همشهری آنلاین - سحر جعفریان: کشورهایی مانند کوادور، کلمبیا، برزیل (قاره آمریکای جنوبی)، اندونزی و مالدیو (قاره آسیا)، کیریباتی (اقیانوسیه) و سائوتومه و پرینسیپ، گابون، جمهوری کنگو، جمهوری دموکراتیک کنگو، اوگاندا، کنیا و سومالی (قاره آفریقا) که جملگی در حاشیه خوش آب و هوای خط استوا قرار گرفتهاند و یا میوههای از شرق دور و ینگه دنیا به مقصدِ ایران صادرات میشوند. میوههایی با شکل و شمایل عجیب و غریب، با قیمتهای نجومی و اسامی بعضا سخت و دشوار که اگر زبان در تلفظشان دچار گرفتگی یا لکنت شود، چندان بعید نیست. میوههایی فرنگی یا استوایی نه فقط موز، آناناس و دراگون فروت (میوه اژدها)؛ نه. بلکه اینجا، سخن از میوههایی متفاوت است که در وصف خواصشان، مثنوی هفتاد من از کثرت و فزونی گونههای گوناگون ویتامین، فیبر، پتاسیم و منیزیم تا دلاوریهای جانانهی آنتیاکسیدانها علیه رادیکالهای آزاد و مهاجم، سرودهاند. میوههایی مانند کیوکاملون، پاپایا، مونسترا، دوربان، جک فروت، چریموبا، کیوانو، انگور برزیلی، لیچی، ساپوت سیاه، دست بودا، خارگیل، استار فروت، فیجوا، تاماریلو، فیسالیس، منگوستین، سالک و بسیاری دیگر که این روزها میتوان، بیشتر در قفسههای فروت استورهای بزرگ مناطق شمالی کلانشهرها و کمتر نیز در بساط مختصر بعضی از دستفروشان و وانتیهای میوه فروش در مناطق مرکزی و جنوبِ همان کلانشهرها از جمله پایتخت، یافت. میوههایی که حالا سالهاست، در وطن کشت میشوند و مُهرِ ساخت ایران بر روی برخیشان، خوش میدرخشد.
میوه اژدها ۱۵۰ و خارگیل ۷۰۰ هزار تومان
اغلب استور و شاپهای برند که بخش یا طبقهای از ساختمان بلند بالایشان به سکوهایی شیک برای عرضه و فروشِ فروت یا همان میوههای خاص و کمیاب اختصاص دارد، تقریبا مشتریان ثابتی دارند. مشتریانی بر ۲ گروه؛ گروه نخست، شهروندانی هستند که فقط برای مصرف روزانه و خانگی خود، گاهی سبدشان را از سیبزمینیهای بنفش کیلویی ۲۰۰ هزار تومان، گوجهفرنگیهای سیاه کیلویی ۱۵۰ هزار تومان، موز قرمز کیلویی ۱۷۰ هزار تومان، بادنجان زرد و سفید کیلویی ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان، انگور شیلی کیلویی ۱۰۰ هزار تومان، گیتا متری به صورت بستههای ۱۰۰ گرمیِ ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان، استار فروتهای هر دانه ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان، دانه خام یا برشته کاکائو از ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان، پاپایا هر عدد ۶۰ تا ۱۰۰ هزار تومان، بلوبری در بستههای ۱۰۰ گرمی از ۳۰۰ تا ۵۵۰ هزار تومان، شوگر اپل (سیب کاستارد) هر عدد از ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان، خارگیل یا دوریان هر عدد ۴۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان، دراگون فروت هر عدد ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان، پشن فروت هر عدد از ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان و امثالهمِ دیگر پُر میکنند. همچنین، اینان به بهانههایی مانند عیادت از بیماری عزیز، خودنمایی و سبک زندگی نمایشی و لوکس یا تولید محتوای لاکچری برای صفحات مجازی خود (سلفی در میزانسنی که یک طرف دوستان خوشپوش و طرف دیگر انبوه میوههای خوشرنگ و لعاب بر روی میز قرار دارند) سینی یا بشقابِ میوههای استوایی یک تا بیش از ۳ میلیون تومانی را نیز خریداری میکنند. گروه دوم نیز صاحبان مشاغل مرتبط با صنایع غذایی و شرکتهای وابسته هستند که در میانشان رستوراندار، سرآشپز، کافهچی، باریستا و کارشناسان و طراحانِ طعم و مزه نیز دیده میشود. (کیفیت و نوع بستهبندی بر نوسان قیمتها اثرگذار است).
