به گزارش همشهری آنلاین، عرصه تولید آثار موسیقایی مرتبط با مضامین و رویدادهای مذهبی و اعتقادی همواره جزو پرطرفدارترین و در عین حال پرچالشترین عرصههای فرهنگی هنری کشورمان بوده است که طی سالهای متمادی دوشادوش سایر فعالیتهای فرهنگی هنری مرتبط با این موضوع مورد توجه مخاطبان و هنرمندان قرار گرفته است.
تولیدات این حوزه اگر چه همواره در معرض اتهامهای فراوان از جمله «سفارشی بودن» قرار داشتهاند اما به دلیل حس و حال موجود در آنها که برگرفته از باورها و اعتقادات نهفته در ضمیر بسیاری از مخاطبان بالقوه است، در اغلب موارد فعالیت در این حوزه را با استقبال هنرمندان مواجه کرده است.
همزمان با ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) بر آن شدیم تا بار دیگر با نگاهی اجمالی به تولیدات موسیقایی مختلف مرتبط با قیام عاشورا در کشورمان در قالبهای گوناگونی چون آلبوم، موسیقی متن فیلم و سریال، اجرای زنده و مواردی از این دست داشته باشیم.
در این چارچوب آنچه مورد توجه قرار گرفته و میگیرد، صرفاً مرور و یادآوری آثار برجسته حوزه موسیقی «عاشورایی» است که در سالهای دور و یا نزدیک تولید و در بازار موسیقی عرضه شدهاند. آثاری که طبیعتاً برخی از آنها از درجه کیفی ممتاز برخوردار بودهاند و شاید برخی دیگر با انتقاداتی هم در موعد انتشار به لحاظ موسیقایی و محتوایی مواجه بودهاند اما همه در یک وجه اشتراک دارند و آن ماندگاری در حافظه جمعی دلبستگان اباعبدالله (ع) است.
در بیست و سومین قسمت از سلسله گزارشهای «روایت مهر از نواهای عاشورایی» که همچون دورههای گذشته طی ایام محرم و صفر پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، به سراغ یکی از نوحهها و مرثیههای معروف مرتبط با عزاداری شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) با نام «باز این چه شورش است» اثر محتشم کاشانی با اجرای بر و بچههای گروه سرود آباده در دهه ۶۰ رفتیم که همچنان سوز و آه برآمده از خوانش آن توسط محمدحسین توکل خواننده و سینه زنی منظم کودکان و نوجوانانی که در آن حسینیه برسینه میزدند و میخواندند، در دلهایمان جایگاه ارزشمندی دارند و به نظر میآید هیچ گاه هم از ذهنمان و قلبمان پاک نمیشود.
مرثیه «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» یکی از مهمترین و ارزشمندترین متون ادبی مرتبط با سوگواری و عزادارای و عرض ارادت به محضر حضرت سیدالشهداست که تاکنون به دلیل غنای ادبی و محتوای بی مثالی که دارد، با اراداتی وصف ناپذیر از دل تاریخ، دست مایه تولید و اجرای آثار مذهبی در حوزه نوحه سرایی و سینه زنی شده که مداحان متعددی نیز آن را در مجالس روضه خوانی امام حسین (ع) اجرا کردهاند.
اجراهایی که به دلیل آنچه محتشم کاشانی ازواقعه دشت کربلا و شهادت حضرت سیدالشهدا و یاران فداکارش روایت کرده، دربرگیرنده نکات ارزشمند و معتبری بوده و تبدیل به بهترین و مؤثرترین نوحهها در مجالس و تکایا شده است. آنچنان که ترجیع بندهای مهم آن زینت بخش کتیبهها و پرچمهایی شده که در طراحی و جلوه نمایی حسینیهها و هیأتها بارها و بارها پیش روی عزاداران و سوگواران حضرت سیدالشهدا قرار گرفته است.
