میگوید: «معمولاً در طول ماه محرم و ایام فاطمیه از روضهخوانهای سنتی بهخصوص آقایان تاجلنگرودی، عمادی، زعفرانی، شیخ معزی، خرادی، محتشم، مرحومان رنجی، دربندی، مهاجرانی و لاری بهره میگرفتیم. علاوه بر خدمتگزاری خاندان سادات اخوی، خادمان حسینیه عبارتند از: خانواده قادری، مرحوم حاج محمود طرخورانی، عباسمیرزا علیبابا، مرحوم حسن اسلامپور، حاج رضا تهرانی، حبیبالله سربندی زادفر، محمد ابدی، مرحوم خدابخش، افشار، علی ترابی، شیراسب، دکتر عامری، هاشم اقای، شهرام ممزی، محسن سلمانزاده، رمضان درویش، رمضان مرادی، برادران شادابفر، اشکان تاجیک، نادر ابهری، حمید کاظمی و دیگر خدمتگزاران بینام و نشانی که سالها به همراه فرزندان خود در این حسینیه همکاری داشتهاند.
جوانان خادم حسینی بعداز اتمام دهه دوم ماه محرم در یک روز تعطیل، سیاهیهای حسینیه را از دیوارها جدا میکنند و آنها را داخل بقچهای میبندند. فرشها و کتیبهها با دقت، جمعآوری شده و در محوطه حیاط چیده میشود. همه لوازم عزاداری به انبار حسینیه منتقل میشود تا بار دیگر در مراسم عزاداری مورد استفاده قرار گیرد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۲ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۲۳