این مرکز از 5کشور همسایه و غیر همسایه افغانستان (ازبکستان، تاجیکستان، هند، پاکستان و ایران) دعوت کرده بود که طی 2روز موضوع انتخابات در کشورهای منطقه و نقش رسانهها در آن را بررسی کنند. مرکز ژورنالیسم افغان نزدیک بودن تاریخ برگزاری 2 انتخابات ریاست جمهوری ایران و افغانستان را بهانه برپایی چنین کنفرانسی کرده بود.
یک روز قبل از برگزاری کنفرانس و پیش از رسیدن هیئتهای خبرنگاری کشورهای دعوت شده به هرات، عملیاتی انتحاری در این شهر که امنترین شهر افغانستان است به وقوع پیوست.
این انفجار باعث شد هیئتهای نمایندگی 4 کشور، از اعزام خبرنگاران خود خودداری کنند و تنها هیئت ایرانی بود که یک ساعت پس از عملیات انتحاری (که خوشبختانه با اطلاع پلیس از انجام این عملیات، به کسی جز انتحارکننده آسیبی نرسید) به شهر هرات رسیدند و کنفرانس با حضور خبرنگاران ایرانی و افغانی از 2 شهر کابل و هرات، برگزار شد.
از آنجا که تحولات سیاسی افغانستان و ایران بر یکدیگر تاثیرگذارند هیئتهای خبرنگاری 2 کشور با علاقه و کنجکاوی موضوع سرنوشت انتخابات در کشور دیگر را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و سعی میکردند حدس بزنند که چه کسی در ایران و چه کسی در افغانستان رئیسجمهور خواهد شد و این ریاست جمهوری چه تاثیری بر کشورهای همسایه خواهد گذاشت.
تضاد امنیت و آزادی در افغانستان
خبرنگاران افغانی آنقدری که نگران انتخابات ایران و نتیجه آن بودند نگران انتخابات خودشان نبودند. علت توجه خاص و وافر آنها به نتیجه انتخابات ایران، حتمی بودن تاثیر این انتخابات بر سرنوشت افغانستان بود، در حالی که به نظر میرسید تغییر و تحولات سیاسی در افغانستان تاثیر به نسبت کمتری بر ایران دارد. افغانیها از اینکه نتیجه انتخابات ایران باعث شود دشمنیهای میان ایران و آمریکا تداوم یافته و حتی افزایش هم پیدا کند، نگران بودند. آنها بر این باور بودند: افغانستان 30سال را در جنگ گذرانده، بسیاری از امکانات و تواناییهای این کشور تخریب شده و تقریبا چیزی ساخته نشده است. اکنون افغانستان 7سال است که در یک ثبات نسبی به سر میبرد و بازسازی آن آغاز شده و شرایط اجتماعی و آزادیهای سیاسی مطلوبتر از گذشته شده است و لذا مایل بودند وضعیت صلح کنونی ادامه داشته باشد.
افغانیهایی هم بودند که با اشاره به عدم وجود امنیت کامل در افغانستان، امنیت دوران حکومت طالبان را ترجیح میدادند و تصورشان این بود که اگرچه آن امنیت بسیار دیکتاتور مآبانه و آزاردهنده بود اما 70درصد مردم فقیر افغانستان کار و زندگی حداقلی داشتند؛ اگرچه از آزادیهای اساسی محروم بوده و شأن اجتماعی آنها زیر پا گذاشته میشد.
تضاد امنیت و آزادی به شدت در شرایط امروز افغانستان خود را نشان میداد. این 2 مولفه بزرگ زندگی انسانی اگر چه لازم و ملزوم یکدیگرند و هر دو با هم زمینههای رشد و توسعه جوامع انسانی را فراهم میکنند اما در شرایط امروز افغانستان این سؤال بزرگ مطرح بود که اگر حاکمان تنها قادر به ارائه یکی از این دو مولفه به مردم باشند کدام یک ارجحیت دارد؟ امنیت حداقلی طالبان در سایه دیکتاتوری کامل سیاسی و اجتماعی یا آزادی کامل کنونی در کنار ناامنی؟
انتخابات در افغانستان
درافغانستان 6ماه پیش از برگزاری انتخابات، کمیسیون مستقل انتخابات تشکیل میشود. افراد این کمیسیون که 7نفرند، براساس قانون اساسی توسط رئیس جمهوری انتخاب میشوند. این کمیسیون تقریبا کل کار نظارتی و اجرایی انتخابات را برعهده دارد. نخستین اقدام کمیسیون انتخابات، ثبت نام از کسانی است که قصد رای دادن دارند. در حال حاضر حوزههای ثبت نام در سراسر افغانستان تشکیل شده و تا 6 ماه آینده کار ثبت نام ادامه خواهد داشت. بررسی و تطبیق شرایط کاندیدا با قانون، فراهم آوردن زمینه اجرای انتخابات و رسیدگی به شکایات برعهده این کمیسیون است. مومنهیاری یکی از 2زن عضو این کمیسیون در گفتوگو با خبرنگار ما وظایف این کمیسیون را تشریح کرد. او گفت: براساس ماده 156 قانون اساسی افغانستان، اداره و نظارت بر تمام انتخاباتی که در افغانستان برگزار میشود اعم از ریاست جمهوری، شوراهای ولایتی، شهرداریها، استانداریها و... با کمیسیون مستقل انتخابات است.
