همشهری آنلاین؛ سرویس خانواده- سحر جعفریان: افرادی که گسترش فضای مجازی، مبانی نظام سرمایهداری و غذاها را به عنوان جذابترین موضوع برای تولید محتوا، دستمایه سودآوریهای نجومیشان شده و در این گذار، خورد و خوراک یا غذا که سرخطِ اصلی کارشان است، به حاشیه و گاه حتی به خطا کشاندهاند. بلاگرها و اینفلوئنسرهایی که از پشت پرده صفحاتِ پرمخاطب خود و با ثبت تصاویر اشتهاآور و ساخت ویدیوهای ولعآمیز، آدرسهای غلط برای داشتن سبک غذایی سالم میدهند. در این گزارس کارشناسان حوزه اجتماعی و پزشکی به سوال اینکه چطور فودبلاگرها با فعالیتشان، سلامت و ایمنی تغذیه جامعه را به خطر میاندازند، پاسخ دادهاند.
جیب و معدههای ویل!
راستش قرار بود بلاگر، ذائقهساز و طراح سبک و سلیقه غذایی سالم و مفید برای دنبالکنندگانشان باشند که با تبلیغ انواع رسپی یا دستور طبخ و پخت غذاهای مغذی، معرفی سرآشپزهای متخصص و رستورانهای مجلل، به رسالت آگاهیبخشی ادای دینی کرده باشند. اما این طور نشد! معدههایشان انگار کِش آمد و جیبهایشان، به چاه ویل شباهت یافت. استراتژیشان اینگونه شد که به رستورانهای مختلف در شهر، کشور و یا حتی سراسر جهان سر بزنند و با حرص و آزی بیحد و حصر مقابل میز خوش رنگ و لعاب، سینیهای پر و پیمان و اشتها برانگیزی که صاحبان آن رستورانها برایشان تدارک دیده بودند، بنشیند! در واقع فودبلاگرها هم از آن غذاهای خاص و گران نوش جان میکنند و هم در ازای تبلیغات آن رستورانها در صفحات مجازیشان، هزینههای هنگفت به جیب میزنند. این میان برای مخاطب هم اثری جز حسرت و آه، مصرفزدگی، اسراف، تلاش سخت و بیهوده برای دستیابی به آن نوع خاص غذا یا رستوران معروف و میل به خوردن غذاهای ناسالم و فراوری شده باقی نمیماند.
نانِ فودبلاگرها در بیماریِ دنبالکنندگان
بلاگری غذا، زیر شاخههای بسیار دارد؛ از آموزش آشپزی گرفته تا رستوران و کافهگردی، از سفر و معرفی غذاهای ملل و اقوام مختلف تا امتحان کردن غذاهای خیابانی، عکاسی غذا و بسیاری دیگر که در حال حاضر در همه این زیرشاخهها، سودآوریهای مالی و درآمدزاییهای آنچنانی، مِلاکِ کار تسترها قرار گرفته است. این را «محمد ثامنی»، جامعهشناس و مدرس دانشگاه میگوید و ادامه میدهد: «یکی از مهمترین اقشار جامعه که در شبکههای مجازی حضور دارند و ممکن است تحت تاثیر محتواهای این شبکهها قرار گیرند، بانوان خانهدار و مادران هستند. قشری که سالهاست از موجهای مختلف رادیو، صفحات گوناگون مجلات آشپزی و برنامههای متنوع تلویزیونی با رویکرد خانهداری به صفحاتِ بلاگرهای مجازی از جمله فودبلاگرها، مهاجرت کردهاند. بماند که این مهاجرت به زیرساختهای فرهنگی نیاز داشت تا ضمن در برگیری سواد رسانه، از فریب، انحطاط و سقوط فکری، اخلاقی و اجتماعی مخاطب، جلوگیری کند.» ثامنی میافزاید: «مخاطب اگر سواد رسانه نداشته باشد به دنبالکننده منفعلی تبدیل خواهد شد که در سایه آن چه که در فضای مجازی و سایبری مشاهده میکند از جمله همین محتواهایی که از طریق فودبلاگرها تولید میشوند، ایدهئولوژی، جهانبینی و زندگی خود را به مرگ تدریجی دچار خواهد کرد. نتایج آخرین تحقیقات علمی در این حوزه به ما میگوید هدفِ دنبالکنندگان صفحات مجازی و سایبری از تماشای خواسته یا ناخواسته صفحات بلاگرهایی که در ظاهر آموزشدهنده نکات خانهداری یا آشپزی هستند، در واقع یادگیری نیست! بلکه عمده آنها