اما همان گونه که گفته شد، یکی از جلوههای ناب این مرثیه جانسوز در عرصه موسیقی به ویژه موسیقی آئینی و مذهبی، مربوط به اجرای این نوحه در دهه شصت توسط بچههای گروه سرود «آباده» به خوانندگی و نوحه سرایی محمدحسین توکل است که تصویر و صدای نزدیک به هفت دقیقهای آن بی تردید از یاد و خاطره کودکان و نوجوانان دهه شصتی پاک نمیشود.
آغازی با نمایش بسته عبارت «باز این چه شورش است» که بر یک کتیبه مخصوص هیأتها نقش بسته و بعد صدای شفاف محمدحسین نوحه خوان با آن عینک ته استکانی اش که خوانش نوحه را با تمام توان و اعتقاد پاکش آغاز میکند و میخواند و میخواند و بعد تصویرپیش روی مخاطب، به سمت سینه زنان کودک و نوجوانی هدایت میشود که در صفهای منظم یک حسینیه با نوحه خوان در اجرای ترجیع بندها همراه میشوند.
گروه سرودی که نشان داد، آنچه در این گروه به واسطه معلمان و مربیانشان به آنها آموزش داده شده، به قدری دربرگیرنده مؤلفههای مهمی است که این چنین توانست گروهشان را در پیشینه فرهنگی و تاریخی سرود این سرزمین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران جاودانه کند و شرایطی را فراهم سازد که هرگاه نام «سرود» را در ذهنمان تداعی میکنیم، یا «اول» یا «دوم» هر پردازش ذهنی نام گروه سرود آباده را به خاطرمان میآوریم.
شرایطی عجیب و غریب و البته برآمده از یک توانمندی و مخاطبسنجی درست که حتی در اجراهای مذهبی نیز توانست این گروه را به عنوان یکی از مجموعههای پیشروی آن دوران معرفی و فضایی را ایجاد کند که همین نوحه باز این چه شورش است گروه، تبدیل به یکی از بهترین و ماندنیترین و محبوبترین قطعههای مرتبط با ایام سوگواری محرم شود.
گروه سرود آباده حتی در اجراهای مذهبی نیز توانست خود را به عنوان یکی از مجموعههای پیشروی آن دوران معرفی و فضایی را ایجاد کند که همین نوحه باز این چه شورش است گروه تبدیل به یکی از بهترین و ماندنیترین و محبوبترین قطعههای مرتبط با ایام سوگواری محرم شودیک بسته موسیقایی آمیخته با عطر ایمان و اعتقادی که در دل پاک این کودکان و نوجوانان دوست داشتنی، از آنها اسطورهایی ساخت که هر چند وقت یک بار، برای مرور آنچه از آن به عنوان عرض ارادت یاد میشود، به اجرایی رجوع میکنیم که سراسر عشق است و ارادت و خاطره سازی؛ یک مجموعه که هنوز بعد از گذشت چهار دهه از شور و حال آن کاسته نشده و هرگاه به آن گوش میکنیم، دلمان میلرزد و میسوزد برای بازگشت به آن دوران باشکوه و محبوب دهه شصت.
گروه سرود آباده یکی از گروههای سرود معروف استان فارس در دهه شصت به مدیریت احمد توکلی و تک خوانی محمد حسین توکل و مهدی نظری است که طی دوران دفاع مقدس با اجرای قطعاتی چون «مادر برام قصه بگو»، «نمیدانم چرا دل بی قراره» به اوج شهرت و محبوبیت رسید و به قدری مورد توجه مردم قرار گرفت که حتی جزو معدود دفعات و کم سابقهای به اجرای چند قطعه موسیقایی در حسینیه جماران و در حضور امام خمینی (ره) پرداخت.
این در حالی است که اجرای چندین برنامه در جبههها و همچنین اجرای برنامه در حضور حضرت آیت الله خامنه ای (رئیس جمهور وقت) از جمله برنامهها و فعالیتهای این گروه سرود به حساب میآمد. حضوری که اگرچه در سال ۱۳۶۷ در قالب گروه سرود آباده به پایان رسید اما هرچه بود معرف گروه سرودی بود که بی تردید نقش عمدهای در رشد و نفوذ سرود در بین مردم بود.
