همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: پدیده «کودک مدل» در ایران در حال ترویج است که کارشناسان معتقدند آسیبهای روحی و روانی جبران ناپذیری برای دنیای کودکانه بچهها خلق میکند. محمد لسانی، کارشناس و مدرس سواد رسانه در این زمینه با همشهری گفتوگو کرده است.
روایت نخستین کودک مدل
پدیده کودکان مدل، چند سالی است که در فضای مجازی جهان رشد کرده است. نخستین نمونه خارجیاش در جهان کودک میلیونر است که در یوتیوب عملا «آن باکسینگ» (باز کردن جعبههای اسباببازی) میکرد، اسباببازیها را توضیح میداد، با آنها بازی میکرد و تجربه شخصی خودش را میگفت. کار به جایی رسید که شرکتهای سازنده اسباببازی سراسر جهان به او سفارش میدادند و ویدئوهایش به بازدید چند میلیونی میرسید. لذا این موضوع دارای سابقه است.
مخاطب،کودک را پس نمیزند!
کودکان بهدلیل گرما و صمیمیتی که ایجاد میکنند و شیرینی و لطافتی که پروردگار به آنها عطا کرده، معمولا نگاه ترحمآمیز و محبتآمیز مخاطبان را جذب میکنند. شاید با دیدن بزرگترها در فضای تبلیغات با نگاه انتقادی با آنها برخورد کنیم؛ از بیان و کلامشان گرفته تا چهره و پوشششان اما در کودکان اینگونه نیست. زاویه انتقاد خودمان را کنار میگذاریم و با آنها همدلی میکنیم. کمتر به لباس و گفتارشان توجه داریم. حتی ممکن است مشکلات، مسائل و اختلالاتی هم اگر داشته باشند، برای ما شیرین باشد و بهدلیل ترحم، توجهمان به آنها جلب شود. این موضوع باعث میشود، در زمانهای که تعداد ویو(بازدید) و عملا لایک و ممبر(عضویت در کانال یا صفحه) مهم است، نشانه قدرت به حساب آید؛ یعنی بهعنوان یک سرمایه معنوی به آن بنگرند.
اجاره کودکان به سر چهارراه محدود نمیشود!
اساسا خیلیها نه دانش؛ نه هنر و نه مهارتی دارند. آنها به سمت استفاده از آنچه دارند میروند، از بدن گرفته تا خانواده. به همین دلیل یکی از بچهها و خانواده سوءاستفاده میکند که در این بین بحث کودکان کار مجازی مطرح میشود. پس کودکان کار، فقط کودکان سر چهارراهها و آنها که به اجبار بهکار گمارده میشوند، نیستند. ما کودک کار مجازی داریم که «کودک مدلینگ» یکی از آنهاست که سختیهای خاصی را هم متحمل میشود؛چون کودک به نوعی حس و حالی است؛ یعنی یک دقیقه این کار را انجام میدهد و لحظه دیگر میخواهد بیرون برود و بدود و شما برای اینکه فیلمی ضبط کنید، شاید ناچار شوید ۷، ۸برداشت بگیرید یا خیلی وقتها به او تحکم کنید. ما فقط داخل قاب را میبینیم. خارج قاب آن فشارها، تهدیدات، شرطی کردنها و جایزه خریدنهای اجباری و زوری وجود دارد تا کودک آن کار مورد نظر را انجام دهد. این اتفاقات در واقع خشونت، بهرهکشی و استثمار کودکان است. قدر مسلم کودک باید کودکی کند. باید بدانیم که کودک بهدلیل لطافت و نرسیدن به سن بلوغ تاب انتقاد ندارد و تکیه کلامها و طعنهها یا حرف و اجبار کسانی که آنها را درست مانند کودکان سر چهارراهها اجاره میکنند، برای کودک بهشدت مضر است. در فضای مجازی استودیوها یا سرمایهگذارانی دنبال چهره کودک میگردند و کودک را اجاره میکنند.
راه چاره جمع شدن بساط سوءاستفاده از کودکان
راهکار نخست، آگاهی عمومی است. ما معمولا از راهکارهای سخت شروع میکنیم. راهکارهای سخت، تقابل حاکمیت - جامعه را ایجاد میکند. در راهکار اول باید بلوغ اجتماعی ایجاد کنیم و عطش اجتماعی را از بین ببریم؛ یعنی این صفحات باید بیننده نداشته باشد و مخاطب، لایه نخست طرد کودک -مدلینگ شود. لایه دوم کنش تشکلها یا سمنها، فعالان و چهرهها بهعنوان نخبگان جامعه است. در لایه سوم، نظام قضایی مبتنی بر قوانین متقن نباید این اجازه را به خانواده و مالکان صفحات مجازی بدهد که از کودکان بهرهکشی کنند. اگر این مسئله رصد شود در لایه چهارم باید برخورد پلیسی انجام شود تا به از هم پاشیدن پدیده کودک مدلینگ بینجامد. تأکید دارم که ۲گام نخست اجتماعی، گام سوم قضایی و گام آخر پلیسی است. اگر به جایی رسیدیم که برعکس شد، هر روز پلیس باید بهدنبال یک پرونده باشد و این پدیده مانند قارچ از گوشه و کنار فضای مجازی سبز میشود و دیگر هیچ نظارتی بر آنها نیست. این اتفاق بهنظر میرسد که خطرناک است و چفت و بستی ندارد.