او از جانوری سخن میگفت که امروزه تنها در ایران باقی مانده است؛ گربهای باشکوه به نام یوزپلنگ آسیایی!
دکتر جرج شلر یکی از معتبرترین کارشناسان حیات وحش در جهان است، سراسر کره خاک را پیموده، هر جا که جانوری در خطر انقراض بوده آستینها را بالا زده و پا در میدان گذاشته است. اگر تلاشهای او برای نجات یوز آسیایی در ایران به نتیجه مطلوب برسد تا سالهای متمادی کسی قادر نخواهد بود رکورد او را در نجات نسل جانوران و بهویژه پستانداران بشکند. تلاشهای دکتر شلر سبب شده قوچ مارکوپول و پلنگ برفی در کوههای پر برف هیمالیا، ببر در هندوستان، گوریل و کنگو و شیر در تانزانیا از خطر انقراض جان سالم بهدر برند. مهمتر اینکه توانست در اقدامی بیسابقه پاندا را در چین نجات دهد. او برای این کار عملی را انجام داد که در نوع خود ابتکاری بینظیر بهشمار میرفت. به دولتمردان چینی پیشنهاد داد پاندا را به عنوان سمبل چین به همه مردم آن کشور و حتی جهانیان معرفی کنند. آنان نیز چنین کردند و امروزه چین و پاندا در کنار هم معنی واحدی میدهند بهطوری که نام یکی سبب میشود نام دیگری در خاطر نقش بندد.
دکتر شلر پس از آنکه بیابانهای ایران را به دنبال یوز زیر پا گذاشت و با کارشناسان و محیطبانان کارکشته درباره این جانور به گفتوگو پرداخت به این نتیجه دست یافت که میتوان یوز را در ایران نجات داد مشروط بر آنکه توجهی هرچند اندک به آن شود. پنج سال پیش پیشنهادی که به چینیها داده بود در ایران نیز مطرح کرد؛ پیشنهادی که چندان مورد توجه نبود. 5 ماه پیش در سفر آخرش به ایران نیز پیشنهادش را تکرار کرد و گفت اگر این جانور به عنوان سمبل کشور معرفی شود هم ایرانیان و هم مردم سایر نقاط جهان این جانور را که نمادی از طبیعت ایران است میشناسند؛ پیشنهادی که تاکنون کمتر مورد توجه بوده. دکتر شلر معتقد است اگر یوز سمبل ایران شود نهتنها مردم و مسئولان با دلسوزی سرنوشت این جانور را دنبال خواهند کرد که باعث توجه بسیاری از مردم جهان نیز خواهد شد و بدین ترتیب میتوان کمکهای فنی و حمایتهای مالی را آسانتر جذب کرد و در راه نجات یوز گام برداشت.
مردم بسیاری از کشورها هنوز خبر ندارند که این سریعترین دونده بیخطر جهان در ایران زندگی میکند و دردآورتر آنکه در ایران نیز بسیاری این جانور را نمیشناسند. شاید انتشار خبری درباره یوز آسیایی از سوی بیبیسی سبب شد قدری حیاتوحش بینظیرایران در جهان معرفی شود! بخشهایی از این خبر حتی در مجله پرآوازه نشنال جئوگرافی نیز منتشر شد و حیرت خوانندگان را برانگیخت؛ خبری کوتاه در بیبیسی چه انعکاس اعجابآوری داشت.
پیشنهاد دکتر شلر مبنی بر تعیین یوز به عنوان سمبل ایران اما همچنان در وادی خاموشی و فراموشی است و حتی استادان دانشگاه رشته محیط زیست و رشتههای علوم زمین نیز از آن به صورت فراگیر حمایت نکردند؛ استادانی که برای واژهها اهمیتی اعجابانگیز قایلاند و در این راستا اقداماتی نیز انجام دادهاند. این افراد در اقدامی بیسابقه به فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد دادند واژه نامأنوس و مهجور(!) «زیستمحیطی» در کلام و بر کاغذ بهکار برده نشود و بهجای آن واژه «محیطزیستی» جایگزین شود؛ پیشنهادی که مورد موافقت قرار گرفت.
با این حال کتابهایی که سازمان حفاظت محیطزیست پس از این پیشنهاد منتشر کرده همچنان به سیاق گذشته واژه «زیستمحیطی» در عناوین آنها به چشم میخورد و از قضای روزگار نام استادانی که حامی بهکارگیری واژگان صحیح هستند بر جلد آنها نقش بسته است. در چنین شرایطی میتوان پرسید که تغییر این دو واژه چگونه میتواند مشکلات پرشمار محیطزیست ایران را برطرف نماید؟
امروزه بزرگترین دریاچه جهان، خزر چنان آلوده است که تاب پاکسازی خود را ندارد، بزرگترین دریاچه نمک ایران، ارومیه در حال خشک شدن است، هوای آلوده در تهران فرصت تنفس عمیق را از ساکنان این شهر گرفته است، خاک حاصلخیز کشور پیوسته از دست میرود، مراتع روز به روز ضعیفتر میشود و جنگلها تحلیل میروند، فهرستهای جهانی نشان میدهد حیات وحش کشور همچون چراغی در معرض باد رو به خاموشی است و یوزپلنگ آسیایی نیز همراه این کاروان نابودی است. در این شرایط باید بیش از آنکه دلنگران واژهها بود به دنبال راهی اساسی گشت و با ارایه پیشنهادهای کارآمد و اقدامی هرچند اندک گوشهای از کالبد زخم خورده و رو به احتضار محیطزیست ایران را مرهم گذاشت.
در این میان پیشنهاد دکتر شلر، مرهمی است که ممکن است به نظر عدهای التیامبخشی موضعی داشته باشد با این حال در آشتی مردم و طبیعت حرکتی رو به جلو محسوب میشود و کسانی که با حیاتوحش سرزمین خود بیگانهاند درخواهند یافت یوز این گربه بزرگجثه بیآزار و در خطر انقراض است. پیشنهاد دکتر شلر گرچه اقدامی نمادین است اما پیامدهای آن به هیچ رو نمادین نیست.
مقایسه پیشنهاد برخی استادان محیطزیست در ایران و یک کارشناس تراز اول حیاتوحش و عدم حمایت همهجانبه از آن واقعیتی تلخ را نمایان میسازد؛ برای آشتی با طبیعت و محیطزیست راه زیادی باقی است چون آموزگاران این رشته چنان که پیشنهادشان نشان میدهد هنوز در بند نقش ایوانند در حالی که باید طرحی نو درانداخت و چون دکتر شلر آستین را بالا زد و وارد میدان شد
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۸۵ - ۱۴:۵۹
سام خسرویفرد: پنج سال پیش بود که به ایران آمد و خوشبینانه گفت میتوان نجاتش داد، اما کمی همت و توجه میخواهد.