«از قدیم، زورخانه‌ها شباهت زیادی به مساجد داشتند و حتی اهالی تهران قدیم، زورخانه را به‌عنوان مسجد دوم هر محله می‌شناختند.» این را «اسماعیل سرپرست» مدیر زورخانه باب‌الحوائج منطقه در حالی مطرح می‌کند که زورخانه‌داری را از پدرش به ارث برده و از کودکی با ورزش باستانی آشنا شده است.

همشهری آنلاین- مرضیه موسوی: سرپرست، مرام‌ها و سنت‌های این ورزش را می‌شناسد و هنوز هم در زورخانه او، آداب و رسوم گذشته رواج دارد. خیلی از باستانی‌کاران تهرانی «اسماعیل سرپرست» را می‌شناسند، چون او هم یکی از قدیمی‌های این رشته است و هم در گذشته رئیس هیئت ورزش‌های زورخانه‌ای استان تهران بوده. به هر حال این ورزش آنقدر قدمت دارد که تاریخ پیدایش آن در منطقه ما شاید در گرد و غبار تاریخ گم شده باشد، اما بی‌شک خیلی‌ها این نقطه از تهران را به نام زورخانه‌های قدیمی و معروفش می‌شناسند.  

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید 

نخستین زورخانه منطقه

نخستین زورخانه در منطقه در محله یافت‌آباد، زورخانه‌ای بود که قوم زندیه در نزدیکی دروازه یافت‌آباد برپا کرده بودند؛ گودالی که پیرمردها و جوان‌های تنومند و ورزشکار در آن ورزش می‌کردند. آن زمان آداب گود پهلوان‌ها مدح و ثنای پیامبر بود و حضرت علی(ع). دهه ۵۰ بود که این زورخانه به محل دیگری منتقل شد. زورخانه زندیه در این دهه تبدیل شد به زورخانه‌ای مجهز و سرپوشیده که معماری زیبایی داشت و در و دیوارش پر بود از عکس‌های پهلوانان گذشته.

بعد از انقلاب این زورخانه به زورخانه جهان پهلوان تختی معروف شد. در واقع تختی به این زورخانه رفت و آمد زیادی داشت و بسیاری از پهلوان‌ها هم به همین دلیل پایشان به این زورخانه باز شده بود. زورخانه جهان پهلوان تختی در دهه ۸۰ به دلایلی نامعلوم دچار آتش‌سوزی شد و از بین رفت. دیگر اثری از عکس‌ها و اشیای این زورخانه باقی نمانده است. بعد از آن محل زورخانه دوباره تغییر کرد. این بار بخشی از یک حمام تاریخی مربوط به دوره قاجار در اختیار زورخانه جهان پهلوان تختی قرار گرفت و گود زورخانه دوباره در این محل احیا شد. یافت‌آباد، خیابان مرتضی زندیه، نبش مسجد امیرالمؤمنین(ع) جایی است که زورخانه مسلم بن عقیل(ع) را در دل خود جای داده است.  

جایی برای همه ورزش‌دوستان 

زورخانه‌ها آداب و برنامه‌ریزی‌های خاص خود را دارند. مثلاً روزهای خاصی از هفته مخصوص ورزش نوجوانان و بچه‌های کم‌سن و سال است. یا روزهای خاصی در هفته که برنامه‌های گروهی مختلفی برگزار می‌شود. زورخانه مسلم بن عقیل(ع) روزهای جمعه ورزشکاران را به صرف ناهار دعوت می‌کند. جمعه‌های این زورخانه به ورزش و مدح و ثنای ائمه(ع) می‌گذرد و صرف آبگوشت، طعم و مزه خاصی به این جمعه‌ها می‌دهد. این زورخانه نوپا اغلب مهمانانی هم دارد؛ یا از مدیران شهری و کشوری و مسئولانی که به نوعی با ورزش پهلوانی در ارتباطند یا کسانی که به این ورزش علاقه دارند.

ورزشکاران هم گود این زورخانه را خالی نمی‌گذارند و اغلب در این ورزشگاه سنتی حضور پیدا می‌کنند. زورخانه‌ها معمولاً از ساعت ۲۰ هر شب باز هستند و ورزش و فعالیت در آن با ورزش میاندار آغاز می‌شود. بعد از آن هم پیشکسوتان و بزرگان در گود قرار می‌گیرند و می‌چرخند و میل می‌زنند و کباده می‌کشند و شنا می‌روند و مرشد ضرب می‌زند و زنگ را به یمن ورود بزرگان و ریش سفیدان و مهمانان به صدا در می‌آورد. ورزش‌های قهرمانی زورخانه‌ای چند سالی می‌شود که پای جوان‌ها و نوجوان‌ها را هم بیش از گذشته به زورخانه‌ها باز کرده است.  