محمدحسین توکل خواننده گروه، همان نوجوانی که با موهای فرفری و عینک ته استکانی خود و صدایش را از بقیه گروه متمایز کرده بود و اکنون با مدرک پزشکی عمومی و تخصصی پاتوبیولوژی مشغول به خدمت رسانی است، چندی پیش بود که در قالب یک گفتگوی خبری درباره شکلگیری گروه سرود بچههای آباده گفته بود: شهرستان آباده و مدرسه ما نیز مانند دیگر شهرستانهای دیگر گروه سرود داشت. من هم در این گروه سرود پذیرفته شدم.
آقای توکل مسئول پرورشی مدرسه یک سری سرودهایی ساخته بود که من و آقای نظری در آن به عنوان تک خوان انتخاب شدیم. بعد از آن در مسابقات شهرستانهای فارس شرکت کردیم و اول شدیم بعد هم به مسابقات کشوری رفتیم که در آنجا نیز اول شدیم. آن موقع بود که تعدادی از سرودهایمان از تلویزیون پخش شد و سر زبانها افتادیم. من از حدود پنجم دبستان یا اول راهنمایی یعنی سال ۱۳۶۶ وارد این گروه سرود شدم و تا سال ۱۳۶۹ در آن فعالیت کردم.
وی میگوید: اولین سرودی که از ما ضبط شد «دلیران تنگستان» بود که این طور شروع میشد: «نمی دونم چرا دل بی قراره» و بعد از آن سرودهای متعددی ضبط کردیم. «باز این چه شورش است»، «بزن بر سینه و سر» که یک نوحه برای رحلت امام خمینی (ره) بود. سرودی هم برای شهدای جمعه خونین مکه و سرود دیگری هم برای اولین سری ورود آزادگان به کشور خواندیم. من نوحهها را بیشتر از سرودها دوست دارم اما از بین سرودها «قصه بابا» برایم از اهمیت بیشتری برخوردار است. هنگامی که در استودیوی صدا و سیمای فارس صدا پخش میشد و ما تصویر را میگرفتیم یادم میآید تمام عوامل از کارگردان، تصویربردار و بقیه احساساتی شده بودند و گریه میکردند.
توکل با اشاره به اینکه نوحهها را بیشتر از سرود در اجراهای گروه سرود آباده دوست داشته، معتقد است: اگر قرار باشد بین نوحهها و سرودها یکی را برگزینم، نوحهها را انتخاب خواهم کرد اما در بین سرودها، قطعاً سرود مادر (مادر برام قصه بگو) برایم اهمیت بیشتری دارد.
این خواننده و پزشک درباره نوحه «باز این چه شورش است» هم که دربرگیرنده تجربه متفاوتی برایش بود، گفته است: «با یزدیها همکاری خوبی داشتیم. آموزش و پرورش و بنیاد شهید این استان بسیار علاقه مند به همکاری بودند. نوحه «بازاین چه شورش است» با همکاری آموزش و پرورش و بنیاد شهید یزد ضبط و آماده پخش شد. آنها یکی از مدارس خود را در اختیار ما قرار دادند تا نوحه «باز این چه شورش است» ضبط و آماده شود.
به هر ترتیب نوحه «باز این چه شورش است» یکی از روایتهای تمام نشدنی موسیقی در حوزه نواهای عاشورایی است که روایت و حکایت و بازخوانی آن میتواند حتی دستمایه ساخت آثار تصویری و موسیقایی دیگری شود که در برگیرنده یادآوری خاطرات شیرین برآمده از ایمان و اعتقادات تمام نشدنی و ناب است. شرایطی که در آن دوران خبر چندانی از نغمههای دیجیتالی و این همه ملودی برای محرم نبود و این نوحههای ناب و دلنشین نشأت گرفته از نغمات قدیمی بودند که زینت بخش مجالس عرض ارادت به محضر سیدالشهدا بودند.