همشهری آنلاین-هنگامه اصلانی: مثل حالا نبود که حساب و کتاب محلهها و معابر از دست شهروندان این ابرشهر در رفته باشد. تعداد محلههای اصلی از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمیرفت و گذرها و خیابانها هم آنقدر کم بودند که مردم، نام همه آنها را از بر بودند و نیازی به نقشههای مسیریابی نداشتند. یافتآباد، یکی از همین محلهها بود، محلهای که قدمت زیادی دارد. در ادامه نگاهی انداختهایم به تاریخچه این محله قدیمی.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
یافتآباد در گذشته دهی بوده در نزدیکی تهران. از ایام قدیم نام این روستا با نام منطقه عجین و وابسته بوده، و حتی در زمان معرفی و یا دادن نشانی جهت شناخت بیشتر و راحتتر از پسوند یافتآباد استفاده میشد، مثل «اسماعیلآباد یافتآباد». در لغتنامه دهخدا، یافتآباد چنین توصیف شدهاست: «یافتآباد دهی است از شهرستان ری نزدیک تهران به میانه مغرب و جنوبغربی آن با ۱۹۰۵ تن سکنه» (فرهنگ دهخدا) و در کتاب «طهران قدیم» جلد اول، یافتآباد را به دلیل باغات سرسبز و مزارع کشاورزی یکی از تفرجگاههای مهم طهران در آن زمان نام برده است.
برای نخستینبار یافتآباد همزمان با به حکومت رسیدن آقا محمدخان قاجار و پایتخت شدن تهران مورد توجه قرارگرفت و پس از فتح شیراز به دست وی، خانواده سلطنتی زند از شیراز به یافتآباد کنونی در تهران منتقل شدند تا جهت ممانعت از کودتا، تحت مراقبت قرار گیرند. آنها در قلعهای قدیمی زندانی بودند که در سالهای بعد، در اطراف آن منطقه سکنی گزیدند. نام یافتآباد ظاهراً نخستینبار توسط این خانواده به این مکان اطلاق شده است. اما محمد باقری، یکی از شورایاران و قدیمیهای این محله معتقد است: «ناصرالدین شاه در یکی از سفرهایش به عتبات شهرری، به دلیل تشنگی، افرادی را برای پیدا کردن آب به اطراف گسیل میکند و پس از مدت طولانی یکی از قراولان با هیجان و شتاب زیادی در حالی که میگفت یافتم، آب یافتم به نزد شاه آمد، و بدین سبب نام این محل را یافتآباد مینامیدند. »
محل اسکان طوایف زندیه را در ابتدا محلی که امروزه به نوروزآباد معروف است دانستهاند و بعد از مدتی به مکانی که به فخرآباد معروف بوده رفتهاند و سرانجام مکان فعلی را برای سکونت خود انتخاب کردهاند. این نوع کوچهای اجباری برای کنترل اقوامی که به هر طریق برای حکومت ایجاد دردسر میکردند در دورههای دیگر نیز تکرار شد، زیرا که در سالهای بعد اقوام کلهرها و ظهرهوند (اهل کرمانشاه) که در زمان ناصرالدین شاه از کاروانهای شاه سرقت میکردند و در اختیار فقرا میگذاشتند، پس از دستگیری به یافتآباد تبعید شدند.
کلهرها دامدار و زندیهها کشاورز بودند. از بزرگان طایفه زند میتوان به مرتضیخان یافتآبادی و حاجی نایب زندیه (سازندهحمام بالا) و از طایفه ظهرهوند آقایان حاجی نوروزعلی و مش غلامرضا و از بزرگان طایفه کلهرها آقایان کل محمدحسین و کل محمدیوسف را نام برد که نقش مهمی در اداره و کنترل روستا داشتند.
«حاجی میرزا عباس آخوند ایروانی» مشهور به «حاجی میرزا آقاسی» بعد از کشته شدن میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی به صدراعظمی محمدشاه (پدر ناصرالدین شاه) رسید و تا آخر عمر او صدراعظم باقی ماند. میرزا آقاسی از نظر کیاست و شجاعت و مملکتداری به گفته دوست و دشمن هرگز به پای قائممقام و امیر کبیر نمیرسید، اما از نظرآباد کردن و ساخت و ایجاد قنات مشهور بود. نوشتهاند حاجی میرزا آقاسی در سال ۱۲۲۴ هجری شمسی پیش از آنکه حال محمدشاه رو به وخامتگذارد، ۱۴۳۸ روستا را آباد کرده است. آبادی یافتآباد یکی ازآبادکردههای وی بود.
