سمرقند در دوره هخامنشیان، تحت شاهنشاهی آنان و بخشی از سرزمین «سغد» باستان بود؛ همان سرزمینی که در فرگرد نخست «وندیداد» از اوستا، دومین سرزمینی است که آفریده شده و روزگار پرفراز و نشیبی را از سر گذرانده است؛ وقتی این شهر توسط اسکندر فتح شد، جزو قلمرو سلوکیان قرار گرفت.
همشهری آنلاین: اینجا بخشی از ایران فرهنگی است؛ بخشی از گستره تمدن و فرهنگ ایرانزمین؛ شهری زیبا در کشور ازبکستان با مردمانی که به زبان فارسی حرف میزنند. جدای از بناهای تاریخی زیبای آن، که نمونههایی از معماری ایران است، ردپای سمرقند را در متون ادبی و دیوان شاعران کهن ایران هم میتوان یافت. «سمرقند» که از کهنترین شهرهای جهان است.
هوا بسیار دلپذیر و باطراوت بود و چمنها و گیاهانی که در سراسر این منطقه روییده بودند، منظرهای چندان زیبا و سرزنده را پدید میآوردند که آدم هوس میکرد بمیرد و همین جا دفن شود!اینجا بازار فروش ماست بود؛ انواع ماست با رنگها و شکلهای مختلف. فروشندهها ماست چکیدههایشان را مانند تپهای جلویشان برپا کرده بودند و برای چشیدن کافی بود تا مثل بقیه از انگشتتان استفاده کنید . در کنار بازار سنتی سمرقند، گورستان «شاهزنده» که گورستان تاریخی سمرقند است، قرار دارد. مجموعه بنایی تاریخی، که باید پلههای کج و معوج زیادی را بالا رفت تا زیباییهایش را دید.مجموعهای که گور امیر تیمور در آن قرار داشت، مسجدی بود که گور برهان الدین صوفی از نزدیکان تیمور و خود مقبره امیر که گنبد خیارهدار فیروزهای دارد، بر فرازش قد برافراشته بود.اینجا یکی از مهمترین مراکز علمی یا به قول امروزیهای دانشگاه زمان خودش بود که در دوره اوج رونق، بیش از 100 طلبه در آن درس میخوانند و حدود 60 محقق و استاد علومی همچون دین و فلسفه و ستارهشناسی تدریس میکردند.بنای مدرسه الغ بیك از شاهکارهای معماری قرن هشتم و نهم هجری است. کاشیکاریهای معرق با مایههای طلایی و لاجوردی، منارههایی بلند که سربریده به نظر میرسند و حیاطی باشکوه که حجرههایی برای استادان و طلابش داشت، حال و هوای دیگری دارد. یکی از هتلهای مهم شهر، افراسیاب نام داشت، یا با گویش مردم سمرقند، «افراسیوب». بر دیوار هتل نمادهایی سنتی مثل کاروان شترهای دوکوهانه و درختان نخل را نقش کرده بودند.