همشهری آنلاین: در اینکه آدمها مثل قبل به همدیگر اعتماد نمیکنند و دست همدیگر را نمیگیرند، شکی نداریم؛ اما تأکید میکنیم که شما نه میتوانید و نه اجازه دارید همهی زندگیتان را وقف افزایش حجم مهربانی در جهان بکنید. شما نباید به دلیل مهربان جلوه کردن، به همهی خواستههای دیگران بله بگویید و همیشه خودتان، نیازهایتان و عواطفتان را در انتهای فهرست اولویتهایتان جا دهید.
اگر مراقب نباشید، مهربانی سرریزکرده از وجود شما، به ابزاری برای سوءاستفاده و پایمال کردن حقوقتان تبدیل میشود و شاید بسیاری از شمایی که این جملات را میخوانید، ندانید که همین حالا هم به جرم زیاد مهربان بودن مورد سوءاستفاده و آزار واقع میشوید.
برای روشن شدن تکلیفتان با خودتان به سؤالهایی که در ادامهی این مطلب مطرح کردهایم، پاسخ دهید. اگر جواب شما مشخص کرد که بیشتر از پیمانهتان به دیگران بله میگویید، راههایی را که در ادامهی مطلب آوردهایم، بخوانید تا از این مهربانی بیجا و بیشاز اندازه خلاص شوید.
به خودتان احترام بگذارید
روانشناسان میگویند توانایی کنترل کردن زندگی خود، مهارتی است که همهی آدمها باید با تمرین و ممارست آن را به دست بیاورند. یکی از تمرینهایی که به شما این توانایی را هدیه میکند، تمرین «نه گفتن» است. شما باید بتوانید در شرایطی که احساسات و حقوقتان مورد تهدید قرار میگیرد، بدون احساس گناه «نه» بگویید. شما قرار نیست به کسی ضربه بزنید و با خودخواهی حقوق فرد دیگری را پایمال کنید. اصلاً قرار نیست آنقدر غرق خواستههای خودتان باشید که نتوانید به خاطر یک جمع از برخی از خواستهها و اولویتهایتان بزنید و گاهی برای شاد کردن فردی دیگر کمی عقبنشینی کنید اما وقتی پای شاد کردن دیگران، آرام کردنشان و سازگار شدن با آنها به میان میآید، نباید روی حقوقتان پا بگذارید و این کارها را به قیمت گیر کردن بغضی در گلویتان انجام دهید.
چه باید کرد؟
هیچکس جز خودتان نمیتواند چنین توانایی را در شما ایجاد کند، پس سعی کنید هرروز بهجا و بهموقع «نه» گفتن را تمرین کنید.
همیشه آخر مهربانی نباشید
شما مهربانید؛ درست! اما هیچکس در همهی شرایط رفتار و احساسی ثابت ندارد. شما نباید تصور کنید که با گاهی عصبانی، ناراحت یا خسته شدن، چهرهی مهربانتان مخدوش میشود و در هر حالتی برای ماندگار کردن برچسب مهربانی روی پیشانیتان، باید بله بگویید و لبخند بزنید. خوب بودن، تنها یک رفتار بیرونی نیست، بلکه احساسی است که از درون شما سرچشمه میگیرد و به رفتار تبدیل میشود.
متوجه منظورمان نشدید؟ توضیحش آسان است. وقتی شما واقعاً خوب هستید، محبت کردن به دیگران، کنار آمدن با شرایط و بله گفتن به خواستههایشان هیچ فشار روانی را به شما تحمیل نمیکند اما زمانی که انجام خواستهی یک همکار، یا راه آمدن با همسر به قیمت خشم، ناراحتی یا دلخوری درونی تمام میشود، حتی در صورت ادامه دادن به بله گفتن، هیچچیز سر جایش نمیماند. در این شرایط بلهای که میگویید از شما فردی خوب نمیسازد؛ بلکه شما را به انسانی که زیر سوءاستفادهی دیگران در حال لِه شدن است، تبدیل میکند.
چه باید کرد؟
وقتی کسی خواستهای را مطرح کرده است که توان یا میلی برای انجام دادنش ندارید، به خودتان نگویید «خودخواه نباش»، «بدجنس نباش»، «کوتاه بیا»! در این شرایط دلیل نه گفتنتان را شفاف و با مهربانی برای دوست یا همسرتان توضیح دهید و بدون آنکه در احساس گناه غرق شوید، از عزتنفسی که با بیجا بله گفتن لگدمالش نمیکنید، دفاع کنید.
لبخند بزنید
برای خوب بودن با دیگران دو راه پیش رویتان است؛ یکی اینکه با آنها مهربان باشید و با لبخند، آرامش و صبوری به استقبالشان بروید. دیگر اینکه برایشان کاری را انجام دهید. پیشنهاد ما این است که بیشتر روی راه اول تمرکز کنید. لبخند هدیه بدون هزینهای است که بهراحتی میتوانید به دیگران تقدیمش کنید. سعی نکنید توجه، مهربانی و حضور آدمها را به بهای به دوش کشیدن کارهایشان و همیشه بله گفتن بخرید. یادتان نرود که نه گفتن به معنای بیادبی و بیاحترامی کردن به دیگران نیست. شما میتوانید در کمال ادب و احترام، قدمی را که میخواهید، بردارید و مسیر زندگیتان را بر اساس خواست یا دستور دیگران تعیین نکنید.
