به گزارش همشهری آنلاین، مردان نمکی زنجان نام ایران را در تحقیقات باستانشناسانه در سطح دنیا مطرح کردهاند. با اینکه چندین سال از کشف اولین مرد نمکی میگذرد اما هنوز تحقیقات برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر درباره آنها ادامه دارد. در این مدت کارشناسان توانستهاند شش مرد نمکی را که هرکدامشان دنیایی پر از رمز و راز هستند از زیر خروارها نمک بیرون بکشند.
نتیجه تحقیقاتی که در داخل و خارج از کشور روی اجساد مردان نمکی انجام شد خیلیها را متعجب کرده است. این اجساد۱۷۰۰ ساله در معدن نمک چهرآباد به حدی سالم باقی مانده بودند که بعد از کشف، هنوز بعضی از قسمتهای بدنشان نرم بود.
معدن چهرآباد در ۷۰ کیلومتری غرب زنجان قرار دارد و در حال حاضر کارشناسان میراث فرهنگی زنجان حساسیت خاصی نسبت به آن پیدا کردهاند چراکه احتمال میدهند اسرار چندین مرد نمکی دیگر آنجا نهفته باشد. سال ۷۲ زمانی که کارگران معدن در حال استخراج سنگ نمک بودند با یک جسد چند هزار ساله مواجه شدند. از آن زمان تا به امروز در جریان کاوشها و حفاریهایی که در این معدن نمک شده جسد شش مرد نمکی به دست آمده.
شاهزاده در آزمایشگاه
بعد از اینکه مرد نمکی شماره یک پیدا و به تهران منتقل شد کارشناسان آزمایشهایشان را روی این مومیایی طبیعی شروع کردند آنها سعی کردند با بررسیهای زیاد به حقایقی از چند صد سال پیش دست پیدا کنند؛ آزمایش کربن ۱۴ یکی از چندین آزمایشهایی بود که روی اولین مرد نمکی انجام شد. کربن ۱۴ روشی است که با آن قدمت و سن و سال مومیایی مشخص میشود. با این آزمایش کارشناسان متوجه شدند مردنمکی شماره یک به ۱۷۰۰ سال پیش تعلق دارد یعنی اواخر دوران اشکانی و اوایل دوران ساسانی.
اما کارشناسان به همین راحتی دست از سر مرد برنداشتند. آنها با انجام آزمایشهای دیگری بر روی سلولهای موی سرمرد نمکی به گروه خونی و سن او هنگام مرگ پی بردند. آزمایشها نشان میداد مرد نمکی هنگام مرگ ۴۵-۴۰ ساله بوده؛ حتی گوشواره طلا و چکمهای که مرد نمکی به پا داشت، نشان میداد که او یک کارگر ساده نبوده و جزء اشرافزادههای زمان خودش بوده. علاوه بر اینها در زمان کشف مومیایی سه قبضه چاقو، شلوارک، شئ نقرهای، قلابسنگ، چند قطعه طناب چرمی، سنگ ساب، یک عدد گردو، قطعات سفالی و چند تکه پارچه همراهش کشف شد.
این اشیاء به خوبی نشان میداد مرد نمکی کارگر معدن نبوده است. کارشناسان باستانشناسی طبق این شواهد احتمال میدهند جسد کشف شده متعلق به یک شاهزاده یا فردی صاحب منصب بوده که در معدن کشته شده است؛ «احتمال قوی این بود که مردنمکی در معدن کشته شده است همین مساله باعث شد که باستانشناسان تصور کنند که جسد به دست آمده تنها جسد مدفون شده در معدن نمک باشد، به همین دلیل کار تحقیقاتی خاتمه پیدا کرد و کار استخراج سنگ نمک آغاز شد. به این ترتیب کارگران معدن خیلی زود سرکارهایشان برگشتند و با وسایل مکانیکی کار استخراج را از سر گرفتند؛ این ماجرا باعث شد تونلهای عمیق قدیمی که در قسمت جنوب غربی معدن وجود داشتند به کلی تخریب شوند.
