همشهری آنلاین_علیالله سلیمی: سرانجام روز موعد برای علاقهمندان به کتاب و ادبیات، بهویژه ادبیات مقاومت فرا رسید و صبح روز دوشنبه، سیام مردادماه ۱۴۰۲، در مراسم پانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت و نخستین رویداد ملی تکریم فعالان مساجد سراسر کشور با عنوان «مثل مصطفی» تقریظهای حضرت آیتالله خامنهای بر ۲ کتاب «سرباز روز نهم»؛ روایتی از زندگی و زمانه بسیجی مدافع حرم شهید مصطفی صدرزاده و کتاب «اسم تو مصطفاست» زندگینامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده به روایت همسر شهید و به قلم راضیه تجار منتشر شد.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «سرباز روز نهم» به شرح زیر است:
بسمه تعالی
- پیش از این کتاب دیگری در شرح حال شهید صدرزاده خواندهام، ولی ابعاد شخصیت محبوب و چندجانبه این شهید عزیز در این کتاب بیشتر بیان شده است. این چهره برجسته بیشک یک الگوست برای جوانان امروز و فردا. اراده قوی، فهم درست، روحیه ایثار، شجاعت، خستگیناپذیری، ادب، دلِ انباشته از محبت و صفا، و بسی دیگر از خصوصیات برجسته، بخشهایی از شخصیت این جوان فداکار و انقلابی نسلهای دوم و سوم انقلاب است. خواندن این کتاب برای من غبطهانگیز است. این گلهای سرسبد به چه مقاماتی رسیدند، و من و امثال من چگونه در این مسیر، پای در گل ماندیم. سلام و صلوات خدا بر شهید مصطفی صدرزاده و همسر صبور و پدر و مادر ایثارگر او.
اسفند ۱۴۰۱
***
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «اسم تو مصطفاست» به شرح زیر است:
بسمه تعالی
- صفا، اخلاص، صِدق، ایثار، ترجیح رضای حضرت حق بر همهچیز، بر همه عشقها و همه محبوب ها، اراده و عزم راسخ در راه خدا و عشق به اهلبیت علیهمالسلام، نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید عزیز مصطفی صدرزاده است. سلام خدا بر او و بر همسر صبور و دیگر وابستگانش. نوشته خانم تجار، شیرین و پخته و مبتکرانه است.
۱۸/۹/ ۹۷
* * *
بیانات رهبر انقلاب درباره «شهید مصطفی صدرزاده»
جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده
ما امروز در سرتاسر کشور، هزاران هسته مقاومت در مساجد و در هیئتها داریم؛ از این هستههای مقاومت، جوانهایی برمیخیزند بهعنوان مدافع حرم، جوانهایی برمیخیزند بهعنوان مدافع امنیت، جوانهایی برمیخیزند بهعنوان بسیجی دانشجو. نقطه امیدآفرین این است که در این تلاش همهجانبه دشمن، شما میبینید در چنین شرایطی که دشمن شمشیر را از رو بسته، دانشجوی انقلابی در فلان دانشگاه فحش ناموسی میشنود، از میدان خارج نمیشود؛ طلبه بسیجی زیر شکنجه به شهادت میرسد، حاضر نیست حرفی را که دشمن میخواهد بر زبان جاری کند. مجاهدان فداکار، مدافعان حرم، فعالان سختکوش جهاد تبیین، گروههای کمک مؤمنانه، اردوهای جهادی، اینها همه جوانهای این کشورند. با وجود اینترنت، با وجود شبکههای اجتماعی، با وجود اینهمه لغزشگاهها، جوانهای ما در این راه دارند حرکت میکنند. گاهی اوقات شما میبینید از یک روستا یک شخصیت منور و نورانی برمیخیزد؛ از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده بهوجود میآید. ما از این مصطفیهای صدرزاده در سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم؛ اینها همه امیدبخش است.
- بیانات در مراسم سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله) ۱۴/۰۳/۱۴۰۲
***
معرفی اجمالی شهید مصطفی صدرزاده
از مهمترین نکات و ویژگیهای زندگی و شخصیت شهید مصطفی صدرزاده باتوجه به محتوای کتابهای تقریظ شده (اسم تو مصطفی است، سرباز روز نهم) میتوان به نکاتی چند اشاره کرد.
- مصطفی از دوران کودکی اعتمادبهنفس خیلی بالایی داشت و در تصمیمها مصمم بوده تا جایی که از مادر و همسرش نقل شده است که اگر تصمیم به انجام کاری میگرفت، هیچکس نمیتوانست او را منصرف کند و حتماً آن کار را انجام میداد.
- او به آمادگی بدنی و ورزش خیلی اهمیت میداد، بهخصوص ورزش کشتی.