بعد از فوت محمد شاه و پناهنده شدن حاجی میرزا آقاسی به شاه عبدالعظیم، ناصرالدین شاه قاجار این زمینها را تصاحب و نام آن را یافتآباد (به معنی من یافتم) نهاده و مالکیت روستا را به داماد خود (خاندان فرمانفرمانیان) واگذارکرد که وی نیز آن را میان ورثه خود تقسیم کرد. از اسامی دیگر این روستا میتوان به «۱۴بنه» اشاره داشت و دلیل آن هم داشتن ۱۴ سهمیه آب رودخانه کرج توسط ۱۴ خانوار از اهالی روستا بوده است. در واقع این ۱۴ خانوار فقط سهمیه آب داشتند و کشاورزی و یا رعیتی که نیاز به آب کشاورزی داشت میبایستی از یکی از این ۱۴ خانوار تهیه میکرد، ۴شبانهروز آب سهمیه قلعه بالا و ۴ شبانهروز دیگر سهمیه قلعه پایین بود و این سیکل بهطور کامل از سوی ساکنان ۲ قلعه رعایت میشد. این محله را میتوان به ۲ قسمت محله بالا که قوم کلهرها و ظهرهوندها در آنجا ساکن شدند و محله پایین که محله زندیههاست و از ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش با هم درگیریهایی نیز داشتند تقسیم کرد.
محله بالا
محله پایین
۲ حمام قدیمی در یافتآباد بود؛ یکی از آنها در جنوبغربی روستا (محله بالا) و توسط شخصی به نام نایب و دیگری در جنوبشرقی روستا (محله پایین) و توسط ناصرالدین شاه ساخته شده بود. در سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه آمده است که شبی را در این منطقه مانده و از هوا نیز تعریف کرده است. از حوادثی که در زمان مشروطیت در یافتآباد اتفاق افتاد، میتوان به زمانی اشاره کرد که سپاه شمال و جنوب که هر ۲ از مدافعان و مجاهدان مشروطه بودند در این مکان به یکدیگر رسیده و از آنجایی که همدیگر را نمیشناختند یک روز تمام با هم جنگیدند.
فعالیت عمده مردم روستا کشاورزی و باغداری بود و از باغات خود محصولاتی همچون: توت، سیب و سایر محصولات باغی برداشت کرده و برای فروش به تهران میبردند. محصولات زراعی همچون گندم و جو و یونجه را نیز برای مصرف خود و حیوانات میکاشتند. مهمترین منبع آب کشاورزی روستا آبی بود که توسط نهری از رودخانه کرج به این روستا میآمد ولی پس از ساختن سد امیرکبیر بر روی رودخانه کرج حق آب کشاورزی روستای یافتآباد قطع و چاهها تبدیل به تنها منبع تأمینکننده آب کشاورزی شدند که به مرور زمان، بهدلیل بالا رفتن هزینهها، کشاورزی این روستا رو به نابودی رفت و مردم این روستا که تأمینکننده مایحتاج تهران بودند خود تبدیل به مصرفکننده شدند.
امروزه روز هنوز بقایای فعالیت کشاورزی در اراضی و زمینهای محله یافتآباد جنوبی بهخصوص در اراضی غرب و جنوب محله هنوز با کاشت صیفی و سبزی ادامه دارد و بقایای دیوارهای گلی باغات نیز در این محله به چشم میخورد. یافتآباد بر اساس سرشماری سال ۱۳۳۵ دارای ۱۹۲۲ نفر جمعیت بوده که تعداد ۹۹۷ مرد و ۹۲۵ زن بودهاند. رشد جمعیت در یافتآباد با گذشت سالهای دهه ۴۰ روند پرشتابتری به خود گرفت که دلایلی به غیر از گسترش کشاورزی داشت. به نظر میرسد این روستا یکی از پایگاههای جذب جمعیت مهاجر شده بود و جمعیت آن در سال ۱۳۴۵ به تعداد ۴۱۱۵ نفر و ۸۸۲ خانوار رسید.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۰۹