نام «ناصر تکمیل همایون» با پژوهش‌های فرهنگی گره خورده است. او یک دوجین کتاب در باره تاریخ ایران و میراث فرهنگی در شهرهای مختلف منتشر کرده که هر کدام می‌تواند دستمایه هزاران صفحه مقاله شود.

همشهری آنلاین-زهرا کریمی: نمی‌شود در باره تهران قدیم حرف زد و از کتاب «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران: دارالخلافه ناصری» تکمیل همایون چشمپوشی کرد. اگرچه پژوهش‌های او درباره پایتخت به همین کتاب ختم نمی‌شود و او کتاب مهم‌تری نگاشته که در باره یکی از محله‌های قدیمی قلب تهران یعنی «عودلاجان» است. این کتاب بهانه‌ای شد تا سراغ این پژوهشگر برویم و تاریخ تهران را ورق بزنیم و با او به کوچه‌پسکوچه‌های عودلاجان پا بگذاریم و فرهنگ جاری در آن را بررسی کنیم. 

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید 

 کتاب‌ها و مقاله‌های بسیاری درباره ایران و شهرهای مختلف نوشته‌اید اما هیچ‌گاه سراغ محله‌ای در یک شهر نرفته‌اید. چطور شد که محله عودلاجان دستمایه نوشتن کتاب شد؟ 

آنچه در این مصاحبه لازم است به آن اشاره کنم این است که پژوهش‌هایم در باره اجتماع و فرهنگ‌های ایرانی موجب شده تا پژوهش‌هایم متفاوت با بقیه باشد. شناختی که از تاریخ ایران، به‌ویژه ابعاد اجتماعی تاریخ آن دارم، باعث شده از گذشته در این زمینه فعالیت کنم. تخصص و تجربه کمک می‌کند احاطه بهتری به علائقمان پیدا کنیم. ایران از تهران جدا نیست و هر دو لازم و ملزوم هم هستند. درباره ایران تحلیل‌های آماری بسیاری انجام داده‌ام که بیش از همه مربوط به ابعاد گوناگون شهر تهران در دوره‌های جدید را هم در برمی‌گیرد. «عودلاجان» نام کتابی است که در زمینه تهران‌شناسی نوشته‌ام. در مطالعه محله عودلاجان به یک واقعیت بی‌نظیر تاریخی رسیدم. در تاریخ این محله نشانی از محله کلیمیان وجود دارد. در این کتاب به این موضوع پرداخته‌ام که در ایران و تهران توجه به محله‌های یهودی‌نشین از دیرباز بین مسلمانان متفاوت با سایر کشورها بوده است. این نگاه را با نگاه مردم شهرهایی در آلمان، اسپانیا و ایتالیا مقایسه کرده‌ام و همیشه لازم می‌دانستم که این ویژگی باید از لحاظ تاریخی، فرهنگی و اجتماعی بررسی شود. 

محله‌های دیگری هم در منطقه ما وجود دارد که هر کدام ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند و جای پژوهش‌های عمیق درباره آنها خالی است. قصد دارید درباره دیگر محله‌های تهران قدیم هم تحقیق کنید تا شهروندان تهرانی شناخت بهتری درباره این محله‌ها پیدا کنند؟ 

بله، در باره محله‌های دیگری هم در منطقه ۱۲ پژوهش کرده‌ام. به‌زودی دومین کتابم منتشر خواهد شد. سومین کتابم درباره سنگلج و بعد به‌ترتیب چال‌میدان، محله بازار و آخرین کتابم مربوط به ارگ تهران است. این کتاب‌ها تا ۲ سال آینده منتشر می‌شود. قصد دارم بعد از بررسی همه ابعاد نخستین محله‌های تهران به سراغ محله‌هایی که پس از عهد ناصرالدین شاه شکل گرفتند مانند محله‌های حسن‌آباد، منیریه و امیریه بروم. تمام تلاشم از گردآوری تاریخچه محله‌های قدیمی کمک به دانشجویان است و از خدا می‌خواهم تا در این پژوهش‌ها و تحقیقات یاری‌ام کند. 

 محله‌های قدیمی تهران اکنون با مشکل بزرگی دست و پنجه نرم می‌کنند که هویت آنها را نشانه رفته است. بافت فرسوده سبب شده تغییرات بنیادینی در این محله‌ها به وجود آید. به‌عنوان کارشناس چه نظر و ایده‌ای در کتاب‌هایتان برای حفظ هویت این محله‌ها ارائه کرده‌اید؟ 

آنچه در کتابم به آن اشاره کرده‌ام ضرورت ارتباط بین سازمان‌هاست. توجه داشته باشید که اگر از زمانی که تهران بلدیه داشت تا امروز بین شهرداران مختلف و سایر سازمان‌ها مثل میراث فرهنگی رابطه‌ای هدفمند وجود داشت، شاید وضع بناهای قدیمی از حالا بهتر بود. هر سازمان و نهادی با نیتی و هدفی دست به مرمت برخی از بناها زده‌اند. اگر باستان‌شناسان، مردم شناسان، مورخان و... به فکر سیمای سنتی و باستانی شهرهای بزرگ ایران بودند تا مانع از بین رفتن‌ آنها شوند، اکنون وضع این‌گونه نبود.