تخریب آثار نمکیها
به این ترتیب کار درمعدن نمک چهرآباد به روال سابق برگشت و معدنکاران شروع به استخراج سنگ نمک کردند. باستانشناسان هم با این تصور که شاهزاده نمکی تنها مرد مدفون در معدن بوده کاوشهایشان را متوقف کردند. سال ۸۳ کار در معدن نمک مانند سابق در حال انجام بود که یک اتفاق دوباره نام معدن چهرآباد را سر زبانها انداخت؛ کارگران هنگام کار با جسد دیگری روبهرو میشدند که مردنمکی شماره دو لقب گرفت.
جسد مرد نمکی شماره دو، یک اسکلت کامل بودکه حتی بعضی از قسمتهای بدنش بافت نرمشان را حفظ کرده بودند، در واقع این جسد به شکل کاملا طبیعی مومیایی شده بود. همراه جسد مردنمکی شماره دو هم چند تکه طناب، چکش و سفال کشف شد. کارشناسان احتمال میدهند جسد مومیایی شماره دو بر اثر زلزله یا عدم رعایت مسائل ایمنی زیر آوار مانده و در میان معدن مدفون شده است؛
بعد از کشف مرد نمکی شماره سه گروهی شش نفره از باستانشناسان به سرپرستی آقای عالی، کار حفاری در منطقه چهرآباد را شروع کردند. دیگر همه میدانستند که در معدن چهرآباد خبرهایی هست. پیدا شدن سه جسد نشان میداد که این معدن برای پیشینیان محل ذخیره نمک و درآمدزا بوده است. سالهای ۸۴-۸۳ اوج کاوش باستانشناسان در معدن چهرآباد بود. آنها با وسایل خاصشان از پتک و قلم گرفته تا دیلم، چکش، بیل و کلنگ تحقیقاتشان را شروع کردند؛
البته نتایج حفاری به همین جا ختم نشد چراکه کاوشگران توانستند کاملترین مومیایی را از دل معدن بیرون بیاورند و به مجموعه مردان نمکی که تا آن لحظه پیدا شده بودند اضافه کنند؛ مرد نمکی شماره چهار یکی از سالمترین مردان نمکی کشف شده در معدن چهرآباد است این مومیایی به دلیل وجود مواد ارگانیک و آلی در معدن خیلی سالم مانده به حدی که بافتهای نرم بعضی از قسمتهای صورتش هم باقی مانده است.
نمکی شنل پوش
مردنمکی شماره چهار، یک لباس بلند (بالاپوش) تنش بود، شلوار پشمی و کفش چرمی به پا داشت، یک شنل از جنس پوست روی شانههایش داشت و یک چاقو به کمرش بسته بود و هنگام کشف دو کوزه کوچک زیر شکمش قرار گرفته بود. شاید نمکی شنل پوش به دنبال گنج بوده شاید هم قصد داشته کوزهها را از سکه پر کند اما چیزی که واضح است این است که اجل به او مهلت نداده و مردنمکی را از پا درآورده؛
مدتی بعد از پیدا شدن مردنمکی شماره چهار، کاوشگران مردنمکی شماره پنج را هم پیدا کردند. مردنمکی شماره پنج نسبت به دیگر مردان نمکی کشف شده در وضعیت نامناسبی قرار داشت؛ با کشف این مرد نمکی از سال ۸۴ تا امسال حفاریها در معدن چهرآباد متوقف شد.
نمکیهای غیر بومی در لندن
در حالی که کاوشگران میراث فرهنگی زنجان از سال ۸۳ تحقیقاتشان را در خصوص مردان نمکی کلید زده بودند سال ۸۵ تصمیم گرفته شد که نمونهای از اجساد کشف شده را به دانشگاه آکسفورد لندن بفرستند تا آنجا با آزمایشهای دقیقتری مانند آزمایش سالیابی کربن ۱۴ قدمت و ارزش مردان نمکی مشخص شود؛
مطالعاتی که در دانشگاه آکسفورد روی نمونههای مردان نمکی انجام گرفت در زمینه بهداشت و تغذیه آنها بود؛ چون دانشگاه آکسفورد لندن یکی از پیشرفته ترین و مجهزترین ابزارآلات آزمایشگاهی را در اختیار دارد تصمیم گرفته شد نمونههایی را به این دانشگاه فرستاده شود.