داستانِ فرنگیهای خوش رنگ و لعاب که وطنی شدند
از میان این میوههای مناطق حارهای و استوایی که تا پیش از این، راهشان رو به سوی ایران، مسیر واردات (رسمی و قاچاق) بوده، طبق آمار سازمان جهاد کشاورزی کشور، استارفروت، دراگون، بلوبری، پاپایا پرفروش و پرطرفدار بودهاند. آنقدر که بسیاری از افراد جویای کسب و کار و کارآفرینی در سطوح خرد و کلان طی یک دهه اخیر بر کشت بذر و نهال و پرورش این میوهها در کشور به ویژه در جنوب خوزستان، شرق سیستان و بلوچستان، جنوب فارس، بوشهر، هرمزگان، جنوب کرمان، خراسان جنوبی (طبس)، سمنان، همدان و اصفهان، گیلان، مازندران و البته روستاهایی در جنوب شرقی تهران همت و تلاش گماردند. این میان، ویژگی اقلیمی ایران که چهار فصل در آن، امتیازی برتر به سود کشاورزان محسوب میشود، به کمکِ تولیدکنندگانِ این میوههای غیربومی آمد تا کمیتِ محصولاتشان را به بازارمصرف و تجارت رساند. حالا دیگر میتوان مزرعههای گرمِ پاپایا و یا گلخانههای مرطوب بلوبری را در شهرهایی از شرق و شمال ایران یافت. این را «صادق ترکاشوند»، کارشناس کنترل کیفی محصولات کشاورزی و باغبانیِ یکی از گلخانههای روستای فیلستان (قطب گلخانهای کشور) در شهرستان پاکدشت پایتخت میگوید و ادامه میدهد: «اینکه خودمان دست به تولید بزنیم؛ هم ارز را ذخیره میکند و هم از ورود احتمالی برخی آفات کشاورزی به همراه محصولات وارداتی جلوگیری میشود. کم یا زیاد، ارزان یا گران؛ به هر حال این نوع از میوهها در بازار، مصرفکنندگانی دارند که بهتر است سود فروشش نیز نصیب تولیدکنندگانِ همین بازار شود نه تولیدکنندگان خارجی.» صادق، هوایی مطبوع از گلخانه به سینهاش فرومیکشاند و میافزاید: «بلوبری هم از آن میوههای پرخاصیت است که بعضیها به خاطر خواصش و بعضیها هم علیرغم اینکه سازگار با ذائقهیشان نیست، به خاطر ادا و اطوارهای اشرافی، آن را تهیه میکنند. در هر صورت، نوشجانشان! اما اینجا هم باز، بیشترین سود به جیبِ گشادِ دلال سرازیر میشود. بلوبری درجه یک و اعلا را از ما کیلویی یک تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میخرند و بعد توی بازار میفروشند کیلویی ۲ میلیون و ۵۰۰ تا ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان!» بلوبری در هند و امریکا که بیشترین تولید سالانه را دارد، به ترتیب با قیمت میانگین هر کیلو ۹۰۰ و ۶۵۰ هزار تومان فروش میرود.
دانه آمریکایی پاپایا در همدان، میوه میدهد
«رامین ضمیری»، یکی از باغبانان قابل در شهر ساریست که یکی دو سالی میشود بذرهای گران میوه رزبری را بعد از کلی مشورت و پرس و جو در زمین پدریاش به امید سود و ثروت کاشته است. او میگوید: «سال ۱۳۹۶ برای اولین بار بوته رزبری به ایران آمد. آن سالهای هم مثل حالا، تبِ میوههای لاکچری که ارزش غذایی و دارویی را یک جا داشتند، داغ بود. همین که طعم شیرین و ملسِ این میوه توخالی با حضور در یک مهمانی مجلل، زیر دندانم رفت، فکرِ کاشت و پرورشش هم به سرم زد. سختیها و هزینههایش بالاست و ریسکش هم زیا؛ یک وقتی اگر برق برود، سیستم آبرسانی و تعدیل هوای گلخانه خاموش میشود و این یعنی خطری که سرمایهات را تهدید میکند.» رامین از مشتریهایش نیز میگوید: «گاهی مسافرانی که به طریقی از فعالیت گلخانه ما مطلع میشوند. اینها هر چند باری که گذرشان به شهرِ ساری برسد، میآیند و رزبری را با قیمت واقعی از ما میخرند. بعضی از مشتریها هم که تازگیها تعدادشان هم زیاد میشود جوانانی هستند که خودشان را طعمساز و یا طراح انواع چاشنی از سس تا ادویه معرفی میکنند. این دسته آخر، حجم خریدشان بیشتر است. مشتریهای دیگر هم داریم که جمعیت آنها نیز در حال افزایش است؛ میوهفروشهای وانتی یا بساطگستر که معمولا محصولات درجه سه و چندم را از ما میخرند تا مزه آنها را لابهلای میوههای همیشگیشان، به خریدارانی از مناطق پایین شهر، بچشانند.» و اما میوه پاپایا از وقتی وطنی شد، مشتریهایش نیز زیاد شد. این مطلب را «نعمتالله کریمزاده»، همان کشاورزیست که گلخانه کوچک و استوایی خود را با محصول پاپایا در حاشیه روستای «بهار» همدان و در آب و هوایی سرد و خشک، بنا نهاده است. نعمتالله میگوید: «با خودم گفتم حالا که این خربزه درختی در ایران اینقدر هواخواه دارد، بهتر است به جای واردات، خودمان آن را تولید کنیم. اوایل همه میگفتند درخت این میوه جز در خاک سیستان و بلوچستان و یزد، جای دیگر بار نمیدهد اما همانها، حالا مشتری ثابت من هستند که میوه پاپایای گلخانهام شیرینی، غذا، مربا، سس و هزار تا خوردنی دیگر درست میکنند.» گِله هم دارد: «چرا این محصول که در کشور آن هم باکیفیت، تولید میشود وقتی به فروشگاههای شیک و لوکس میرسد، لیبلِ برزیلی، آمریکایی و هندی رویش میچسبانند؟ مشتریها به کشاورزان داخلی اعتماد ندارند و یا مشکل جای دیگر است!؟»
بیشتر بخوانید: میوههای عجیب و غریب خارجی در بازار ؛ گرایش مردم به خرید میوههای خاص