کوچه‌ای باریک در محله «شوش» نشانی منزل استاد «محمود رزاقی» کسی است که بیش از ۴۰ سال در حوزه ادبیات و شعر تلاش کرده است. هیچ‌گاه به دنبال شهرت نبود و همین امر باعث شد که گمنام باشد.

 همشهری آنلاین- زینب زینال‌زاده : حیاط کوچک خانه استاد با گلدان‌های زیبا و سبز آراسته شده است. با چهره‌ای خندان به استقبال می‌آید. در گوشه‌ای از اتاق، روی میز کتاب‌ها و لوح‌های تقدیرش را چیده و گوشه‌ای دیگر تندیس‌های افتخارش را قرار داده است. این شاعر هم‌محله‌ای علاوه بر سرودن اشعار مذهبی، آثار دینی و مذهبی را به نظم برگردانده است از جمله ترجمه منظوم بخش‌هایی از قرآن کریم، نهج‌البلاغه و نهج الفصاحه.  

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

سال ۱۳۲۵ در کاشان به دنیا آمده است. او درباره خانواده و دوران کودکی‌اش می‌گوید: «پدر مرحومم نانوا بود و مادرم خانه دار. دوران کودکی را کنار دوستان و همسن و سالان در کاشان گذراندم.» استاد دوران نوجوانی همراه با برادرش به تهران می‌آید. رزاقی می‌گوید: «پدر درآمد کمی داشت و روزگارمان به سختی می‌گذشت. آن سال‌ها برادرم در تهران مغازه خرازی داشت. بعد از اینکه دوران ابتدایی را در کاشان به پایان رساندم به دلیل اینکه پدرم توانایی تأمین مخارج تحصیلم را نداشت تصمیم گرفتم به تهران بیایم و ادامه تحصیل بدهم.» استاد تصمیمش را عملی می‌کند و پس از ورود به تهران نزد برادرش کار می‌کند. او برای مدتی از درس و مدرسه فاصله می‌گیرد اما طولی نمی‌کشد و در مدرسه شبانه‌روزی جاویدان ثبت‌نام می‌کند. استاد می‌گوید: «آن زمان امکانات تحصیل مثل امروز نبود. خیلی از خانواده‌ها به دلیل مشکلات مالی اجازه نمی‌دادند فرزندانشان درس بخوانند. من عاشق درس خواندن بودم و تلاش کردم تا هر جور که شده ادامه تحصیل بدهم. روزها مغازه برادرم کار می‌کردم و شب‌ها درس می‌خواندم.»

ورود به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران

استاد با همت و پشتکار موفق می‌شود دیپلم بگیرد. رزاقی می‌گوید: «از نوجوانی به شعر و ادبیات علاقه داشتم. تصمیم گرفتم به دنبال علاقه‌ام بروم و ورود به دانشگاه ادبیات را هدف خودم قرار دادم. آن زمان شرایط خاصی بود و ورود به دانشگاه مثل امروز آسان نبود.» استاد رزاقی سال ۱۳۵۸ در رشته زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران پذیرفته می‌شود. وی می‌گوید: «زحمت زیادی برای قبولی در دانشگاه کشیده بودم و وقتی اسمم را در فهرست پذیرفته‌شدگان دیدم خوشحال شدم و حس کردم به هدفم نزدیک شده‌ام و تا رسیدن به آرزویم چند قدم بیشتر نمانده است.» استاد با معدل ۳۳/۱۷ مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه تهران می‌گیرد و معلم مدرسه «رزمندگان اسلام» می‌شود.  

