گونه غیربومی موش سیاه (Rattus rattus) تنها جونده ساکن در جنگلهای حرای منطقه حفاظت شده حرا در جزیره قشم است. چندی پیش طاهر قدیریان، پژوهشگر جوان ایرانی، به خاطر 5 سال تحقیق در مورد موش سیاه و پرندگان زادآور در جنگلهای حرا، برنده جایزه «انسان و کره مسکون» یونسکو شد و از سوی این سازمان بینالمللی بهعنوان دومین جوان محقق دنیا در زمینه حفاظت از ذخیرهگاههای زیستکره معرفی شد.
منطقه حفاظت شده حرا یکی از 9 ذخیرهگاه زیستکره ایران و تنها ذخیرهگاه ساحلی در آبهای شمالی خلیج فارس است که 85 درصد جنگلهای حرای ایران را در برمیگیرد. این منطقه به سبب اهمیت زیستگاهی برای پرندگان مهاجر آبزی، در فهرست تالابهای بینالمللی ایران نیز قرار دارد. آنچه در پی میآید گفتوگویی است با قدیریان در مورد دستاوردهای علمی وی و آسیبهایی که موش سیاه به جنگلهای حرا وارد میکند.
- چگونه برای دریافت این جایزه کاندیدا شدید؟
یونسکو از سال 1989 هرسال به 10 نفر از جوانان زیر 35 سال که برای حفاظت از منابع طبیعی و مناطق حفاظت شده بهخصوص ذخیرهگاههای زیستکره فعالیت علمی و عملی کردهاند جایزه میدهد.من امسال نتایج چندین سال پژوهش در جنگلهای حرا و همچنین طرحی برای حفاظت از این جنگلها را به دفتر یونسکو ارسال کردم که بعد از 5ماه داوری و مورد نقد قرار گرفتن، طرح من بهعنوان دومین طرح برگزیده جهان پذیرفته شد و جایزه گرفت.
- چند سال است که در مورد موش سیاه تحقیق میکنید؟
از سال 1382 روی جوندگان جزیره قشم مشغول تحقیق هستم. یکی از نمونههای من موش سیاه در جنگل حرا بود. برای من خیلی جالب بود که بدانم اینگونه چطور در جنگلهای حرا که یک محیط جزر و مدی است زندگی میکند. این موضوع همیشه در ذهن من بود و وقتی آن را مطرح کردم دکتر محمود کرمی از آن استقبال کردند. بعد از آن با دانشمندان دیگری در دنیا مکاتبه کردم. آنها عنوان کردند که چون موش سیاه در هیچ جای دنیا از جنگلهای حرا گزارش نشده و هیچ اطلاعاتی در این مورد وجود ندارد تحقیقات زیادی میتوان درباره آن کرد. پیشنهادهای زیادی در اینباره به من شد اما متأسفانه برخی از آنها نیاز به تجهیزات خاصی مثل دستگاههای ردیاب و تگهای رادیویی داشت که هزینه بالایی داشت و در توان یک دانشجوی مثل من نبود.
- تا قبل از تحقیقات شما چه اطلاعاتی در مورد موش سیاه در جنگل حرا موجود بود؟
ما فقط از حضور اینگونه در جنگلهای حرا اطلاع داشتیم و هیچ اطلاعاتی از بوم شناسی اینگونه مانند تعداد جمعیت، تراکم و تغذیه آن نداشتیم. سؤالات زیادی برای دانشمندان مطرح بود که اینگونه تک همسر است یا چند همسر؟ که هنوز هم مشخص نشده و برای آن نیاز به تجهیزات داریم.
ما در تحقیقات خود بخشی از بومشناسی اینگونه شامل چگونگی انتخاب زیستگاه، تراکم لانهها، تغذیه و جمعیت موش سیاه در جنگل حرا را مورد بررسی قرار دادیم که این موضوعها در مدیریت گونهها بهخصوص گونههای غیربومی بسیار مهم است.