با فرار از زندگی واقعی خود در آرزوی آن خانه، آشپزخانه و یا غذاهایی هستند که بلاگرهایشان تبلیغ میکنند! این میان، بلاگرها فقط و فقط به شهرت و ثروت میاندیشند بیانکه بدانند بخش وسیعی از فرهنگ و خرده فرهنگهای مخاطبان خود به عنوان اقشار مختلفی از یک جامعه را در خاموشی به نابودی میکشانند.» این جامعهشناس همچنین با تاکید بر این که اغلب اوقات، جایگاه اخلاق در فعالیت تبلیغاتی فودبلاگرها به پایینترین حد ممکن تنزل مییابد، میگوید: «در ارتباط با بسیاری از پدیدههای اجتماعی، ما همواره دچار یک خطای عملکردی بزرگ بودهایم و آن این که پیش از واردات ابزارهای فناورانه یا تجهیزات هوشمند، به ارائه آموزش، سواد و فرهنگ منطبق شده آن ابزارها و تجهیزات با ارزشهای پذیرفته شده جامعه خود، نپرداختهایم. دودِ همین خطا بیش از همه به چشم کاربرانی رفته که قصدشان از مجازی و سایبریگردی، جز کسب و کار و تولید اقتصادی موثر بوده است. کاربران آسیبدیدهای که اغلب، خودشان از این آسیبهای روحی و رفتاریشان بیخبرند و ناگوارتر اینکه بدون جنگ و خونریزی به صفِ متاثران از الگوهای غرضورزانه امپریالیسم فرهنگی و جهانی میپیوندند.»
خود فودبلاگرها هم در امان نیستند!
طبق تازهترین آمار سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی (فائو) که هفته گذشته به مناسب روز جهانی غذا منتشر شده است، بیش از یک میلیارد نفر در جهان از گرسنگی و سوءتغذیه رنج میبرند. این در حالیست که بیش از ۲ میلیارد نفر گرفتار بیماری چاقی و اضافه وزن هستند. جالبتر اینکه ضایعات غذایی جهان برابر با ۱.۳ میلیارد تن مواد غذاییست که برای تغذیه حدود ۲ میلیارد نفر یعنی دو برابر آمار گرسنگان جهان، کافیست! سهم ایران نیز در هدر رفت سالانه غذا معادل ۳۵ میلیون تن از سوی انجمن تغذیه کشور اعلام شده است. سهمی که در مقایسه با سایر کشورها به سبب اثربخشی آموزههای مذهبی و اسلامی مبنی بر سفارش به صرفهجویی، نکوهیدن اسراف و ستودن کمک به نیازمندان، به حداقل رسیده تا منفعتطلبی فودبلاگرها را نیز خنثی کند. «مرضیه حسنی»، کارشناس تغذیه با اشاره به مطلب بالا، میگوید: «صفر تا صد فعالیت فودبلاگرها و ایتینگشوها، ضرر و زیان است. ضرر و زیانهای که به طور مشخص افکار فردی، اقتصاد خانوادگی و البته سلامت جسمانی افراد را نشانه گرفتهاند. به طیف غذاهایی که تسترها تبلیغ میکنند و شما را به دامِ حرص و ولعشان میکشانند، دقت کنید! بدون استثنا همگی چرب، پر نمک، فراوری شده و سرشار از افزودنیهای بیماریزا هستند. غذاهایی که برچسب یک ویژگی خاص دیگر با عنوان «اعتیادآور» بودن نیز بر آنها الصاق میشود. کافیست مثلا برای مدت یک ماه فست فود را در سبد غذاییتان قرار دهید. ماه بعدش به سختی میتوانید آن را از سبد غذاییتان خارج کنید.» حسنی میافزاید: «چاقی، بیماریهای قلبی و عروق، ناراحتیهای معده و گوارش و سرطانها از جمله مهمترین آسیبهای جسمی هستند که در نتیجه دنبالهروی از فودبلاگرها حاصل میشود. البته سلامت خود این فودبلاگرها هم به واسطه تبلیغات و تست غذهای فراوان در خطر است. مگر آنکه عیارانه به تست غذاها مقابل دوربین بپردازد. فارغ از ایجاد فضای تبلیغاتی برای برخی شرکتهای بیمه، خبر بیمه کردن معده فود بلاگر معروف (!) را به خاطر بیاوردید. خبری که در نهان ما را از آسیبهای جبرانناپذیر تغذیه به سبک فودبلاگرها آگاه میسازد.»