تشکیل خانواده در ۲۷ سالگی

رزاقی سال ۱۳۵۲ با دختر دایی‌اش «فاطمه شعرباف» ازدواج می‌کند. او می‌گوید: «خانواده‌ها به دلیل نسبت فامیلی شناخت کاملی از هم داشتند. آن سال‌ها پدر و مادرها تصمیم می‌گرفتند و انتخاب می‌کردند و جوانان هم می‌پذیرفتند. مراسم ازدواج امروزی‌ها خیلی متفاوت است. این روزها جوانان یکدیگر را می‌بینند و پس از آن خانواده‌ها را مطلع می‌کنند.» البته استاد مخالف ازدواج به شیوه امروزی نیست. او می‌گوید: «در هر دو روش اگر جوانان در انتخاب اختیار و آزادی عمل داشته باشند و با منطق و فکر تصمیم بگیرند مشکلی نیست و خانواده می‌تواند مستحکم و بادوام باشد.» استاد زمانی که تشکیل خانواده داد جوان بود و هنوز شغل مناسبی هم نداشت. وی می‌گوید: «خیلی از جوانان مسائلی مانند نداشتن مسکن و شغل مناسب و درآمد خوب را بهانه‌ای برای ازدواج می‌دانند. من زمانی که ازدواج کردم مشکلات مالی زیادی داشتم و درس هم می‌خواندم اما با همراهی همسرم توانستم همه مشکلات را پشت سر بگذارم و امروز از انتخاب و زندگی‌ام راضی هستم.» معلمی استاد را راضی نمی‌کند و به دنبال علاقه‌اش یعنی شاعری می‌رود.

شاعری نان و آب نمی‌شود

شعر و شاعری علاقه استاد بود. او می‌گوید: «علاوه بر علاقه به شعر و شاعری قصد داشتم از این راه امرار معاش کنم اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم شعر و شاعری نان و آب نمی‌شود.» رزاقی می‌گوید: «هیچ وقت نتوانستم آن‌طور که باید و شاید از شعر و شاعری مخارج زندگی را تأمین و زندگی خوبی برای خانواده‌ام فراهم کنم.» استاد از اینکه به دنبال علاقه‌اش رفته راضی است اما به نسل جوان توصیه‌ای می‌کند و می‌گوید: «هیچ وقت به ادبیات و شعر و شاعری به چشم کار نگاه نکنید و توقع نداشته باشید از آن درآمدی کسب کنید.» مشکلات زندگی نتوانست استاد را به زانو درآورد و او با پشتکار توانست بر ناامیدی‌ها غلبه کند.  

جوشش و کوشش در شاعری

استاد رزاقی معتقد است که شاعری نیاز به استعداد ذاتی دارد. وی می‌گوید: «برای شعر گفتن و شاعر شدن نیاز به استعداد ذاتی است اما علاوه بر جوشش اولیه باید کوشش هم وجود داشته باشد. داشتن معلومات و اطلاعات کافی ابزارهای اولیه شاعر هستند و بدون آنها شعر گفتن محال است.» وی می‌افزاید: «از دوران طفولیت به شعر و شاعری علاقه داشتم و با صبوری و پشتکار توانستم در این راه موفق شوم.» استاد رزاقی معتقد است که یک شاعر خوب باید حرفی بزند که ارزش بیان داشته باشد و شنونده و مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد. وی می‌گوید: «شعر زبانی است گویا و شیرین که با استفاده از آن می‌توان حرف‌ها را به مخاطب القا کرد و رشد روحی و معنوی در آنها به وجود آورد.»

منظوم‌سازی در شب قدر

استاد رزاقی سال‌ها غزل سرود. او دهه ۷۰ غزل‌هایی با مضامین عاشقانه، مرثیه، انتقاد اجتماعی و طنز سرود اما سال ۱۳۷۸ به منظوم‌سازی کتاب‌های دینی و مذهبی روی می‌آورد. رزاقی توضیح می‌دهد: «شب قدر آن سال تصمیم گرفتم بخش‌هایی از نهج‌البلاغه را به شعر دربیاورم. کار را که شروع کردم جذابیت نهج‌البلاغه مرا شیفته کرد و به همین دلیل تصمیم گرفتم تمام بخش‌های آن را به نظم تبدیل کنم.» وی می‌افزاید: «حدود ۸ ماه طول کشید تا نامه‌ها و حکمت‌های نهج‌البلاغه را به‌صورت نظم بنویسم. وقتی به خطبه‌های امام علی(ع) رسیدم حس کردم مسئولیتم سنگین‌تر است و دلهره داشتم مبادا کارم را درست انجام ندهم. بسم‌الله‌گفتم و از مولا خواستم کمک کند و موفق شدم طی یک سال خطبه‌ها را به نظم بنویسم.»

