همشهری آنلاین- الناز عباسیان: در سفر اخیر رئیسجمهور کشورمان به مقر سازمان ملل در نیویورک، پنجمین محموله «لوحهای هخامنشی» در قالب ۳۵۰۶ لوح بستهبندی شده، پس از بیش از ۸۵ سال به کشور باز گردانده شدند. دولت سیزدهم طی ۲ سال اخیر بارها در مجامع بینالمللی مانند دادگاه لاهه استرداد این الواح را با اهتمام ویژه پیگیری کرده بود اما نکته قابل تامل تلاشهای اسرائیل برای تصاحب این آثار باستانی بود که خوشبختانه با درایت وکلای ایرانی دادگاه شیکاگو به فرجامخواهی موزه ایران باستان و شورای ایرانیان آمریکایی به بازگرداندهشدن این لوحها به ایران رأی داد و در نتیجه آثار باستانی باارزش ایرانیان برای پرداخت غرامت به شاکیان بمبگذاری انتحاری در اسرائیل داده نشد. درباره جزئیات این ماجرا سراغ خسرو معتضد، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر رفتیم. او سالها مشغول نوشتن تاریخ بوده، سرشار از اشارات و ذکر حواشی تاریخی است که خواندن صحبتهای او پیرامون لوحهای هخامنشی آن هم با زبان خاص خودش خالی از لطف نیست.
شاهان قاجاری ارزش آثار باستانی را درک نمیکردند
سرزمین ایران در سالهای حکومت شاهان قاجار و پهلوی محل توجه و تمرکز قدرتهای جهانی برای تاراج و غارت منابع خود بود؛ از نفت گرفته تا امتیاز کاوشهای باستانشناسی که به موزههای کشورهای فرانسوی و آمریکایی و… اعطا شد. خسرو معتضد در اینباره میگوید: «این پادشاهان تاریخ اساساً ارزش آنها را نمیدانستند. برای آنها معادن طلا و نقره مهم بود. سال ۱۹۰۰ میلادی به بعد در زمان سلطنت مظفرالدینشاه، باستانشناس فرانسوی به نام «ژاک دمورگان» از دولت وقت اجازه گرفت و در شوش مستقر شد و شروع به باستانشناسی کرد. البته این شخص حق زیادی در عرصه باستانشناسی به گردن ایران داشت. دمورگان ۱۰ جلد کتاب نیز از تجارب خود درباره ایران با عنوان ماموریت علمی در پارس تالیف کرده است. او در یکی از کتابهای خود نوشته بود: در ایران هر جا زمین را شکافتم، بعد از ۳۰ متر به نمک، سپس به نفت رسیدم. ایران روی نفت قرار دارد. حالا ممکن است درباره «هر جا» قدری غلو کرده باشد اما بهطور کلی در مناطق مختلف جنوب ایران واقعا نفت خودبهخود از زمین بیرون میآمد و یا با یک چاه کمعمق امکان دسترسی به نفت خام ممکن بود و این در حالی بود که در آمریکا یافتن نفت به حداقل ۳۰۰ متر کندن زمین نیاز داشت. دوم به این نتیجه رسید که ایران آثار باستانی فوقالعادهای دارد که زیر خاک مدفون است. زلزلههای زیادی در ایران رخ داده بود و شهرهایی مثل ری، تبریز و جزیره قشم چندین بار زیر و رو شده بودند. بنابراین خارجیها توجهشان به ایران جلب شد و به اینجا آمدند و آثار باستانی زیادی را استخراج کرده و بردند. در حال حاضر در موزه لوور، ۴ گالری بزرگ آثار ایرانی داریم؛ آثار و نقاشیهایی که حیرتآور هستند. »
عملیات در تخت جمشید
سوء استفاده خارجیها از میراث گرانبهای ایرانیها موجب شد تا کمکم علم باستانشناسی در ایران شناخته شده و عدهای برای تحصیل در این رشته به اروپا بروند. خسرو معتضد در ادامه به توجه دولت وقت به آثار باستانی میگوید: «در زمان رضاشاه افراد زیادی از ایران به خارج کشور رفتند و علم باستانشناسی را یاد گرفتند. از سال ۱۳۰۶ دولت ایرانی آگاه شد و قانونی به نام «عتیقات» برای حفظ آثار ملی و باستانی تصویب کرد. همچنین قرار شد نصف آثار کشفشده توسط خارجیها در شوش و تخت جمشید برای آنها و نصف برای ایران شود چون ایرانیها علم کاوش این آثار را نداشتند. در نبود رشتههای مرتبط با باستانشناسی، ما مجبور میشدیم از خارجیها ازجمله فرانسویها کمک