اینجا هر کس را مقامی هست... 

هر کس در زورخانه مقامی دارد و عنوانی برای آن اختصاص پیدا می‌کند. «پیشکسوت» ‌بالاترین مقام در زورخانه را دارد. آزموده‌ترین و سالمندترین فرد در زورخانه پیشکسوت محسوب می‌شود و بیش از دیگران قابلیت انجام ورزش‌های سنگین را دارد. «میاندار» ‌در گود و روبه‌روی مرشد، در میان ورزشکاران قرار می‌گیرد و گرداننده ورزش در میانه گود است. ورزشکاران در زورخانه از حرکات میاندار الگوبرداری می‌کنند و حرکات خود را با اشارات و حرکات او تنظیم می‌کنند. میاندار هم مانند پیشکسوت باید از زیر و بم ورزش‌های باستانی به خوبی باخبر باشد.  

«پهلوان» ورزشکاری چابک و آزموده است و هماوردی در زورخانه ندارد. پهلوان‌ها هم در گود زورخانه و هم در محله، ارج و احترام زیادی دارند. «نوخواسته» جوانی است که در ورزش زورخانه‌ای آزموده شده و به حدی از توانایی رسیده‌ است. نوخواسته برای مسابقه‌های ورزشی به زورخانه‌های دیگر می‌رود و برای اینکه خود را ثابت کند، مبارز می‌طلبد. «نوچه» آخرین مرتبه در گود است و از پهلوان درس می‌گیرد. نوچه به هر شاگردی گفته نمی‌شود، بلکه چابک‌ترین‌ها و کارورزیده‌ترین شاگردان پهلوان، نوچه نام می‌گیرد.  


در آستانه روز ورزش‌های باستانی و زورخانه‌ای، گفت‌وگویی با سرپرست که یکی از قدیمی‌ترین‌های این رشته در کل کشور است انجام دادیم تا درباره آداب ومنش پهلوانی در زورخانه‌های شهرمان بیشتر بدانیم.  

  منطقه ما هنوز هم جزو معدود مناطقی است که زورخانه‌های فعالی دارد. بیشترین مخاطبان این زورخانه‌ها و ورزش‌های زورخانه‌ای از چه قشری هستند؟  

فرهنگ زورخانه‌ای از دوران گذشته فرهنگ مردم جنوب شهر بوده است. افرادی که در طبقه متوسط جامعه قرار دارند بیشتر با فرهنگ زورخانه‌ای عجین هستند. برای همین هم اینجا زورخانه‌ها رونق دارد. از قدیم، زورخانه‌ها شباهت زیادی به مساجد داشتند و زورخانه به مسجد دوم معروف بود. بر همین اساس هم مخاطبان زورخانه‌ها را بیشتر افراد مذهبی تشکیل می‌دهند. هنوز هم بیشتر اهالی زورخانه‌ها از قشر متوسط جامعه هستند و کسانی که در خانواده‌های سنتی و مذهبی بزرگ شده‌اند بیشتر به اینجا می‌آیند.  

 زورخانه‌ها معمولاً محل رفت و آمد افراد خاصی در هر محله هستند. سرشناس‌ترین افرادی که به زورخانه‌های منطقه ما سر می‌زنند چه کسانی هستند؟  

محمد خادم و فرزندانش رسول و امیررضا خادم به زورخانه باب‌الحوائج سری می‌زنند. حتی جالب است بدانید که حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق نوری و سرشناسان سیاسی و ورزشی دیگر به زورخانه‌های منطقه ما که هنوز هم رونق دارند رفت و آمد می‌کنند. کسبه و اهالی منطقه، به‌خصوص افراد قدیمی هنوز هم به این زورخانه‌ها سری می‌زنند. مخاطبان زورخانه‌های اینجا تنها اهالی منطقه نیستند و از تمام مناطق شهر تهران و همچنین شهرهای دیگر گاهی در برنامه‌های زورخانه‌های منطقه که قدمت زیادی دارند شرکت می‌کنند.  

