تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۹:۳۵

محمود مولایی: شاید مهمترین نشانه ناکامی های فوتبال ایران طی 3 سال اخیر جابه جایی 4 مربی تیم ملی باشد.

 موضوعی که حکایت از عدم ثبات در تصمیم گیری و ضعف نهاد مدیریتی فوتبال دارد. در کنار این موضوع برخی انتقادهای دیگر از حمله مشکلات مدیریتی استقلال و پرسپولیس و فدراسیون فوتبال نشان دهنده ضعف مدیریت فوتبال کشور در این 3 سال بوده. مطلب زیر مروری گذرا بر این اتفاقات است.  برانکو ایوانکوویچ، یک دوره بعد از دستیاری بلاژوویچ در تیم ملی ایران که در صعود این تیم به جام جهانی 2002 ناکام بود، بعد از جدایی سرمربی و پس از کشمکش‌های فراوان سرمربی تیم ملی شد.

او که به مسئولان فدراسیون قول داده بود که تیم ملی را به جام جهانی 2006 آلمان ببرد، دست آخر فوتبال ایران را به آرزویش رساند. مردی که چهار سال سرمربی تیم ملی بود و بعد از ناکامی تیم ملی در جام جهانی، از همان آلمان به کرواسی بازگشت. پس از او اما هیچگاه مربیگری در تیم ملی امنیت شغلی نداشت. بعد از جام جهانی تیم ملی مدت‌ها بدون سرمربی بود و در آستانه جام ملت‌های آسیا امیر قلعه‌نویی سرمربی شد. او ابتدا در تورنمنت امارات شرکت کرد؛ تورنمنتی که تیم ملی یک برد و یک باخت مقابل اشتوتگارت و هامبورگ به  دست آورد و به مقام دومی مسابقات رسید.

امیر قلعه‌نویی اما در جام ملت‌های آسیا ناکام بزرگ لقب گرفت؛ زمانی که نمایش ناامیدکننده‌ای مقابل ازبکستان و مالزی داشت. البته تیم ملی توانست پیروز این دو مسابقه شود. این تیم اما مقابل چین به سختی مساوی گرفت و در مرحله بعدی نشان داد که امیدی به تیمش نیست. طوری که در ضربات پنالتی به کره‌جنوبی باخت و حتی در بین چهار تیم برتر آسیا هم قرار نگرفت. عملکرد قلعه‌نویی آنقدر ناامیدکننده بود که بعد از این مسابقات بلافاصله برکنار شد. با رفتن او، منصور ابراهیم‌زاده دستیارش در تیم ملی به عنوان سرمربی موقت تیم ملی انتخاب شد، در شرایطی که تیم ملی کم‌کم خود را برای حضور در مقدماتی جام جهانی آماده می‌کرد. با همه اینها، ابراهیم‌زاده تنها در اولین مسابقه تیم ملی مقابل سوریه روی نیمکت تیم ملی نشست و بعد علی دایی در انتخابی غیرمنتظره، هدایت تیم ملی را به عهده گرفت.

خیلی‌ها به این مربی امیدوار بودند. کسی که سایپا را به قهرمانی لیگ برتر رسانده و دیگر آن مربی تازه‌کار نبود. هدف دایی صعود تیم ملی به جام جهانی بود. او که تیم ملی را از مرحله اول مقدماتی جام جهانی به سلامت گذرانده بود، در مرحله دوم به مشکل خورد. دایی البته در 15 ماه حضورش در تیم ملی تنها در یکی، دو مسابقه دوستانه شکست خورده بود، در ایام عید و در عین ناباوری به عربستان باخت. او پیش از این مسابقه گفته بود: «می‌خواهیم با پیروزی مقابل عربستان به مردم عیدی دهیم.» پس از این مسابقه اما در اقدامی غیرمنتظره برکنار شد و باز در اقدامی غیرمنتظره محمد مایلی‌کهن سرمربی تیم ملی شد. سرمربی سایپا که با این تیم نتایج قابل‌قبولی گرفته، گمان می‌کرد در تیم ملی هم موفق می‌شود. اما درگیری لفظی با امیر قلعه‌نویی و انتشار دو بیانیه عجیب، سبب شد از تیم ملی کنار برود؛ به فاصله دو هفته بعد از رسیدن به نیمکت تیم ملی.

حالا نیز افشین قطبی عنوان سرمربی جدید تیم ملی را یدک می‌کشد؛ کسی که پیش از اینها هدفش از حضور در ایران را مربیگری در تیم ملی دانسته بود. البته یک بار در زمان حضور دایی گفته می‌شد که قطبی سرمربی شده و بلافاصله نام سرمربی تیم ملی به دایی تغییر کرد، طوری که قطبی تا مدت‌ها از این مسئله دلخور بود. او اما در حال حاضر سرمربی است. حضور این مربی البته یادآور این مسئله نیز هست که تیم ملی بعد از برانکو و در سه سال گذشته، مربیان زیادی به خود دیده که گفته می‌شود این بزرگترین ناکامی فوتبال ایران در این سال‌ها بود؛ اگر تیم ملی به جام جهانی نرسد. البته بعد از جام جهانی فوتبال ناکامی‌های بزرگ دیگری داشته که...