متأسفانه در همین بازار تهران و حتی سایر بازارهای قدیمی شهرها برج‌سازی و ساخت مجتمع‌های تجاری در حال رواج است. من در فصل آخر کتابم به این موضوع اشاره کرده‌ام. یک نمونه از کشورهای اروپایی مانند پاریس را مثال می‌زنم که در این شهر معروف محله‌ای به نام «مره» به معنای مرداب وجود دارد. این محله برای خودش ویرانه‌ای بود که خانواده‌های بی‌بضاعت در آن زندگی می‌کردند. از قضا خانه «ویکتور هوگو» هم در همین محله قرار داشت. این موضوع شهرسازان را به فکر انداخت تا برای جذب گردشگر، این محله را آباد کنند. به مرور با حضور گردشگران، امکاناتی در این محله فراهم و در نهایت سبب شد تا زمین آن منطقه ۲ برابر قیمت زمان قبل شود.

حرفم این است که محله‌ای مانند عودلاجان که قدمتی چند صد ساله دارد و کلیساها، مسجدها، کوچه‌ها و خانه‌های قدیمی‌اش مأمن بزرگان و مشاهیر بوده چرا نباید بهسازی، مرمت و دوباره زنده‌سازی شود. البته شهرداری منطقه و میراث فرهنگی برخی از بناها را مرمت‌ کرده‌اند اما هنوز بخش بزرگی از این محله نیاز به توجه دارد. بازسازی و مرمت سرای کاظمی در امامزاده یحیی(ع)، مرمت حمام نواب، مسجد حکیم‌باشی در پامنار و سایر بناها موجب شده پای گردشگران به منطقه باز شود اما باید بیش از اینها وقت و سرمایه هزینه کرد. برای بازسازی تهران قدیم ایده‌ها فراوان است اما تا مدیران نخواهند کاری از پیش نمی‌رود. 

 در کتـــــاب عودلاجان توجــه بسیاری بــــه محله کلیمی‌ها داشته‌اید. چه دلیل خاصــی برای برجسته نمایی ایـــن محله در کتابتان داشتید؟ 

دلیل بزرگ‌تر از اینکه زندگی یهودی‌های این منطقه با همه یهودی‌های کشورهای دیگر فرق دارد؟ وقتی برای جمع‌آوری اطلاعات با آنها از نزدیک گفت‌وگو کردم، شنیدم که در ایام ماه محرم وقتی گروه‌های سینه‌زنی در محله‌ها مراسم اجرا می‌کنند، این یهودیان با احترامی که به مناسبت و مراسم ما دارند، روی آنها گلاب می‌پاشند. البته آنها هم از توجه و احترام مسلمانان به عبادات و مراکز عبادی‌شان سپاسگزار هستند. از مردم محله‌ عودلاجان باید در تاریخ زیاد یاد کرد چرا که اهالی این منطقه تهران از قدیم تا امروز مردمانی اجتماعی، خودجوش و مردم‌دار بودند.‌

ای کاش آن زمان برسد که جوانان ما به قصد مرمت این محله‌ها آستین همت بالا زنند و تمام خانه‌های قدیمی تبدیل به موزه، خانه‌های صنایع‌دستی و هتل سنتی شود. به‌عنوان مثال جوان ۳۲ ساله‌ای، خانه و ملک‌های امین‌السلطان را در محله مشیرالخلوت خریداری کرده و آنها را به هم وصل کرده و قصد ساخت یک هتل زیبا دارد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

درباره دکتر تکمیل همایون

پژوهشگر نکته‌سنج 

 دکتر ناصر تکمیل همایون متولد ۱۳۱۵ در قزوین است. او دکترای تاریخ و جامعه‌شناسی دارد و سال‌هاست در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تدریس می‌کند و سرپرستی بخش «فرهنگ و تاریخ» را در مؤسسه انتشاراتی «دفتر پژوهش‌های فرهنگی» عهده‌دار بوده است. انتشار کتاب‌های «از ایران چه می‌دانم؟‌» بخشی از فعالیت‌های اوست. از تألیفات تکمیل همایون می‌توان به میهن‌دوستی در ایران، نقش علمی و فرهنگی یونسکو در پژوهش‌ راه‌های تاریخی ابریشم، تاریخ تحولات قشون در تاریخ معاصر ایران، تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران (۳ جلد)، گستره فرهنگی و مرزهای تاریخی ایران زمین، سرگذشت دریای مازندران، خلیج فارس، مرزهای ایران در دوره معاصر، تاریخ ایران در یک نگاه، تهران، نظام و نهادهای آموزشی در ایران باستان، خوارزم و مشروطه‌خواهی ایرانیان و... اشاره کرد. 

