در شرایطی که کارفرمای صهیونیست رسانه‌های معاند این روزها با چالش‌ها و بحران‌های متکثری دست به گریبان است، قطع حمایت‌های مالی، امنیتی و البته لجستیکی از ضدانقلاب، این جریان‌ها را بیش‌از پیش به انفعال کشانده‌است.

همشهری‌آنلاین - گروه سیاسی: تحولات اخیر در غزه و حمایت رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین از جنایت‌ها و نسل‌کشی این رژیم، جریان‌های معاند را بیش‌از گذشته درمیان افکارعمومی بی‌اعتبار کرده و سبب شده معدود فضاسازی‌های آنان طی هفته‌های اخیر نیز بدون دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، بی‌سرانجام بماند. در ادامه به بررسی برخی مصداق‌های چنین رویکردی می‌پردازیم.

۱

شکست «افغانستان‌هراسی»

«افغانستان‌هراسی» دامی بود که جریان‌های معاند برای بحران‌سازی در روابط ۲ ملت ایران و افغانستان طراحی کرده بودند؛ پروژه‌ای که با هدایت تل‌آویو، می‌کوشید با دامن‌زدن به احساسات عمومی، به ایجاد بحران‌های امنیتی دراین زمینه بپردازد. براساس چنین راهبردی هم بود که قتل داریوش مهرجویی، کارگردان نامدار ایرانی و همسرش در بیست‌ودومین روز مهرماه گذشته، به دستمایه‌ای برای دامن زدن به پروژه افغانستان‌هراسی تبدیل شد؛ پروژه‌ای که با درگیر شدن تل‌آویو در جنگ غزه و البته هوشیاری افکارعمومی ایرانیان، به محاق رفت.

۲

ناکامی در «مهسا سازی‌»

در نهمین روز مهرماه ۱۴۰۲ بود که رسانه‌های ضدانقلاب پروژه تازه‌ای را به‌منظور مسئله‌سازی برای کشور کلید زدند و تلاش کردند با بهره‌برداری از بیهوش شدن «آرمیتا گراوند»، دختر نوجوان دبیرستانی هنگام سوار شدن به قطار مترو، مرگ مهسا امینی را در اذهان افکارعمومی تداعی و موج جدیدی از آشوب‌ها را در کشور راه بیندازند. اگرچه در نخستین ساعت‌های بروز این حادثه، انتشار فیلم دوربین‌های مترو، پرده از پروژه ضدایرانی معاندان برداشت، اما با وجود این طی ۲۸ روز کمای آرمیتا گراوند، فضاسازی‌ها ادامه داشت تا اینکه تغییر اولویت‌های رژیم صهیونیستی از یک‌سو و بی‌اعتباری بیش‌از پیش رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین ازسوی دیگر، این پروژه را نیز ناکام گذاشت.

۳

پرده سوم از نمایش مهسا سازی

تلاش جریان‌ها و رسانه‌های ضدانقلاب برای استمرار بخشیدن به پروژه «مهساسازی» به موج‌سواری بر حادثه به‌وجود آمده برای آرمیتا گراوند محدود نشد و در روزهای میانی مهرماه بود که ماجرای افت فشار یک دانشجوی دختر در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج، به سوژه تازه‌ای به‌منظور مسئله‌سازی برای نظام و کشور تبدیل شد؛ این درحالی بود که بررسی‌ها نشان داد یکی از دانشجویان در پی استرس ناشی از احتمال انتقال موضوع یک ناهنجاری به خانواده‌اش، به درمانگاه مراجعه می‌کند و پس‌از حدود نیم‌ساعت، به سلامت از درمانگاه مرخص می‌شود. در این میان اما بی‌اعتباری رسانه‌های ضدانقلاب درمیان افکارعمومی، بهره‌برداری آنان از این پروژه را نیز ناکام گذاشت.

۴

کلیدواژه ناکارآمد «حجاب‌بان‌ها»

«حضور حجاب‌بان‌ها در متروی تهران» یکی از تازه‌ترین پروژه‌های جریان‌های معاند باهدف مسئله‌سازی برای کشور بود. اگرچه پیش‌از این و طی ماه‌های اخیر در مقاطعی، رسانه‌ها و جریان‌های معاند تلاش کرده بودند با مانور رسانه‌ای روی موضوع «تذکر حجاب در متروی تهران»، پروژه تازه‌ای را به‌منظور ایجاد موج اجتماعی تازه‌ای در کشور کلید بزنند، اما طی روزهای اخیر و با خوردن کفگیر ضدانقلاب به ته دیگ، تلاش کردند بار دیگر با برجسته‌سازی حضور آمران به معروف و ناهیان از منکر در متروی تهران، این موضوع را به مسئله‌ای برای کشور تبدیل کنند؛ تیری که البته با موضع‌گیری مقام‌های مربوط و بی‌اعتنایی افکارعمومی به فضاسازی‌ها، به سنگ خورد.