به جرات میتوان گفت با آنکه هنوز گرمی رابطه ایران و آمریکا در حد مواضع سیاسی است و به مراحل عملی نرسیده اما تاثیرات آن از هماکنون خود را نشان میدهد.
بیشک کشورهای اروپایی، چین و روسیه از کاهش تنشها میان ایران و آمریکا استقبال میکنند زیرا ایران کشور مهمی بهخصوص در بخش همکاریهای اقتصادی و بازرگانی است و اروپاییها از برطرف شدن مشکلات ایران و آمریکا برای برقراری رابطه عادی با ایران و ادامه روند سابق در همکاریهای فیمابین استقبال میکنند اما بهنظر میرسد این موضوع در مورد کشورهای عرب خاورمیانه برعکس باشد.
آن طور که از خبرهای منتشره در روزهای اخیر مشخص است، اسرائیل و مصر ظاهرا از بهبود روابط ایران و آمریکا نه تنها استقبال نمیکنند بلکه ترجیح میدهند تیرگی کماکان بر آسمان تهران و واشنگتن سایه بیندازد.
این درحالی است که انتظار این است که با تغییر رابطه ایران و آمریکا، متحدان آمریکا در منطقه خاورمیانه نیز از آن بهرهمند شده و رابطه آنها نیز با ایران رو به بهبود گذارد. اما ظاهرا 30سال تنش میان ایران و آمریکا امتیازات و دستاوردهای زیادی برای برخی کشورهای منطقه داشته؛ به عبارت دیگر برخی معادلات طی 30سال دشمنی ایران و آمریکا در منطقه ایجاد شده که برقراری رابطه به این معادلات ضربه زده یا آنها را تغییر خواهد داد، به همین دلیل اکنون با روی کار آمدن اوباما و تلاش او برای حل مشکلات با ایران باعث ایجاد دورنمای منفی برای برخی کشورهای منطقه و بیم از دستدادن امتیازات قبلی آنها شده است.
روی کار آمدن یک دولت بسیار تندرو در تاریخ اسرائیل که بهشدت علیه ایران موضع داشته و حتی تهدید به حمله نظامی هم کرده است و موضعگیرهای شدید مقامات مصری علیه ایران به بهانه رخنه حزبالله لبنان به خاک مصر را شاید بتوان ناشی از تاثیرات نرم شدن رابطه ایران و آمریکا هم دانست؛ تاثیراتی که موساد را در رابطه با کمک به دولت مصر برای مقابله با آنچه قدرتطلبی ایران در منطقه خوانده میشود به شکل فعالی وارد صحنه سیاسی یک کشور عربی کرده است.
حال این سؤال مطرح است که چرا اسرائیل و مصر به شدت در حال واکنش علیه ایران هستند؟ و سعی دارند وضعیتی را بهوجود آورند که آمریکا را در برابر ایران قراردهند؟ یا بر روند مذاکرات ایران و آمریکا اثر گذارند؟ البته واکنش تند اسرائیل علیه ایران غیرمنتظره و غیرعادی نیست. اما بخشی از تند شدن مواضع میتواند متاثر از رابطه جدید میان ایران و آمریکا و بیم اسرائیل از آن باشد که ایران فرصت اتمی شدن پیدا کند.
قدرت سیاسی و موقعیت راهبردی ایران همیشه نقش تعیینکنندهای درمنطقه خاورمیانه داشته و ایران همیشه از وزن بسیار بالای سیاسی نسبت به همه کشورهای منطقه برخوردار بوده است، هر چند طی 30سال اخیر همه تلاشها برمنزوی کردن ایران و کاهش قدرت آن قرارگرفته و تمامی توجهات متوجه اسرائیل و کشورهای عربی منطقه شده است.
برخی کشورهای عربی از آن بیم دارند که با حل مشکلات ایران و آمریکا فرصتهای در دسترس آنها از دست برود و قدرت مانور آنها کاهش یابد. اگر چنین شرایطی برای ایران ایجاد شود دیگر نیازی به قدرت گرفتن آنها در منطقه و فروش انواع سلاحهای مدرن بهآنها نخواهد بود.
در حال حاضر کشورهای عربی منطقه با استفاده از تضادهای ایران و آمریکا از حمایت کامل نظامی و سیاسی این کشور برخوردار شده و در خود احساس قدرت زیادی میکنند. این وضعیت برای دولتهایی نظیر مصر که اکنون بعد از جنگ غزه بهشدت در داخل و نزد افکار عمومی تضعیف شده نگرانکننده است.
دولت مصر نیازمند آن است که کماکان بر وجود یک دشمن خارجی که اکنون ایران است تاکید کرده و حمایتهای کامل آمریکا را داشته باشد.