امروزه در مراکز پیشرفته دنیا بیماران با سکته قلبی پس از گذشت ۴-3 هفته از زمان وقوع سکته پس از مشورت با پزشکان معالج خود، به مراکز توانبخشی قلبی مراجعه میکنند و در این مراکز زیر نظر متخصصان قلب و فیزیوتراپیست با توجه به اصول خاص شروع به فعالیتهای بدنی مخصوص بیماران کرونری میکنند. دکتر اسماعیل ابراهیمی، رئیس انجمن فیزیوتراپی ایران و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران در آستانه بیستمین کنگره فیزیوتراپی که
22 تا 24 اردیبهشت برگزار میشود، در این گفتوگو در مورد وضعیت توانبخشی قلبی در ایران و نحوه توانبخشی بیماران قلبی بیشتر توضیح میدهد.
- آقای دکتر! توانبخشی قلبی برای کدامیک از بیماران قلبی بیشتر کاربرد دارد؟
اول بهتر است این توضیح را بدهم که خیلی از بیماران قلبی نیاز به جراحی ندارند ولی دچار اختلال در راهرفتن و عملکرد شدهاند و درصد بالایی از آنها هم شاید ترس از حرکت دارند و از انجام هر فعالیتی اجتناب میکنند. این خود، برای بیماران مشکلات زیادی را به وجود میآورد. برای همین در دنیا بحث نوینی را مطرح کردهاند که چطور میشود به بیماری که سکته خفیف قلبی کرده کمک کرد تا در این زندگی پراسترس از فعالیتش کم نکند و به زندگی روزمرهاش ادامه دهد. این است که توانبخشی قلبی برای این بیماران اهمیت زیادی پیدا کرده است.
- یعنی این طور نیست که بیمار هر حرکت و ورزشی را انجام دهد؟
همینطور است، حتی ممکن است بیمار به جایی برسد که بتواند حرکات و ورزشهای قبلیاش را داشته باشد ولی رسیدن به این مرحله خود یک پروسه طولانی مدت است و البته پر احتیاط که باید به آهستگی و با تدبیر انجام شود. یعنی معیارهایی در درمان بیماران قلبی وجود دارد که توسط تراپیست و پزشکش باید به او القا شود و آموزش داده شود. برای همین الان دیگر بیحرکتی برای بیماران قلبی که یک سم مهلک است معنی ندارد چون همین امر بیمار را از جامعه منزوی میکند و فشار و استرس بیشتری را به قلب و عروق وارد میکند.
- بحث توانبخشی قلبی از چه زمانی در کشور ما اهمیت خود را بیشتر نشان داد؟
توانبخشی در سالهای قبل از انقلاب یعنی 1330 بهصورت آکادمیک وارد ایران شد و رشد و پیشرفت کرد بهطوری که الان شرایط ایدهآلی دارد. البته توانبخشی از ابتدا با رشتههای مختلفی مثل فیزیوتراپی، کاردرمانی، شنواییشناسی و... شروع شد ولی الان بهصورت رشته مستقل درآمده و خیلی از کسانی که با فوق دیپلم وارد این رشته شده بودند، الان دکترا دارند و به بیماران مغزی – عصبی، قلبی، عروقی، تنفسی و... خدمت میکنند.
- کدام طیف بیماران قلبی بعد از کدام اعمال جراحی نیاز به توانبخشی دارند؟
همه بیماران. البته ریسک فاکتورها و عوامل خطر در بیماران، مختلف است. یعنی با توجه به اینکه میزان ضایعه در بیمار چقدر است و در این میان جریان عروق کرونر و نسج قلب چقدر صدمه دیده، توانبخشی متفاوت است. پس اینطور نیست که برای هر بیماری تجویز یکسان بگیریم. قطعا بیمار ارزیابی میشود. چون یک بیمار ممکن است آنقدر وضعیت مناسبی داشته باشد که بتواند بهزودی به حرکات و ورزشهای قبلی برگردد اما در مواقعی بیمار با ضایعات شدید مراجعه میکند و ما فقط میتوانیم او را به زندگی معمولیاش برگردانیم.