تهران‌پژوهی از صفویه تا دارالخلافه ناصری

شهر تهران، در روزگار کنونی یکی از کلانشهرهای مشهور جهان است و هر روز به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از آن در رسانه‌های داخلی و خارجی سخن به میان می‌آید. این شهر نام یافته ایران، بی‌تردید هویت ویژه‌ای دارد که نه فقط از موقعیت‌های جهان کنونی برخوردار شده، بلکه هنوز ریشه‌های تاریخی، در شکل دادن کالبدی و کارکردی آن دخالت تام دارد و این امر درگذار زمان سابقه کنونی تهران بزرگ را ترسیم کرده است.

شهر کنونی تهران، در گستره‌ای بی‌نظیر و جمعیتی به اندازه کم و بیش از یک ششم تمام ساکنان کشور، از روستایی گمنام در بامداد عصر اسلامی، حرکت و رشد و توسعه خود را آغاز کرد، اندک اندک شناخته شد و به‌صورت روستایی بزرگ درآمد و از آغاز سلطنت صفویه، حالت شهری پیدا کرد و دارای مسجد آدینه شد و بر پایه اعتقادات اسلامی ساکنانش می‌توانستند در آن نماز جمعه گزارند و از نیمه‌های سلطنت صفویه دارای حاکم برگزیده پایتخت شد و جنبه حکومتی هم پیدا کرد.

تهران در دوره سقوط اصفهان آسیب‌هایی را تحمل کرد و در عصر نادری، جنبه‌های نظامی آن چشمگیرتر شد. اما در دوره زندیه با آنکه نیروگاه ایلات و عشایر حکومت‌خواه ایران بود، اندک اندک رو به آرامش نهاد و ضایعه‌های متعدد جنگی، قحطی و وبا را پشت‌سر گذاشت و در آغاز سلطنت قاجاریه پایتخت ایران شد که تاکنون هم همچنان باقی مانده است. 

محله‌های کوچک تهران از دوره شهر شدن، به مرور زمان به دلایل اجتماعی و اقتصادی در هم ادغام شدند و از ۱۲ محله به ۵ محله بزرگ تغییر شکل دادند که یکی از آن محله‌ها، اودلاجان یا «عودلاجان» است. 
بررسی تاریخی و جامعه شناختی هر یک از این محله‌ها، که در جمع هویت اجتماعی و فرهنگی (و پاره فرهنگی) تهران را در مسیر زمان آشکار ساخته، مورد توجه دفتر پژوهش‌های فرهنگی قرار گرفت و در پی انتشار کتاب‌ها و رساله‌های متعدد درباره تهران، وظیفه فرهنگی دیگری را تقبل کرد و زیر عنوان تهران‌پژوهی به نشر چهارمین کتاب با عنوان اودلاجان «عودلاجان» تألیف دکتر ناصر تکمیل‌همایون مبادرت کرد. 

در این کتاب (۱۰۰ صفحه‌ای) ۱. سابقه تاریخی محله‌های تهران. ۲. کلان‌محله اودلاجان و تحولات جغرافیایی آن. ۳. عوامل اجتماعی و اقتصادی شکل‌گیری محلّه. ۴. پراکندگی ساکنان و تعلّقات آنان. ۵. اوضاع کنونی و نوع بازسازی فرهنگی، مورد بررسی قرار گرفته و به اجمال تحوّلات «هویتی» آن، جلب نظر کرده است و راهکار و نیاز تاریخی باقی ماندن آثار کهن و اثرات فرهنگی آن در جامعه کنونی تهران نه تنها بازشناسی شده، بلکه شیوه‌های ماندگاری کالبدی محله و آمیختن کارکردهای اجتماعی و فرهنگی کهن، در حیات کنونی آن که بی‌تردید توان‌بخش پایداری هویت شهری و باروری فرهنگ ملّی ایرانی می‌تواند باشد، به روشنی بازگو شده است. 

در جلدهای دیگر تهران‌پژوهی، کتاب‌های محله کلیمیان تهران (بخشی از اودلاجان)، محله سنگلج، محله چال‌میدان، محلّه بازار، شکل‌گیری بازار تهران، و محله ارک، انتشار خواهد یافت و بدین سان تهران تاریخی (صفویه) تا ایجاد دارالخلافه ناصری به گونه‌ای بخش نخستین تهران‌پژوهی تاریخی پایان خواهد یافت. 

-----------------------------------------------------------------------------------------------

*منتشر شده در همشهری محله منطقه۱۲ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۹/۰۱