رروزنامه همشهری؛ گروه خانواده، رابعه تیموری:دکتر مهران یوسفی ادامه میدهد : «وقتی بچه بودم همراه مادربزرگم نزد یک پزشک بنگلادشی بداخلاق رفتیم که با مادربزرگم رفتار خیلی بدی داشت و به او توهین میکرد. من از این رفتار پزشک بنگلادشی عصبانی شدم و بعد از کلی داد و هوار، درحالیکه با سرعت از درمانگاه فرار میکردم تا دستش به من نرسد، بلند رو به او گفتم فکر کردی چون پزشک شدی، آدم هم هستی؟ من پزشک میشوم، یک پزشک آدم هم میشوم. حالا میبینی! » اگر چه همین اتفاق مسیر سرنوشت آقای دکتر را مشخص کرد، اما گویا دل مادربزرگ از سالها پیش عاقبت بخیری نوه اش را گواهی داده است. یوسفی تعریف میکند : «وقتی هنوز به دنیا نیامده بودم و مادرم باردار بود، او همراه مادربزرگم به درمانگاه مراجعه میکند و در مسیر بازگشت مادربزرگم قیچی کهنه و زنگزدهای پیدا میکند. مادربزرگ این اتفاق را به فال نیک میگیرد، قیچی را به مادرم میدهد و میگوید ان شاء الله پسر تو پزشک جراح میشود. این قیچی را نگهدار و وقتی جراح شد به او بده. »مادر تصور نمیکرد روزی رویای مادربزرگ به واقعیت تبدیل شود، ولی قیچی را نگهداشت و روزی که پسر مهربان خانواده یوسفی تحصیلاتش در مقطع پزشکی عمومی را بهپایان رساند، آن را به پسرش داد. آن قیچی هیچوقت بهکار آقای دکتر نیامد، ولی هر وقت به آن نگاه میکند و مادربزرگش را به خاطر میآورد، به خود تذکر میدهد : «باید یک پزشک آدم باشی! »
عمل جراحی در لب مرز
در موکب و درمانگاههای لب مرز که برای خدمت به زائران سیدالشهدا (ع) بر پا میشود، از رادیولوژی و دستگاهها و امکانات پیشرفته خبری نیست و فقط باید به مدد دانش و تجربه خود و توسل به سیدالشهدا (ع) شکستگی یا دررفتگی و آسیبهای استخوانی بیماران را تشخیص دهند، حتی همان لب مرز بساط اتاق عمل را علم کنند و عملهای جراحی سخت و سنگینی را انجام دهند که در اتاقهای عمل ایزوله و استاندارد هم ممکن است موفقیتآمیز نباشد، اما دکتر مهران یوسفی وقتی این عملهای جراحی پرریسک را در آن جا انجام میدهد، ته دلش همیشه قرص است و امیدوار که جراحی با کمترین خطا انجام میشود. او میگوید : «بارها پیشآمده که پس از بازگشت از سفر کربلا، مراحل مختلف عملهای جراحی را دوباره مرور کردهام و متوجه شدم با نظر و مدد امام حسین (ع) تشخیص و عمل جراحی کاملا دقیق انجام شده است. در طول سالهایی که در این موکبها خدمت میکردم با وجود گردوخاک و آلودگی محیط هیچوقت ندیدم جای زخم جراحی بیماران دچار عفونت شود و این موهبتها را فقط حاصل لطف و نظر خاص سیدالشهدا (ع) میبینم. »
سررشته خدمت دکتر مهران یوسفی به زائران کربلا به سالها پیش برمی گردد. آقای دکتر سالها در کاروان حج تمتع حضور داشته و اوایل بهعنوان خدمه و بعدها در قامت پزشک کاروان سفر به سرزمین وحی را تجربه کرده است. در همان سفرها هم از خداوند خواسته که خدمت به عاشقان اباعبدالله (ع) را روزی و قسمتش کند. او میگوید : «من در جوانی چند بار بهعنوان زائر به زیارت کربلا رفته بودم، اما همیشه دوست داشتم در لباس پزشک به پابوس امام حسین (ع) بروم تا از معنویت این سفر بهره بیشتری داشته باشم. »
دکتر یوسفی اولینبار در سال ١٣٩٨، همان سالی که عدهای از زائران با بمبگذاری به شهادت رسیدند، همراه ٣ نفراز دوستانش به سفر کربلا سفر کرده بود و پسازآن دیگر سفر به کربلا و خدمت به زائران اربعینی توفیق هرساله او شده است تا با تخصصش در رشته ارتوپدی مرهمی باشد بر آلام آسیب دیدگان در مسیر پیادهروی.
نکته قابل توجه در سفرهای آقای دکتر همراهی همسرش است که اتفاقا او هم از پزشکان حاذق و صبور است. دکتر یوسفی می گوید : «همسرم در سفرهای کربلا مرا همراهی میکند و وقتی خستگی و کمبود امکانات، تابوتوانم را می گیرد سنگ صبورم میشود و با دلداریهایی که می دهد باعث می شود انگیزه دو چندانی برای ادامه کار و خدمت به زائران حسینی پیدا کنم.»
پزشکی شغل نیست
لذت خدمت چند روزه در مراکز درمانی که هلالاحمر برای زائران مسیر اربعین بر پا میکند کافی است که آقای دکتر برای یک سال طبابت انرژی و انگیزه داشته باشد. یوسفی میگوید : «من پزشکی را فقط یک حرفه و شغل نمیدانم و همیشه از خدا خواستهام من را وسیله شفای بیمارانی قرار دهد که برای آنها شفا و عافیت مقدر کرده است. » آقای دکتر از خادمین امام غریب (ع) است و خادمیاری حرم امام رضا (ع) در تهران و پاکدشت، بسیاری از بیماران بیبضاعت و کمبضاعت را به او معرفی میکنند تا بدون دریافت هزینه آنها را ویزیت کند و عملهای جراحی را که معمولا با هزینه بالایی انجام میشود، رایگان انجام دهد. بسیاری از موسسات خیریهای هم که در مناطق محروم مانند سیستانوبلوچستان بیماران بیبضاعت را میشناسند، از دکتر یوسفی برای درمان آنها کمک میگیرند.