بگیریم. آنها نهتنها پول گزافی میگرفتند بلکه آثار زیادی هم با خود از کشور خارج میکردند. یک پروفسور آمریکایی آلبانی به نام «هرتسفلد» به ایران آمد و این فرد هم به گردن ما ایرانیها حق دارد. اغلب قسمتهای تخت جمشید مدفون بود. او و همکارانش تخت جمشید را از زیر خاک بیرون درآورده و حتی آثار باستانی ایران را از آسمان نقشهبرداری کردند. تخت جمشید که در گذشته در میان مردم و در اسناد تاریخی «صد ستون» و «هزار ستون» و «چهل منار» نامیده میشد به این شکل امروزی نبود. با کاوش تیم باستانشناسی به سرپرستی هرتسفلد بخشهای بزرگی از تخت جمشید پایتخت پرآوازه هخامنشیان که امروزه یکی از مهمترین آثار ثبتشده ایران در میراث جهانی یونسکو است از زیر خاک سر برآورد. این تیم بخشی از ابنیه تخت جمشید و از همه مهمتر پلکان خاوری کاخ آپادانا و پلههای تالار شورا و اندرونی کاخ خشایارشا را خاکبرداری کردند و هزاران لوحه و کتیبه خشتی اکتشاف کردند، به همراه مقدار زیادی اشیای باستانی و الواح زرین و سیمین.»
چرا گواهی تمدن ایران به آمریکا رفت؟
در دوره هخامنشیان، فقط چینیها کاغذ داشتند و در مصر هم کاغذی به نام پاپیروس استفاده میشد. چون ایرانیان کاغذ نداشتند، روی لوحههای گلی با خط میخی مینوشتند یا روی سنگ میتراشیدند. خط ما میخی و زبان ما آرامی بود. اینها نکتههایی است که خسرو معتضد به آنها اشاره کرده و میگوید: «این لوحها زیرزمین تخت جمشید بودند. آنجا به نوعی کتابخانه ما ایرانیها بود. قیمت اینها قابل تخمین نیست و اینها کتابهای کهنترین کتابخانه دنیا بعد از کتابخانههای مصر قدیم و آشور و بابل است. این لوحها هر کدام به اندازه یک کف دست است اما خیلی ارزشمند است. درباره قرض و صرافی و خرید و آذوقه و دستورات پادشاهان در این لوحها نوشته شده است. شانس آوردیم وقتی اسکندر مقدونی تختجمشید را آتش زد این لوحها زیرزمین تخت جمشید پخته و سفت شدند. اصلا براثر همین حرارت زیاد، به شکل سنگ درآمدند. این الواح بازمانده از دوران هخامنشیان در سال ۱۳۱۲ از ایران خارج شد و اکنون پس از حدود ۸۰ سال بهتدریج به ایران باز میگردند. «اریک اشمیت» و «ارنست هرتسفلد» از دانشگاه سیراکیوز آمریکا (مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو) این ۷۰ هزار لوح را به آمریکا برده بودند تا نوشتههای آنها را ترجمه کنند. «آلبرت تن آیک اومستد»، خاورشناس آمریکایی و مورخ و متخصص شناسایی خط پهلوی و میخی نوشتههای الواح را ترجمه کرد. تصاویر این الواح حفظ شده در کتابخانه هخامنشیان در کتاب او به نام «شاهنشاهی هخامنشی» آمده است. این کتاب توسط استاد بنده آقای محمد مقدم ترجمه شده و در سال ۱۳۴۰ چاپ شد.»
ایران باستان؛ پایهگذار حقوق شهروندی
اطلاعات بینظیری از این الواح که اکنون ترجمه شده بهدست آمده است؛ ازجمله توجه به حقوق شهروندی و کارگران. معتضد به محتوای این لوحها اشاره میکند: «در این لوحها به جزئیات زیادی مثل میزان حقوق کارگرانی که در تخت جمشید برای ساختوساز کار میکردند اشاره شده است. اینکه در هفته به کارگران چه میزان سکه پول داده میشد. حتی به آنها گوسفند بزرگ و نوشیدنی میدادند. تا در طول هفته بهعنوان غذا استفاده کرده و قوت داشته باشند. میزان و نوع غذای کارگران را هم به جزئیات نوشته است. نکته جالب اینجاست که در مصر باستان که ۲هزار سال قبل از هخامنشیان بودند، کارگرها حقوق نمیگرفتند و نوعی بیگاری بود. به زور شلاق، اهرام ثلاثه ساخته شد. همچنین دیوار چین هم به زور شلاق بود. اما یکی از افتخارات ملت ایران این بود که برای ساخت تخت جمشید، کارگران با احترام حقوق میگرفتند.»