ترجمه منظوم کتاب‌های دعا

ترجمه منظوم کتاب‌های دعا افتخاری است که نصیب استاد رزاقی شده است. رزاقی می‌گوید: «منظوم کردن کتاب‌های دعا بسیار سخت و دشوار است اما وقتی اهالی آنها را به حالت شعر می‌خوانند بیشتر لذت می‌برند و همین موضوع سختی‌ها را سهل و آسان می‌کند.» ترجمه منظوم مفاتیح الجنان نمونه دیگر کار استاد رزاقی است. او می‌گوید: «ترجمه نظم کتاب‌های دعا حدود ۱۳ ماه طول می‌کشد اما این کار به حدی لذت‌بخش است که مدت زمان را متوجه نمی‌شوم.»

بی توجهی مسئولان

این روزها استاد رزاقی حال خوشی ندارد و دلش از بی‌توجهی مسئولان پر است. او می‌گوید: «کم لطفی و بی‌توجهی مسئولان قلبم را به درد آورده است. یک نویسنده کلی زحمت می‌کشد و اثری خلق می‌کند و بعد بدون هیچ توضیحی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رد می‌کند و اجازه انتشار نمی‌دهد.» بی‌مهری‌های مسئولان استاد را دلسرد نکرده و او همچنان با عشق به کارش ادامه می‌دهد. استاد رزاقی دست روی دست نمی‌گذارد و وام می‌گیرد و آثارش را به چاپ می‌رساند. او می‌گوید: «بی مهری‌ها به اینجا ختم نشد. پس از چاپ، آثارم با استقبال مواجه نشد و فروش نرفت.» استاد کتاب‌ها را به منزل آورد و در زیرزمین و طبقه دوم انبار کرد.  

مشقت‌ها در راه شاعری

استاد رزاقی معتقد است که برای رسیدن به هدف باید تلاش کرد. وی می‌گوید: «متأسفانه این روزها بیشتر شاعران جوان به دنبال آن هستند که ره صد ساله را یک‌شبه طی کنند.» رزاقی می‌افزاید: «بدون سعی و تلاش نمی‌توان حافظ شد و در این راه باید مشقت‌ها کشید.»

مردمدار است

«حسن علی‌پور» مغازه کوچکی در همسایگی منزل استاد دارد. او از محمود رزاقی به نیکی یاد می‌کند و می‌گوید: «بسیار مردمدار و آرام است. هیچ‌وقت آزار و اذیتی برای همسایه نداشته است. بیشتر اوقات استاد را در مسجد ملاقات می‌کنم و از حالش مطلع می‌شوم.»

مدام در حال نوشتن است

«میثم رحیمی» حدود ۱۸ سال است که با استاد محمود رزاقی همسایه است. او می‌گوید: «استاد زیاد از خانه بیرون نمی‌آید و هر وقت من او را ملاقات کردم در حال نوشتن است. برخی از آثارش را خوانده و لذت برده‌ام. برای من افتخار است که همسایه این مرد بزرگ هستم.»

شخصیتی آرام

«زری پارسا» ۸ سال است که در همسایگی استاد رزاقی زندگی می‌کند. او شناخت زیادی از استاد ندارد و می‌گوید: «ندیده‌ام زیاد از خانه بیرون بیاید. خانواده خوبی هستند.» به گفته وی خانواده استاد آرام هستند و در زندگی دیگران سرک نمی‌کشند.

