فرناز ایزدبین- همشهری آنلاین: همراهسرای منطقه ۲ شهرداری به همراهان بیمار غیرتهرانی که وضعیت آنها سالهای متوالی از سوی نهادهای رسمی مغفول مانده بود بدون منت اسکان می دهد. اینجا از نگهبان تا نیکوکاران همه با هم رفیقند و صمیمانه با هم زندگی میکنند و نیکوکار از همان غذایی میخورد که همراه بیمار و مسافری از هرمزگان.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
دیدن همراهان بیمار که روی کارتن، ماشین یا در چادر کنار بیمارستان میخوابند، در کنار خیابان غذا میپزند، برای عابرین پیاده سد معبر ایجاد میکنند مدتها جلوه نازیبایی به محلههای مرکزی پایتخت داده بود. بودجه مالی بیمارستانها هم کفاف نمیدهد که این افراد را اسکان دهد؛ چرا که بار حقوقی برای بیمارستان به همراه خواهد داشت. این افراد که تعدادشان هم کم نیست و اغلب کنار بیمارستانهای امام خمینی، شریعتی، رسول اکرم و سایر بیمارستانها ساکن میشوند دغدغه نیکوکاران و خیرانی شده که یک همراهسرا را در منطقه ۲ شهرداری اداره میکنند.
۳ کارمند به جای ۱۵ نفر کار میکنند
اکنون که ساعت ۱۱ صبح است اغلب همراهان بیمار در مراکز درمانی هستند و در بخش بانوان ۲ نفر و در بخش آقایان ۵ نفر در حال استراحتند. مدیر مجموعه همراهسرا، به ما میگوید که ۳ کارمند دارد که به جای ۱۵ نفر کار میکنند و امکان اسکان ۲۰ خانم و ۳۲ آقا در دو ساختمان مجزا را دارند. «آنوش خاکپرور یزدی» در مورد پذیرش همراهان بیمار اظهار میکند: «برای اسکان با مددکاری بیمارستانها هماهنگ شده است و افرادی که از نظر تمکن مالی مشکل دارند با تاییدیه بیمارستان در همراهسرا پذیرش میشوند. به دلیل رعایت نظافت و بهداشت تا به حال هیچ اپیدمی در این همراهسرا اتفاق نیفتاده است و حتی در دوران کرونا هم به کار خود ادامه داده است.»
«منیژه میمنت» نیکوکار تهرانی و بانی مالی و معنوی همراهسرا، در مورد چگونگی ورودش به این حوزه میگوید: «از کودکی علاقه داشتم که به دیگران کمک کنم. سال ۶۹ در بیمارستان شهید مدرس سعادتآباد بستری بودم. در مدت حضورم همراهان بیماری را دیدم که به دلیل پرستاری از بیماران سر و وضع مرتبی نداشتند. تصمیم گرفتم که آنها را برای استحمام به خانه ببرم و این باعث ورود من به موضوع همراهان بیمار شد.»
جز رفاقت چیزی ندیدیم
همراه خانم مدیر گشتی در ساختمان میزنیم. طبقه دوم همراهسرا یک روحانی در حال استراحت است که دو دستانش دچار سوختگی شده. با دیدن ما بلافاصله از مهربانی میمنت و دخترش خاکپرور با بیماران و همراهان بیمار میگوید و تعریف میکند که موقع آتش گرفتن منزلشان به دل آتش زده است تا پسرش را نجات دهد و در این حین دو دستش تا مچ سوخته. در تهران تحت درمان است تا شاید توان حرکتی دستان از کار افتادهاش بازگردد. میگوید: «ما اینجا جز رفاقت چیزی ندیدیم.»
پسر ۱۵ سالهای که از چند روز پیش ساکن همراهسرا شده نیز مهمان این سراست. نامش برهان است، بیماری حنجره دارد ولی تا زمان عمل جراحی باید دوره کاردرمانی را قبل از عمل بگذراند. پدرش که متاسفانه به دلایلی زندانی است پس از مراجعه به بیمارستان خودش را مجدد به زندان معرفی کرده است و مادرش هم باید سایر برادران و خواهران برهان را تر و خشک کند. سرایدار همراهسرا مسئولیت حضور او را پذیرفته است. برهان این مدت با آقا حمید اخت شده است و در طول روز او را قدم به قدم تعقیب میکند!
آدمهای از جنس روشنایی
همه آدمهای این مجموعه عتیقهاند. سرایدار این مجموعه هم همین طور. غر زدن حمید معافیپور در مورد بیمبالاتی برخی همراهان بیمار صحبت مرا با خانم میمنت قطع میکند. میمنت با لبخندی با اشاره به حمید آقا میگوید که این سرایدار از ۹ میلیون درآمد ماهیانهاش ۷ میلیون را خرج روزانه همراهسرا میکند یا به کسانی که تمکن مالی ندارند مبلغی را به عنوان توراهی میدهد که بتوانند به خانه برگردند.
در دکه نگهبانی مردی نشسته که روزگاری در دانشگاه صنعتی شریف درس میخوانده و اکنون ساکن مناطق شمالی کشور است. برای درمان بیماریاش تنها به تهران آمده اما چند روزی است که درمانش تمام شده و برای جبران محبتهای میمنت و دخترش کمکحال آنها شده است. به من میگوید: «باید به شمال برگردم ولی ترجیح دادم چند روزی را بیشتر بمانم تا جبران زحمات این چند نفر خیر را بکنم.» کوکوسبزی خوشمزهای هم درست کرده که من و خانم میمنت و دخترش و بیماران را دور هم جمع میکند.
نیکوکاری دل بزرگ میخواهد
دو ساختمان دوطبقه در خیابان ستارخان و حوالی بیمارستان رسول اکرم(ص) که تسلیبخش اضطراب همراهان بیمار برای اسکان موقت در تهران است به همت منیژه میمنت بانوی خیر ۷۲ ساله تهرانی و دخترش مدیریت میشوند؛ کسی که اعتقاد دارد نیکوکاری پول زیادی نمیخواهد بلکه دل بزرگ نیاز دارد. این همراهسرا با مدیریت نیکوکاران اداره میشود و خیریه رهروان سلامت از آن حمایت میکند. این سرا طی ۱۲ سالی که پا برجاست آدمها و داستانهای مختلفی را به خود دیده است.