چه باید کرد؟
بهجای اینکه بار دیگران را به دوش بکشید، همیشه لبخند بر لب داشته باشید، حرفهایشان را خوب بشنوید و مراقب واکنشهایی که در جریان ارتباط ابراز میکنید، باشید تا مبادا تصویری خشن، سرد و آزاردهنده از خود را در ذهنشان ماندگار کنید.
یادتان هست که گفتیم شاد کردن دیگران هم میتواند اقدامی خودخواهانه باشد؟ محققان میگویند کسانی که توانایی خوش کردن دل دیگران را دارند، خودشان هم دلخوش و شاد هستند. از نظر آنها مهربانی کردن به دیگران، خلق را بالا میبرد و احساس بهتری را در افرادی که برای محبت کردن تلاش میکنند، ایجاد میکند. آنها میگویند کسانی که به اطرافیانشان محبت میکنند و دغدغهشان خوشحال کردن دیگران و برداشتن باری از دوششان است، بیشتر زنده میمانند. با توجه به بررسیهایی انجام شده، فعالیتهای خیریه و دیگر تلاشهایی که آدمها برای خوشحال کردن دیگران انجام میدهند، میتواند عمرشان را طولانیتر کند.
به دنبال راضی کردن دیگران نباشید
نه به دنبال راضی کردن همهی آدمها باشید و نه تلاش کنید که یک نفر را همیشه و در هر شرایطی راضی نگه دارید. اگر تنها دغدغهی شما جلب رضایت دیگران باشد، جریان محبت در رابطهی شما با افراد دیگر، یکسویه میشود. بهعبارتدیگر شما در ارتباطهایتان بهتنهایی قدم برمیدارید و برای جلب رضایت دیگران تلاش میکنید، اما افراد دیگر تا این اندازه رضایت شما را جستوجو نمیکنند و بهمرور همین اتفاق باعث خشمگین و دلسرد شدنتان میشود. شمایی که همیشه به هر خواستهی همسرتان بله گفتهاید، بهمرور به گلولهی خشمی تبدیل میشوید که آمادهی شلیک شدن به سمت اوست. در چنین شرایطی همسر شما چه گناهی دارد؟ اغلب هیچ! او تنها به اندازهی شما برای این رابطه بله خرج نکرده و به خاطر تکرار نکردن اشتباه شما، به بیوفایی و بیمحبتی متهم شده است.
چه باید کرد؟
برای زندگیتان یک چارچوب کلی تعیین کنید و خط قرمزهایتان را مشخص کنید. چارچوبی که نه به خاطر خواست دیگران، بلکه با توجه به نیازها و احساسهای خود شما ترسیم شده است. وقتی چنین چارچوبی در ذهنتان شکل گرفته باشد، خیلی راحت میتوانید شرایطی را که نباید در آنها بله به زبان بیاورید، بشناسید و با رد مؤدبانه خواستههای دیگران، به خط قرمزهای زندگیتان احترام بگذارید.
آرام اما صریح نه بگویید
اغلب ما به خاطر اینکه شیوهی درست نه گفتن را بلد نیستیم، در ارتباطاتمان دچار سوءتفاهم میشویم. نه گفتن یک مهارت پیچیده و بزرگ است. شما باید بتوانید بدون آنکه در لحن صدایتان یا حالت چهرهتان احساس منفیای را ابراز کنید و بدون به زبان آوردن واژههایی که توهین و تحقیری را القا کنند، تقاضای فرد مقابلتان را رد کنید.
چه باید کرد؟
با آرامش اما صریح نه بگویید. از بهانهتراشی خودداری کنید و تصور نکنید اگر به دلیل یک بهانه که از سختیهای زندگیتان خبر دهد یا نشانهی سختیها و مشکلاتتان باشد، نه بگویید، پذیرش موضوع برای فرد مقابلتان راحتتر میشود. در شرایطی که نه گفتن را حق خودتان میدانید، نباید به خاطر به زبان آوردنش دنبال یک توجیه دراماتیک یا عجیبوغریب بگردید. اگر وقت یا میل انجام دادن کارهای همکارتان را ندارید، دلیلی ندارد برای مادرتان بیماری بتراشید یا دنبال مسکنی برای آرام کردن سردردی که واقعاً وجود ندارد و قرار است بهانهی شما برای خروج از محل کار باشد، بگردید.
مسئول احساسات دیگران نیستید
اگر هر آخر هفته، با وجود مشغلههای فراوانتان به خانهی یکی از فامیلها نروید، همسرتان از شما دلخور میشود؟ اگر تمامکارهای خانه را یکتنه انجام ندهید، همسرتان عصبانی میشود؟ اگر با حقوق یک نفر به اندازهی سه نفر کارایی نداشته باشید، رئیستان از کوره در میرود؟ اصلاً مهم نیست. باور کنید تا زمانی که شما با دلایل منطقی به خواستههای غیرمنطقی دیگران نه میگویید و این واژه را درست و آرام بیان میکنید، احساسات دیگران در واکنش به این نه اهمیت چندانی ندارد.
چه باید کرد؟
شما نمیتوانید آدمها را تربیت کنید و برای مثال، به فامیلتان یاد بدهید که راهی برای سرگرم کردن خودش در روزهای تعطیل پیدا کند اما میتوانید با تکرار درست و بهجای «نه» به او یاد دهید قرار نیست به ابزاری برای سرگرم کردنش در روزهای تعطیل تبدیل شوید. آنچه مهم است، این نکته است که در جریان گفتن نه به حقوق و عواطف دیگران احترام بگذارید و با حفظ موضع خودتان از مرزهای ادب فراتر نروید.