در آزمایشگاه آکسفورد دکتر پولارد مسوولیت بررسی بر روی مومیاییها را بر عهده داشت. او در گزارشش اعلام کرد مردان نمکی از نظر بهداشتی سالم بوده و در وضعیت مناسبی به سر میبردند اما نکته جالب این تحقیقات نشان میداد مومیاییها بومی منطقه نبودهاند و به نظر پولارد از منطقه دیگری برای بردن نمک به زنجان آمده بودند.
نمکیهای ماهیخوار
بررسیهای دکتر پولارد به همین جا ختم نشد. نتایج آنالیز موی مومیاییها هم جالب بود؛ به گفته پولارد دو نوع متفاوت پروتئین در موی مردان نمکی وجود داشته که یک بخش آن متعلق به مواد موجود در منطقه زنجان بوده و بخش دیگر مواد پروتئینی موجود در تارهای مو نشان میداد که مردان نمکی از موجودات دریایی برای سیر کردن شکمشان استفاده میکردند.
آنالیز موی مومیاییها نشانگر این بود که مومیاییها بخشی از سال را در جایی نزدیک دریا زندگی کردهاند شاید هم محل زندگیشان نزدیک دریا بوده البته پولارد احتمال دیگری هم داد؛ به اعتقاد او شاید این مومیاییها از جایی نزدیک مازندران، تهران یا قزوین برای بردن نمک پا به معدن نمک چهرآباد گذاشته بودند. در واقع در همین آزمایشها بود که قدمت واقعی مومیاییها تعیین و مشخص شد که مردان نمکی متعلق به چه دورانی هستند. با انجام این بررسیها معلوم شد جسد مرد نمکی شماره دو متعلق به مردی ۳۵-۳۰ ساله بوده که قدی در حدود ۱۸۰ سانتی متر داشته و قدمت جسدش هم به ۱۷۰۰ سال پیش بر میگردد. به علاوه در آزمایشها مشخص شد مردان نمکی شماره سه، چهار و پنج مربوط به دوران هخامنشی هستند.
نمکی نوجوان
به جز بررسیهای دقیقی که در دانشگاه آکسفورد انجام شد درکشورمان هم آزمایشهای پیشرفتهای روی مردنمکی شماره چهار انجام شد. مومیایی شماره چهار به خاطر اینکه سالمتر از بقیه مردان نمکی بود توسط دانشمندان کشورمان بهصورت کامل بررسی شد؛ در جریان این آزمایش، کارشناسان متوجه شدند که جسد شماره چهار متعلق به یک پسر ۱۶ ساله بوده؛ به علاوه آنها دریافتند این نوجوان چطور جانش را از دست داده است.
به گفته آنها نمکی نوجوان به دلیل ریزش معدن و فشاری که تخته سنگها به سینهاش وارد کرده بودند دچار جراحت در قلبش شده و جانش را از دست داده است. البته بررسیهای کارشناسان ایرانی به همین جا ختم نشد.
آنها با تحقیقات میدانی که در معدن و اطراف آن داشتند به این نتیجه رسیدند که معدن چهرآباد یک بار در دوره ساسانی ریزش کرده یک بار هم در حدود ۱۵۰ سال قبل؛ روستاییان ساکن در اطراف معدن میگویند: هفت نفر از اهالی چهرآباد هم در جریان دومین ریزش جانشان را از دست دادند. به دست آمدن این سرنخها باعث شد کاوشگران دست از تحقیقات برنداشته و ششمین مرد نمکی را هم کشف کنند سال ۱۳۸۷ هم کارشناسان یک جمجمه را در معدن پیدا کردند زمانی که این جمجمه کشف شد کارشناسان آن را از معدن خارج نکردند اما امسال آنها جمجمه ششمین مرد نمکی را از معدن چهرآباد خارج کردهاند تا بررسیهای بیشتری رویش انجام دهند.