مومنهیاری اعضای کمیسیون را 7نفر عنوان کرد که توسط رئیسجمهوری انتخاب میشوند. وی ملاک انتخاب اعضا توسط رئیسجمهوری را در نظر گرفتن ترکیب قومیتی در افغانستان شامل پشتونها، هزارهها، ازبکها، تاجیکها و دیگر اقوام دانست و گفت: اعضای کمیسیون باید تحصیلات حقوقی داشته و از تجربه کاری نیز برخوردار باشند. ملیت افغانی هم یکی از شرایط عضویت در این کمیسیون است.
تاکنون 40 نفر برای کاندیداتوری ثبت نام کردهاند که مهمترین آنها حامد کرزی رئیسجمهوری فعلی، دکتر عبدالله عبدالله رئیس مجلس نمایندگان و عضو جبهه ملی افغانستان، علیاحمد جلالیکارشناس مسائل امنیتی در وزارت امور خارجه آمریکا، زلمای خلیلزاد سفیر سابق آمریکا در افغانستان و اشرف غنیاحمدزی تئوریسین بخش مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه آمریکا هستند.با نگاهی به اسامی کاندیداها، طبیعی است که آمریکا تمایل داشته باشد یکی از 3نفر آخر به ریاستجمهوری افغانستان انتخاب شود.آمریکا موافق ادامه ریاستجمهوری کرزی نیست و او را متهم میکند که فرصت 7ساله پس از سقوط طالبان را از دست داده، کشت موادمخدر و تجارت آن ادامه دارد، به ناامنیها اضافه شده و فقر و فساد اداری بهاوج رسیده است. گفته میشود افغانستان در حال حاضر جزو 5 کشور اول دارای فساد اداری در جهان است.
به گفته خبرنگاران افغانی: «7ماه پیش جوبایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا در سفری به افغانستان با کرزی دیدار و او را به ضعف در اداره کشور متهم کرد که حتی قادر نیست با برادرش محمود کرزی که رئیس مافیای قاچاق موادمخدر در افغانستان است برخورد کند، بایدن اسناد و مدارکی را برای اثبات اتهامش داشت و وقتی کرزی به او گفت چه سندی دارد او دست به جیب کرد تا نشان دهد و سپس بدون صرف غذا با کرزی او را ترک کرد. به این دلایل آمریکا دیگر مایل به ادامه ریاستجمهوری کرزی نیست، در حالی که کرزی سعی میکند با استفاده از شرایطی که طی سالهای اخیر ایجاد شده و بهنفع اوست دوباره رئیسجمهور شود. او چند ماه پیش ملامحمدعمر، رهبر طالبان در زمان حاکمیت بر افغانستان را برادر خطاب کرد و گفت حاضر است با او مذاکره کند.
این سخن کرزی در جهت کسب حمایت طالبان و پشتونهای جنوب افغانستان از ریاست جمهوری خود بود، طالبان در طی 5سال حکومت کرزی آرامآرام و بدون جنگ نقاطی از افغانستان را تحت سلطه خود درآورده و مایل به ادامه ریاستجمهوری او تا تسلط کامل و بدون خونریزی بر افغانستان هستند، چنین شرایطی کرزی را در موقعیت برتر نسبت به سایر کاندیداها قرار داده است زیرا طالبان قادرند آرای مردم تحتتسلط خود را برای کرزی جمع کنند. ایران بهشدت نسبت به 3کاندیدای نزدیک به آمریکا حساس و نگران است.
دکتر عبدالله عبدالله نزدیکترین کاندیدا به دیدگاهها و سیاستهای ایران است اما شانس او برای انتخابشدن کم است. کرزی نیز که با حمایت آمریکا رئیسجمهور شد و اکنون به طالبان نزدیک شده است، نمیتواند مورد اعتماد ایران قرار گیرد. در حال حاضر کشورهای همسایه ازجمله ایران روی انتخابات افغانستان حساس هستند؛ زیرا عملکرد و سیاستهای رئیسجمهوری آینده افغانستان بر کشورهای همسایه ازجمله ایران اثرگذار است.
به نظر میرسد ایران از پتانسیلهای طبیعی و قوی در افغانستان برای تأثیرگذاری بر انتخابات برخوردار است، این پتانسیلها عبارتنداز:
1- وجود تیره نژادی تاجیکها که بهشدت به ایران نزدیکند.
2- وجود شیعیان افغان که نظر ایران، نظر آنهاست.
3- ازبکها که به هیچعنوان در کنار پشتونها قرار نمیگیرند.
ظاهراً این اقوام در معادلات سیاسی جمهوری اسلامی قرار ندارند.
در حال حاضر 6گروه شیعه در افغانستان کار میکنند که به نظرات ایران اهمیت میدهند. اما آرای این گروهها پراکنده است و تنها ایران قادر است آرای آنها را منسجم کند. افغانیها معتقد بودند رفتن کرزی و عدمحمایت از او برای ایران، مشکلی ایجاد نمیکند درحالی که برای آمریکا مشکل حیثیتی دارد.