از همان کودکی مشخص بود که روبرتو برای درسخواندن زاده نشده است. او حتی با توپ تنیس، فوتبال بازی میکرد. همبازیهای او معمولاًبرادران بزرگترش بودند چون پدرش عاشق شکارکردن بود.
روبرتو نیز به شکار عشق میورزید و معمولاً با پدرش همراه میشد و به همین دلیل، اولین لقب او شکارچی بود. چه کسی میدانست لقب بعدی او «دُماسبی طلایی» خواهد بود؟ روبرتو ۱۳ ساله در مسابقههای ایالتی، ۴۲ گل به ثمر رساند و آوازهاش به گوش مردم ویچنتسا و جولیو ساوینی مربی تیم لانروسی - که به تازگی مهاجم نامدارش پائولو روسی را از دست داده بود - رسید.
ویچنتسا او را به خدمت گرفت ولی خیلی زود باشگاه معتبر فیورنتینا او را دریافت و در پنجم ماه میسال ۱۹۸۵ به فلورانس رفت. باجو در عین جوانی، بازیهای فوق العادهای را با پیراهن بنفش فیورنتینا انجام داد. سال ۸۷ یک گل بسیار زیبا به ناپولی زد؛ تیمیکه مارادونا را در خود داشت. جالب اینکه کارلا، دروازه بان ناپولی چند سال بعد گفت: افتخار میکند که نخستین قربانی یکی از بهترینهای جهان شده است.
- گرانقیمتترین بازیکن جهان
ماندن باجو در فیورنتینا ممکن نبود. باجو دیگر ملیپوش بود و یکی از ستارگان دنیای توپ گرد به شمار میرفت. انتقال رکوردشکن ۱۳ میلیون دلاری او از فیورنتینا به یوونتوس تورین، موجب شد هواداران «روبی» در فلورانس ۳ روز شورش کرده و تمام شیشههای باشگاه را خرد کنند. آنها سالها منتظر ظهور چنین ستارهای بودند ولی مسئولان فیورنتینا مجبور بودند او را بفروشند. یک ماه بعد، باجو با درخشش مسحورکننده در جام جهانی، برای خود اعتبار بیشتری کسب کرد. او در ۲ بازی اول، روی نیمکت نشست.
- اولین مشکلات با تراپ
سال ۹۱ باجو در یووه نیمکتنشین شد. تراپاتونی- مربی آنزمان یوونتوس- به بهانه آمادگینداشتن، باجو را به زمین نفرستاد. این اولین خاطره بد باجو بود ولی او خیلی زود جای اصلی خود را یافت و با زدن گلهای فراوان، به تیم اصلی بازگشت. باجو با بازوبند کاپیتانی در سال ۹۳ یوونتوس را فاتح جام یوفا کرد و تراپاتونی درباره او گفت: روبرتو به لطف اعتماد به نفس وبلوغ و تجربه انکارناپذیرش، ازعهده کاپیتانی در خارج و داخل میدان برآمده است. در سال ۹۳ باجو تمامیجوایز انفرادی دنیای توپ گرد را به خود اختصاص داد و بهترین بازیکن جهان شد.
حاصل تلاش او در یوونتوس ۱۴۱ بازی و ۷۸ گل در سری A بود. در میلان، باجو یکی از بدترین دوران ورزشی خود را تجربه کرد. آمدن و رفتن مربیان متعدد، آسیبدیدگی و نیمکتنشینیهای بیپایان، صبر باجو را به سر آورد. او در این میان به علت آسیبدیدگی و اختلاف نظر با ساکی، بازیهای یورو ۹۶ را نیز از دست داد.
- طلوع دوباره
پس از ۵۱ بازی و فقط ۱۲ گل، به بولونیا پیوست. این انتقال که در سال ۹۷ اتفاق افتاد، بهترین تصمیم باجو بود. او با بازیهای فراموشنشدنی در بولونیا، طی ۳۰ بازی، ۲۲ گل به ثمر رساند و به وسیله چزاره مالدینی دوباره به تیم ملی برگشت و در جام جهانی ۹۸ سومین حضورش در جام جهانی را تجربه کرد. این بار هم ضربات پنالتی عامل حذف او و تیمش در مرحله یکچهارم نهایی رقابتها مقابل فرانسه میزبان بود. در جام جهانی ۹۸ او رقیب اصلی دلپیرو برای قرارگرفتن در ترکیب ثابت ایتالیا بود و به مراتب بهتر از دل پیرو بازی کرد.
با اتمام جام جهانی ۹۸ او به اینتر پیوست تا کنار رونالدو، زوج «روبی – رونی» را به وجود آورد اما بر خلاف تصوراتش، آسیبدیدگی او را رها نکرد و در ۲ فصل و ۴۱ بازی، فقط ۹ گل در سری A به ثمر رساند و برای حضور ثابت در میدان، به تیم برشا پیوست. تا شروع این فصل سری A باجو ۳۹۴ بازی و ۱۸۱ گل زده بود و با تو جه به ۷ گلش در این فصل تا هفته هجدهم با ۱۸۸ گل بهترین گلزن فعال سری A به شمار میرفت.