- موش سیاه یک گونه «جهان وطن» است این به چه معناست؟
یعنی در تمام کشورهای دنیا و تمام جزایر اقیانوسی یافت میشود. از سردترین مناطق کره زمین از اسکاندیناوی نزدیک قطب شمال وجزیره مک کوری نزدیکترین جزیره به قطبجنوب تا گرمترین مناطق کرهزمین یافت میشود. موش سیاه در تعداد زیاد در مناطق ساحلی یافت میشود زیرا معمولاً از طریق تجارت دریایی انسان به سراسر جهان معرفی شده است. زمینهای کشاورزی، جنگلها، مراتع، بوتهزارها و مناطق شهری و روستایی از دیگر زیستگاههای اینگونه است. در سال چندین بار تولید مثل میکند و هر بار از 5 تا 10 بچه میآورد.
- اینگونه مهاجم چگونه وارد سرزمین ما شد؟
از طریق کشتیها و لنجهای باربری. موش سیاه یکی از شناخته شدهترین گونههای غیربومی دنیاست و منشأ اورینتال یا شرقی دارد؛ یعنی از شبه قاره هند به سراسر دنیا رفته. در کشور ما ابتدا اینگونه در حاشیه خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر شناسایی شد و بعد کمکم با سازگاری بالایی که دارد شروع به نفوذ به داخل کشور کرد. ابتدا با قطار به انبار کالاهای تهران و بعد خراسان منتقل شد و کل شهرهای حاشیه ساحل و جزایر را فرا گرفت و متأسفانه اتفاقی که برای عربستان افتاد، یعنی از ساحل به داخل شبه جزیره نفوذ کرد، برای ایران هم در حال رخ دادن است. این موضوع باید مورد توجه مسئولان جهادکشاورزی قرار گیرد. اینگونه که اگر وارد فلات مرکزی ایران شود خطر بسیار بزرگی برای کشاورزی است. با توجه به شواهدی که ما به دست آوردهایم در بندرعباس تا قله کوه گنو هم رسیده و خبر ناگوارتر اینکه به دریاچه پریشان هم رسیده که برای پرندگان جوجهآور این منطقه معضل بزرگی است.
- در تحقیقات شما کنترل جمعیت موش سیاه بهعنوان یکی از مهمترین الزامات مدیریت حیات وحش در ذخیرهگاه زیستکره ذکر شده، این کنترل به چه طریق امکانپذیر است؟
کنترل گونههای غیربومی به 3 طریق فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی انجام میشود. چون جنگلهای حرا یک منطقه حساس است نمیتوانیم به طریق شیمیایی مثلا سموم موشها را از بین ببریم چون به کل زنجیره غذایی آسیب میزند. از لحاظ بیولوژیکی هم نمیشود چون در تمام دنیا و حتی ایران نتیجه خوبی نداشته که گونه دیگری را وارد کنیم تا موش سیاه را بخورد چون خود آنگونه بعداً مشکل ساز میشود. تنها راهی که وجود دارد کنترل فیزیکی است که بهصورت استفاده از تلههای کشنده و زنده گیر، نابودی لانهها و ایستگاههای تغذیه است. اما با توجه به اینکه دنیا در حذف کامل اینگونه به نتیجه خوبی نرسیده در مرحله اول باید در جزایری که پرندگان زادآوری میکنند کنترل انجام شود.
- آیا امکان از بین بردن کامل آن به این طریق وجود دارد؟
بله من در برآورد جمعیت این کار را انجام دادم و متوجه شدم که با صید فیزیکی میشود کل جمعیت موش یک جزیره را خالی کرد. درست است که این جمعیت دوباره بازمی گردد اما برگشت آن یک تا 4 سال طول میکشد و در این مدت میتوان جمعیت پرندگان را حفظ کرد. در اردیبهشت و خرداد که فصل زادآوری پرندگان است این کار تاثیر گذارتر است.