  خیلی‌ها زورخانه‌ها را به مرشدهایش می‌شناسند، معروف‌ترین و شناخته شده‌ترین مرشدهای منطقه ما چه کسانی بودند؟  

منطقه ۱۸ مرشدهای زیادی داشت که اغلب آنها از دنیا رفته‌اند؛ مرشد احمد جذاب که شخصیت جذاب و آرامی داشت، مرشد عبدالله که مرشدی برجسته بود و ۲۰ سال در نجف اشرف زورخانه‌دار بود. مرشد محمد کره‌ای، مرشد حسن پناهی، آقای فرهی، یدالله کربلایی و مرشدان بزرگ دیگری که در تاریخ فرهنگ زورخانه‌ای افرادی شناخته شده و مردمدار بوده و هستند از مرشدهای منطقه ما به حساب می‌آیند. در حال حاضر هم سیامک سرلک، احسان کتابی و مصطفی سرخوندی معروف به کرمانشاهی در زورخانه باب الحوائج مرشدی می‌کنند.  

  در زورخانه‌های منطقه هر فردی جایگاه مخصوص به خود را دارد. این جایگاه‌ها چگونه تعریف می‌شود؟  

در هر زورخانه‌ای سادات از احترام زیادی برخوردار هستند. احترام یک سید در زورخانه حتی بالاتر از احترام یک پهلوان است، حتی اگر کودک باشد. برای همین در گود زورخانه اول سادات وارد می‌شوند و بعد فرزندان آنها. بعد از آن هم به‌ترتیب پهلوان‌ها و ریش‌سفیدان تا کم‌سن و سال‌ترها. همه به احترام یک سید از جا بلند می‌شوند و مرشد برای ورودشان زنگ را به صدا در می‌آورد. پهلوان‌ها و پیشکسوتان هم همین‌طور. بچه‌های کم‌سن و سال در زورخانه‌های منطقه یاد می‌گیرند که احترام بزرگ‌ترها را نگه دارند. ادب و احترام در زورخانه حرف اول را می‌زند.  

  خوشبختانه منطقه ما از جمله مناطقی است که ورزشگاه‌ها و مجموعه‌های ورزشی مختلفی را در دل خود جای داده است. شما مهم‌ترین فرق ورزش در یک زورخانه با ورزش در ورزشگاه را در چه چیز می‌دانید؟  

مسلماً مهم‌ترین تفاوت، مربوط به فضای حاکم بر یک ورزشگاه و یک زورخانه است. در زورخانه‌ها، همه چیز ورزش نیست. به‌خصوص نوجوانان و جوانان منطقه در زورخانه علاوه بر ورزش کردن، از نظر ادب و اخلاق هم درس‌های خوبی می‌گیرند و آموزش می‌بینند. در ضمن یکی از مهم‌ترین فرق‌ها این است که در زورخانه‌ها برای ورزش کردن هیچ شهریه‌ای از مردم دریافت نمی‌شود. اگر دیدید یا شنیدید که در زورخانه‌ای بابت ورزشی که مردم انجام می‌دهند مبلغی به‌عنوان شهریه دریافت می‌شود بدانید که آن زورخانه از نظر ما زورخانه‌دارها رسمیتی ندارد و آداب و رسوم ورزش زورخانه‌ای را نادیده گرفته است.  

  اما گویا هر کسی که به زورخانه‌های منطقه می‌آید معمولاً مبلغی پول در ظرفی می‌ریزد. این با دریافت شهریه چه تفاوتی دارد؟  

زورخانه محلی است برای ورزش عموم مردم. هر کسی که به زورخانه پا می‌گذارد و ورزش می‌کند در دادن این پول مختار است. رسم قدیمی زورخانه این بوده و هست که مردم بعد از ورزش، وقتی در حال ترک زورخانه هستند هر مقدار پولی که دوست داشتند در سردم مرشد می‌گذارند. این پول هیچ مقدار مشخصی ندارد. افراد بی‌بضاعت هم وقتی از زورخانه بیرون می‌روند می‌توانند دست ببرند به سردم و مقدار پولی که نیاز دارند را بردارند. این کار در برخی از زورخانه‌ها شکل و شمایل دیگری گرفته و از اصل خود فاصله گرفته است. ورزش در زورخانه روش و مرام خود را دارد و استفاده از آن برای همه رایگان است.  