- پدر و مادر مصطفی به انتخابهای او اعتماد میکردند و با وجود نگرانیها، دست او را در بسیاری موارد باز گذاشتند (چه در انتخاب حضور در کلاس بازیگری و چه فعالیت در بسیج و رفتن به حوزه نجف و جنگ در سوریه؛ در وصیتنامه شهید هم بر این موضوع تصریح شده است)
- شاید بتوان اصلیترین محیط تربیتی مصطفی را مسجد امیرالمؤمنین(ع) محله کهنز شهریار دانست. جایی که درنظر رهبر انقلاب یک هسته مقاومت است.
- او از نوجوانی زندگی خود را وقف مسجد، بسیج و هیأت کرده بود و محوریترین فعالیت مصطفی جذب، تربیت و رشد دادن بچههای کوچکتر از خودش بود و علاوه بر اینکه حداکثر وقت و داراییاش را صرف همین امور میکرد، حتی انتخاب رشته تحصیلی و شغلهایش هم باتوجه به همین کارها بود.
- روشهای متنوعی برای جذب نوجوانان داشت: از پلیاستیشن و کار با اسلحه تا هیأتداری و مسئولیتسپاری.
- مصطفی با استفاده از هوش، استعداد و توانمندیهایش و البته مطالعه کتب مرتبط در این مسیر، متخصص کار تربیتی و تشکیلاتی با نوجوانان و جوانان شد.
- او پایگاه بسیج روحالله و هیأت حضرت ابوالفضل(ع) را خارج از محله کهنز تأسیس میکند و همچنین پیگیر ساخت یک حسینیه در پارک و یک مسجد هم در آن محله میشود.
- مصطفی در مراسم خواستگاری به همسر آیندهاش میگوید: «من همسر نمیخواهم، همسنگر میخواهم».
- کارآفرینی، شغلها و فعالیتهای اقتصادی متنوعی داشت ازجمله اجاره سالانه استخر، تأسیس گاوداری، برنجفروشی، کار در هتل المپیک و...
- با فرهنگ دفاعمقدس، بهخصوص ماجراهای مربوط به گردان عمار لشکر ۲۷محمد رسولالله(ص) بهخوبی آشنا بود.
- با شهدا بهخصوص شهدای گمنام، ارتباط عمیق فکری و قلبی داشت.
- شهید ابراهیم هادی برای مصطفی یک الگوی پررنگ است و شهید هادی را خیلی ترویج میکند.
- روحیه و اخلاق مصطفی زبانزد بود. هر جایی که بود، نشاط و شادی و شوخی هم برقرار بود. از مهمترین عوامل موفقیت در جذب اطرافیان، همین گرمی روابط اوست.
- ارتباط مصطفی با خانواده خودش و خانمش بسیار خوب است و تا قبل از قضیه سوریه در همه کارها با او همراه هستند و یا لااقل همدلاند.
- توکل به خدا، یکی از پررنگترین ویژگیهای مصطفی در تصمیمگیریهای اوست.
- مصطفی در جریان فتنه ۸۸بهدست فتنهگران میافتد و تا آستانه شهادت میرود. این ماجرا با قضیه شهادت شهید آرمان علیوردی و روحالله عجمیان تشابه زیادی دارد.
- مصطفی برای رفتن به سوریه و شرکت در جنگ، سختیهای فوقالعادهای را تحمل کرد؛ از پیگیریها و التماسهای فراوان ولو برای خدمت در آشپزخانه حرم حضرت رقیه(س) و آشنایی با گروه جهادی عراقی و عزیمت پرهزینه از عراق و آشنایی با گروههای جهادی لبنان و آموزش در بین آنها، تا آشنایی با فاطمیون و تلاش برای جازدن خود بهعنوان یک افغان و درگیری با حفاظت نیروی قدس.
- مصطفی در راه سوریه، سختی مضاعفی هم دارد؛ مخالفت و ممانعت همسر و خانواده همسر و برخی دوستان و فامیل (بهجز پدر و مادر) از نخستین اعزام تا آخرین اعزام.
- مصطفی در جنگ سوریه ۵مجروحیت جدی دارد که منجر به بازگشت به ایران و بستریشدن در بیمارستان میشود.
- او در جنگ بسیار ورزیده و مبتکر بود. به همین دلیل خیلی زود مورداعتماد فرماندهان قرار میگرفت و به او مسئولیت سپرده میشد. عوامل مؤثر در ورزیدگی جنگی او شامل آموزشها و مأموریتهای دوران بسیج، آموزش در بین رزمندگان حزبالله لبنان، آمادگی بدنی و ذهنی، اعتمادبهنفس الهی و... میشود.
- مصطفی بعد از حدود ۲سال جنگیدن در سوریه، دچار این سؤال میشود که چرا شهید نمیشود؟ درحالیکه خودش چند موقعیت را نام میبرد که تا آستانه شهادت رفته است! او پس از مدتی به این جواب میرسد که چون هدفش شهادت بوده، شهید نشده است؛ درحالیکه باید هدفش را جلب رضای خدا قرار میداد. ظاهراً همین اصلاح در هدف و انگیزه، شهادت را روزی او میکند.