 یک سال و نیم دغدغه تعلیق

 دقایقی بعد از پایان مسابقه ایران-آنگولا در جام جهانی آلمان، برکناری دادکان  شروع همه ماجراها بود. پیش تر البته فدراسیون جهانی فوتبال روی تغییر اساس‌نامه فوتبال ایران به فدراسیون هشدار داده بود. همه چیز اما در کوران مسابقات جام جهانی 2006 جدی‌تر پیگیری شد. به خصوص بعد از برکناری محمد دادکان، رئیس وقت فدراسیون توسط  سازمان تربیت بدنی؛ آنجا که فیفا از ایران بابت دخالت دولت در امور فوتبال توضیح خواست. ظاهرا  وقتی جام جهانی به مرحله یک‌هشتم رسیده بود، اینکه فدراسیون ایران دراین‌باره باید توضیح دهد، از زبان سپ بلاتر بیرون آمد. در این هنگام اختلاف محمد علی‌آبادی – محمد دادکان به اوج رسیده و هیچ یک حاضر نبودند از مواضع خود عقب نشسته و «تعلیق» را جدی بگیرند؛ اتفاقی که در خردادماه رخ داد و دو ماه بعد از جام جهانی تیم ملی جام ملت‌های آسیا را پیش‌رو داشت.

سازمان تربیت بدنی که حاضر نبود از رای خود برگردد، با تعیین دبیر موقت برای فدراسیون به جام ملت‌های آسیا رفت. داریوش مصطفوی، دبیر انتخابی سازمان ورزش عهده‌دار امور فوتبال شد. در حالی که تیم ملی در جام ملت‌ها با امیر قلعه‌نویی به جایی نرسید و تعلیق فوتبال هر روز به طور جدی‌تری مطرح می‌شد. حتی تشکیل کمیته انتقالی فوتبال، سه ماه بعد از جام جهانی با مشکلات فراوانی روبه‌رو بود؛ اینکه سازمان تربیت‌بدنی مخالف حضور محسن صفایی فراهانی در این کمیته بود. او اما از سوی فیفا رئیس کمیته انتقالی معرفی شده و بعدها اختلافات سازمان با صفایی فراهانی پدیدآورنده مشکلاتی هم بود.

در این میان اتفاقات دیگر هم رخ داد و با وجود کمیته انتقالی، اساس‌نامه فدراسیون به کمیسیون فرهنگی دولت رفت تا از سازمان‌های مختلف درباره‌ آن نظرخواهی شود و پس از آن برای تصویب به هیات دولت برود؛ موضوعی که باز هم از دخالت دولت در امور فوتبال خبر می‌داد. مهدی خبیری یکی از اعضای کمیته در پاسخ به موضوع گفته بود: «من هیچ اطلاعی درباره این فرآیند ندارم اما امیدوارم که تغییرات احتمالی جزیی باشد و در آن استانداردهای فیفا رعایت شود. اگر چارچوب فیفا رعایت نشود، آن‌گاه چالش جدی ایجاد خواهد شد.» مشکلی که یک سال و نیم تا برطرف شدن آن طول کشید و بعد از مدت‌ها سرانجام فوتبال «نقشه راه» که راه‌حلی از طرف فیفا برای فدراسیون در نظر گرفته بود، را پذیرفت. به این ترتیب، علاوه بر اینکه دخالت دولت در فوتبال ایران کنار  رفت، فدراسیون نیز دارای یک اساس‌نامه مطابق با آنچه مدنظر فیفا بود، شد.

اشتباه نابخشودنی 

هیچ خبری نبود. البته دلیلی برای خبردارشدن از موضوع هم نبود؛ تنها قرار بود باشگاه استقلال فهرست بازیکنان خود را به کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کند تا آمادگی‌اش را نسبت به لیگ قهرمانان آسیا نشان داده باشد. طبق اعلام AFC تیم‌های شرکت‌کننده باید تا بیست و دوم سال 85 اسامی بازیکنان خود را به مالزی ارائه دهند. اما سهل‌انگاری باشگاه استقلال در ارسال این فهرست مترادف شد با حذف این تیم از حضور در لیگ قهرمانان آسیا. AFC در این رابطه گفته بود: «طبق قوانین تمام باشگاه‌های حاضر در این رقابت‌ها باید لیستی که نباید بیشتر از 30 بازیکن در آن وجود داشته باشد را به دبیرخانه AFC تا تاریخ 11 فوریه ارسال کنند و هر باشگاهی از این قاعده پیروی نکند، به طور خودکار از مسابقات حذف و تمام دیدارهایش 3 بر صفر اعلام می‌شود.»

به همین دلیل،AFC تصمیم گرفت تا تغییری در مسابقات گروه B لیگ قهرمانان آسیا ایجاد نکند و سه تیم پاختاکور ازبکستان، الکویت کویت و الهلال عربستان طبق برنامه قبلی، دیدارهای خود را برگزار کنند و دیدارهای استقلال 3 بر صفر اعلام شود؛ سالی که صمد مرفاوی عنوان سرمربی استقلال را یدک می‌کشید و البته امیر قلعه‌نویی هم نقش رئیس سازمان فوتبال را ایفا می‌کرد.

در آن روزها یکی از بحث‌ها این بود که سهل‌انگاری شخص قلعه‌نویی باعث به وجود آمدن چنین فاجعه‌ای شده و البته برخی نیز نجف‌نژاد را مقصر می‌دانستند؛ مدیرعامل وقت باشگاه استقلال که گفته می‌شد به دلیل اینکه یک مدیر ورزشی به حساب نمی‌آید، نسبت به این مسائل بی‌اطلاع بوده است. به هرحال، این اتفاقی بود که برای اولین بار در مورد یک تیم ایرانی رخ داد.  البته این پایان ناکامی های فوتبال نیست نتایج ضعیف تیم ملی در مقدماتی جام جهانی و آشفتگی فضای فوتبال به علاوه نتایج ضعیف تیم های ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا ادامه ناکامی های فوتبال ایران است.