البته این را هم بگویم که علاوه بر درگیری عروق و دریچهها و نسج قلب، خیلی از بیماران هم مبتلا به فشار خون، دیابت و بیماریهای غدد هستند که این نوع بیماریها هم در روند توانبخشی مهم هستند.
برای همین ما باید مشخص کنیم که دستمان برای توانبخشی چقدر باز است ولی در مجموع برای همه بیماران توانبخشی لازم است.
- آقای دکتر! با این توضیحات، توانبخشی این بیماران در چند مرحله انجام میشود؟
توانبخشی در سه مرحله است. در این میان برخی از بیماران تازه مورد جراحی قرار گرفتهاند و یا اینکه مراحل بعد از جراحی را طی کردهاند. پس بسته به اینکه بیمار در چه مرحلهای باشد این مراحل توانبخشی هم متفاوت هستند.
- در توانبخشی قلبی گروههای مختلف مثل متخصص تغذیه و روانشناس هم هستند. این گروهها چه خدماتی را به بیماران ارائه میدهند؟
خب مسلما خیلی از بیماران مشکلات تغذیهای دارند و یا اینکه از چاقی رنج میبرند. نقش متخصص تغذیه در مشاوره دادن به این بیماران بسیار مهم است. ولی با این حال بیماری قلبی – عروقی در بیمار وحشت ایجاد میکند و بیمار فکر میکند همه چیز به آخر رسیده و دیگر انگیزهای ندارد. روانشناس در اینجا به بیمار انگیزه میدهد. تا 10 سال پیش شاید خیلی از بیماران در اثر بیماریهای قلبی عروقی جان خود را از دست میدادند و یا برای مداوا به خارج از کشور مراجعه میکردند ولی الان دیگر این وضعیت وجود ندارد حتی در شهرستانها. روانشناسان در فهماندن این امر به بیماران خیلی مؤثرند.
حتی پرستاران هم از نظر گرفتن تست ورزش، کنترل فشار خون، ضربان قلب و تنفس نقش مهمی در توانبخشی قلبی دارند. پس ارتباط متخصصان قلب و فیزیوتراپها در توانبخشی چندوجهی است تا بیمار هیچ مشکلی برایش ایجاد نشود.
- کنگره فیزیوتراپی امسال تا چه حد توانبخشی بیماران قلبی را مورد تاکید قرار داده؟
این بحث یکی از مباحث پررنگ شده در کنگره امسال است ولی نکتهای که باید به آن خارج از بحث توانبخشی اشاره کنم این است که در کنگره ما یکی از مباحث بسیار مهم فیزیوتراپی ورزشی است. ورزش در خیلی از موارد بدون حضور فیزیوتراپها بیفایده است. چون پاره شدن مینیسک و رباط و لیگامانها در بین ورزشکاران خیلی شایع است. قطعا توانبخشی ورزش با توانبخشی بیماران قلبی خیلی متفاوت است. بهطوری که کنار هر تیم ورزشی باید حتما یک فیزیوتراپیست باشد و آن هم برای تجویز تمرینات کششی و کوتاه و... همچنین تعادل بین سیستم عصبی و عضلانی بهعهده فیزیوتراپیست است. البته این را هم بگویم که شعار کنگره ما «ثبات و حرکت» است.
و تاکید این شعار روی چیست؟
در جامعه ما بهخصوص تهران ترافیک و افزونی جمعیت همیشه وجود دارد علاوه بر وجود استرسها و زندگی ماشینی که بیحرکتی را ایجاد میکند که نتیجه آن ابتلا به آرتروز است. اولین مرحله این بیماری هم نرم شدن غضروف و در نتیجه ابتلا به پوکی استخوان است. البته تنها حرکت هم کافی نیست. بلکه ما میگوییم در عین اینکه حرکت را باید به مفصل بدهیم، ثبات هم باید وجود داشته باشد؛ ثباتی که سیستم مغزی - عصبی حرکت را کنترل کند. برای همین ما به مردم میگوییم بیحرکتی خود یک نوع بیماری است.