چرا اسرائیلیها بهدنبال این لوحهها هستند؟
۳۰ هزار لوحه را آمریکاییها سال ۱۹۳۳ از ایران بردند. معتضد در مورد تلاش نافرجام اسرائیل در غصب این لوحهها توضیح میدهد: «اسرائیل ادعا میکرد که این الواح را باید به آنها تحویل دهیم و آنها را بهعنوان غرامت انفجار بمب در لبنان و تلاویو طلب میکردند. حالا چرا این لوحهها برای آنها مهم بود چون در این الواح بهوجود یهودیان در ایران اشاره شده و برای مثال در مورد اینکه کورش یهودیان را مورد عنایت قرار داده بود، مطالبی آمده است. در تورات نیز به کورش اشاره شده است. یهودیها میخواستند از این الواح استفاده تاریخی کنند. آنها این الواح را برای اثبات واقعیت وجودی خود در گذشته نیاز داشتند و آن را اثباتی برای وجود دولت یهود میدانستند تا برای خود تاریخ درست کنند.»
او ادامه میدهد: «دولتهای آمریکایی نتوانستند به نفع اسرائیلیها در این پرونده دخالت کرده و خوشبختانه دادگاههای آمریکا که بیطرف هستند، این الواح را متعلق به ایران دانسته و در حال حاضر آنها بهتدریج به ایران باز گردانده میشوند. در این پرونده ایران هوشمندی بهکار برد و با کمک و درایت وکلای خوب توانست از حق و تمدن مردم ایران دفاع کند. نکته آخر اینکه دروغ محض است که آمریکا در زمان دولت اوباما ۱۵۰ میلیارد دلار به ایران داده است. فقط یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون دلار داد. این پولها را بهصورت اسکناس با هواپیما به ایران تحویل دادند. حدود ۱۵۰ میلیارد دلار پول مردم ایران را ضبط کردهاند. اگر این پول به ایران تحویل داده و خرج مردم شود تحول بزرگی در زندگی مردم ایران شاهد خواهیم بود. اینکه میگویند ما بمب اتم میسازیم این دروغ اسرائیل است. در حال حاضر بسیاری از کشورها بمب اتمی دارند اما آیا میتوانند استفاده کنند؟ آیا روسیه میتواند در جنگ اوکراین استفاده کند؟ این دروغ اسرائیل است درحالیکه خودش بمب اتمی دارد. نتیجه اینکه اگر شایستهسالاری در دولت ایران حاکم شود و وکلای کاربلد برای دعاوی ایران به خارج از کشور اعزام شوند، ما به حق واقعی خود میرسیم. حتی میتوانیم وادار کنیم تا تحریمها را بردارند. کار خوبی بوده و امیدوارم ادامه داشته باشد. بحث نگهداری آنها هم مهم است و امیدواریم در حفظ آنها کوشا باشند. چون بعد از انقلاب دولوحه زرین از کاخ سعدآباد دزدیده شده و بعدها پلیس باکو آنها را از دست قاچاقچیان گرفت و به ایران پس داد. »
سوغات رئیسی از نیویورک چه بود؟
تعداد الواح: ۳۵۰۶ لوح هخامنشی
سال به امانتدادن: ۱۳۱۲ شمسی
محل امانت گیرنده: مؤسسه شرقشناسی شیکاگو
دلایل اهمیت الواح: تعداد پرشمار، تنوع محتوا، منسجم و دست نخوردهبودن طی ۲۵۰۰ سال، کشف یکباره مجموعه
سال کشف: ۱۳۱۱ شمسی
محل کشف: باروی تخت جمشید
دوره تاریخی: داریوش اول هخامنشی
خط و زبان الواح: ۲۶۷۰ قطعه لوح بزرگ به خط میخی و زبان عیلامی/ ۸۳۶ قطعه لوح کوچک به خط میخی و زبان آرامی
محتوای الواح: مدیریت منابع، راهها، روابط اجتماعی، مایحتاج اساسی زندگی، دستمزدها و اقتصاد جامعه هخامنشی