- مشکلات کار در جنگل حرا چه بود؟
جنگل حرا یک محیط ماندابی و باتلاقی است و ما برای کار تا زانو در گل فرو میرفتیم. مشکل دیگر شرایط آب و هوایی سخت منطقه است که شرجی و گرم است. همچنین اطلاعات موجود در مورد جنگل حرای ایران بسیار کم بود و ما مجبور بودیم این اطلاعات را خودمان جمع آوری کنیم.
- آیا قصد دارید تحقیقاتتان را در مورد موش سیاه ادامه دهید؟
قطعاً، در آینده قصد دارم به اطلاعاتی در مورد زیست شناسی و نحوه زادآوری اینگونه در منطقه حرا دست پیدا کنم. نتایج این تحقیقات میتواند به ما در مدیریت جمعیت آن کمک کند.جا دارد در اینجا از مردم جزیره قشم و بهخصوص اهالی خونگرم روستاهای هفت رنگو و طبل و خانوادههای شریفی و فارغی به خاطر کمکهای بیدریغشان تشکر کنم. بدون کمک آنها این کار امکانپذیر نبود و من این جایزه را به آنها تقدیم میکنم.
این بلای خانمانسوز
قدیریان میگوید: به خاطر اینکه جنگلهای حرا هرشبانهروز دو بار تحتتأثیر جزر و مد قرار میگیرد، موش سیاه لانه خود را در میان درختان حرا میسازد. در واقع این هم جزئی از سازگاری بالای اینگونه است. لانه در ارتفاعی از درخت ساخته میشود که بالاترین حد مد آب به زیر آن میرسد و آب نمیتواند لانه را تخریب کند. لانه را با استفاده از شاخ و برگ درختان حرا بهصورت پشته قطوری میسازد که متفاوت با لانه پرندگان است. اطراف لانه سوراخهایی وجود دارد که از حاشیه به وسط لانه میرسد، در وسط لانه با استفاده از برگهای نرم و پوسته جویده شده درخت حرا، پَر پرندگان و حتی پلاستیک بستر نرمی میسازد که محل زایمان موشهای ماده است.
روی لانه هم ایستگاه تغذیه است و موش سیاه غذای خود را برای خوردن به آنجا حمل میکند. موش سیاه گونهای همه چیز خوار است؛ یعنی هم از مواد جانوری و هم از مواد گیاهی تغذیه میکند. غذای آن در جنگلهای حرا عمدتاً جانورانی مثل خرچنگ و انواع ماهیها بهخصوص ماهی گل خورک است. در شهریور و خرداد که فصل بذر دهی درخت حرا است از بذر درختان تغذیه میکند که این مشکل بزرگی برای تجدید حیات جنگلهای حراست. در اردیبهشت هم که فصل زادآوری پرندگان است تخم و جوجههای پرندگان را میخورد. جمعیت پرندگانی مثل اگرت ساحلی، اگرت بزرگ و حواصیل هندی از زمانی که این موش وارد شده با آماری که از سال 1970 وجود دارد کاهش پیدا کرده است.
اینگونه در دنیا بهعنوان مهمترین عامل انقراض پرندگان بهخصوص در جزایر معرفی شده حتی باعث انقراض برخی پستانداران کوچک جثه و گیاهان هم میشود. برای ماهیگیران این منطقه هم مشکلاتی به وجود آورده مثلا گاهی تمام ماهیهای صید شبانه آنها را میخورد و اگر دست آنها بوی ماهی بدهد آن را گاز میگیرد. چون دندانهای بسیار تیزی دارد که قادر است سیم و فلز را پاره کند. اما خصوصیت شگفتانگیز این موش برای من شنا کردن آن بود. به قدری ماهرانه در آب شنا میکند که باور نکردنی است و از دم خود هم بهعنوان باله شنا استفاده میکندکه این هم از دلایل موفقیت اینگونه در این منطقه است.