  «گلریزان» هم یکی از رسم‌های پسندیده زورخانه‌ای است که هنوز در منطقه ما رواج دارد. این مراسم چگونه برگزار می‌شود؟  

زمان قدیم در هر محله‌ای از منطقه یک پیشکسوت نامی وجود داشت؛ فردی آبرومند که از اعتبار زیادی برخوردار بود و حرفش خریدار داشت. حال اگر در این محله فرد آبروداری دچار مشکل می‌شد و به هر دلیلی بارش زمین می‌افتاد به سراغ این پیشکسوت می‌رفت. مثلاً دختر دم بختش جهیزیه نیاز داشت یا مشکل دیگری که نمی‌خواست کسی از آن باخبر شود. آن پیشکسوت هم می‌رفت متمکن‌ها و اهالی محله را دعوت می‌کرد و بدون اینکه اسمی از فرد دارای مشکل ببرد، برای او کمک می‌طلبید. هر کس هرقدری که در توان داشت و دلش می‌خواست پول می‌ریخت وسط یک لنگ. آخر شب هم ریش سفید محله بی‌آنکه کسی متوجه شود پول‌های جمع شده را به خانه فرد ورشکسته یا نیازمند می‌برد. این رسم هنوز هم در منطقه ما پا برجاست و هر چند وقت یک بار مراسم گلریزان در همین زورخانه ما برگزار می‌شود. البته رسوم دیگری هم به اسم گلریزان باب شده است که در قدیم نبود و چندان هم مورد پسند مرشدهای قدیمی نیست.  

  می‌شود از همین رسوم جدیدی که در فرهنگ زورخانه‌ای نیست هم به یک مورد اشاره کنید؟  

در زمان قدیم اگر پهلوانی می‌خواست به زورخانه شهری دیگر برود، در شهر میزبان، در مسیر حرکت این پهلوان گل می‌ریختند. این را گفتم که بدانید گلریزان به معنای دیگری هم بین زورخانه‌ای‌ها رواج دارد. اما در این سال‌ها رسم شده است که مرشدها برای خودشان یک «شب دخل» ‌برگزار می‌کنند؛ یعنی یک شب از شب‌های ماه رمضان را به خودشان اختصاص می‌دهند. برای اینکه مرشد یک سال در زورخانه ضرب گرفته، می‌گویند شب گلریزان این مرشد است و برای او مبلغی پول گلریزان می‌شود. این شب دخلی که باب شده است در فرهنگ زورخانه‌ای هیچ معنا و مفهومی ندارد و رسم اصیل و قابل قبولی نیست.  

  با توجه به قدمتی که ورزش زورخانه‌ای در منطقه ما دارد و با توجه به فعالیت چند زورخانه معروف تهران در این منطقه، آیا ایجاد فضاهای رقابتی توانسته در ورزش‌های زورخانه‌ای هم جوانان را وارد گود کند؟  

ما ورزش در زورخانه‌های منطقه را ۲ بخش کرده‌ایم؛ یکی ورزش پهلوانی و یکی ورزش قهرمانی. ورزش پهلوانی ورزشی است که از قدیم‌الایام در زورخانه‌ها انجام می‌شد؛ با همان شکل و شمایل. ورزش قهرمانی‌ همان ورزش‌های باستانی است که جذابیت‌هایی به آن اضافه شده است. ورزش قهرمانی‌ همان است که در ورزش‌های بین‌المللی هم به آن پرداخته می‌شود. ورزشکاران در این بخش ظرف ۲۵ دقیقه ۱۲۰۰ حرکت را به نمایش می‌گذارند. جوان‌ترهای منطقه بیشتر از این ورزش استقبال می‌کنند و توانایی‌های زیادی هم در این زمینه دارند.  

  وسایل ورزشی در ورزش قهرمانی‌ زورخانه‌ای ‌همان وسایل ورزش پهلوانی است؟  

وسایل ورزشی‌ همان است. حتی ورزش هم‌ همان ورزش است. برای مثال میل و کباده و... و. اما در بین اجرای این ورزش هنرنمایی‌های دیگری هم انجام می‌شود. مثلاً در کباده‌کشی سابق فقط کباده را بلند می‌کردند و می‌شمردند، اما در ورزش قهرمانی کباده‌کشی، آن را دور سر هم می‌چرخانند، در سایر رشته‌ها هم همین‌طور. این حرکات باعث شده است که جذابیت‌های این ورزش برای دیگران بیشتر شود و بیننده از دیدن آن خسته نشود.  

  مدیران ورزش منطقه تا چه حد به ورزش زورخانه‌ای توجه می‌کنند؟  

هرچقدر به ورزش زورخانه‌ای کمک شود باز هم کم است. چند سال قبل یک بار یکی از تیم‌های جانبازان ما با حمایت شهرداری به پابوس امام رضا(ع) فرستاده شدند و خاطره خوبی هم برای آنها رقم خورد. زورخانه‌هایی که خصوصی در منطقه ما اداره می‌شوند با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند که مدیریت ورزش شهر و محله می‌تواند بخشی از آنها را حل کند.  

-----------------------------------------------------------------------------------------------

*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۱۹