مهربان و صبور است

«فاطمه شعرباف» در تمام لحظات سخت و شیرین‌کنار رزاقی است. او از ۴۳ سال زندگی مشترکشان به نیکی یاد می‌کند و می‌گوید: «محمود همسر بسیار مهربان و صبوری است. ما سختی‌های زیادی در زندگی داشته‌ایم و الان هم به نوعی با آنها درگیر هستیم اما همسرم با صبوری و مهربانی سعی می‌کند روزگار تلخ را شیرین‌کند.» به گفته شعرباف استاد در منزل ساعاتی را به کارهای خانه اختصاص می‌دهد. وی می‌گوید: «در انجام برخی از کارهای خانه مانند مرتب کردن و آب دادن گلدان‌ها و گاهی جارو کردن و شستن ظروف به من کمک می‌کند.» همسر استاد زراقی می‌گوید: «اگر همسران به یکدیگر تکیه کنند و همراه هم باشند می‌توانند به راحتی از سد مشکلات بگذرند و لحظات خوشی در زندگی خلق کنند.» همسر رزاقی علاقه‌ای به شعر و شاعری ندارد اما در منزل محیط آرامی برای استاد فراهم کرده است: «من از ابتدا می‌دانستم همسرم به شعر و ادبیات علاقه دارد. بنابراین همیشه سعی کردم هنگام کار، محیط خانه را آرام کنم تا او در آرامش به کارهایش برسد.»

استوار و مقاوم است

«پروین رزاقی» دختر استاد درباره پدر می‌گوید: «پدرم مقاوم و پیگیر و بسیار امیدوار است. در طول زندگی ناملایمات زیادی دیده و مورد بی‌مهری خیلی از افراد قرار گرفته اما هرگز از هدفش باز نمانده و برای رسیدن به آنچه می‌خواسته تلاش کرده است.» دختر استاد رزاقی پدرش را به کوه تشبیه می‌کند و می‌گوید: «همیشه مانند یک کوه پشت اعضای خانواده است و هر مشکلی که پیش می‌آید با درایت پدر رفع می‌شود.» به گفته پروین رزاقی، پدرش برای حفظ بنیان خانواده تلاش کرده است. او می‌گوید: «کار پدرم به گونه‌ای است که سختی‌های زیادی کشیدیم و الان هم مشکلات زیادی در زندگی داریم اما هرگز اجازه نداده این مسائل بنیان خانواده را تضعیف کند و خدشه‌ای به کانون گرم خانواده‌مان وارد شود.» صبوری درس بزرگی است که دختر از پدر آموخته است. او می‌گوید: «پدرم با تحمل سختی‌ها توانسته از سد محدودیت‌ها عبور کند و این درس بزرگی است که در زندگی به من داده و از اینکه چنین پدر مقاومی دارم به خودم می‌بالم.»

نگاهی به آثار محمود رزاقی

«محمود رزاقی» تاکنون آثار قابل توجهی را به چاپ رسانده است که از جمله می‌توان از «سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا و همراه با آل علی(ع) از عاشورا تا اربعین»، «تماشای بهاری»، «منظومه امیرکبیر» و «کتیبه‌های ایرانی» نام برد. مهم‌ترین بخش فعالیت ادبی رزاقی ترجمه منظوم آثار دینی است؛ مانند ترجمه منظوم قرآن کریم قریب به ۱۴ هزار بیت، نهج‌البلاغه به انضمام خطبه‌های نادره قریب به ۱۶ هزار بیت، نهج الفصاحه مجموعه سخنان پیامبر اکرم(ص) در حدود ۸ هزار و ۶۰۰ بیت، ۲ هزار حدیث از کتاب غررالحکم و دررالکلم در ۴ هزار بیت و مفاتیح الجنان حدود ۱۰ هزار بیت شامل ادعیه شاخص و کارآمد به مناسبت‌های مختلف، خطبه فدک حضرت زهرا(س)، منظومه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رساله الحقوق امام سجاد(ع)، صحیفه کامله سجادیه، دعای خمس عشر، ابوحمزه ثمالی، اعلامیه حقوق بشر و اذان،

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۶ در تاریخ ۱۳۹۵/۰۷/۲۳