همشهری آنلاین- گروه فرهنگی: ایام تعطیلات نوروزی در کنار برنامههای ویژه این ایام که بیشتر در دید و بازدید و مسافرت میگذرد، اوقات فراغتی را هم برای بسیاری فراهم میکند که یکی از گزینههای مناسب برای پر کردن بهینه این وقتهای آزاد در تعطیلات نوروزی، مطالعه است. یکی از کتاب پیشنهادی برای معالعه در این ایام، اثری در حوزه کتاب های علمی است. کتاب «عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسانها» اثری از هنری کسینجر، اریک اشمیت و دانیل هوتنلوچر است. مؤلفان در این کتابِ پرفروش وال استریت ژورنال به ماهیت یکی از آخرین یافتههای بشر یعنی هوش مصنوعی و تأثیرات آن بر آیندهی زندگی انسان پرداختهاند. الن تورینگ، پدر هوش مصنوعی در مقالهای که در سال ۱۹۵۰ به نگارش درآورد، برای نخستینبار این پدیده را به جهانیان معرفی کرد. او در بخش آغازین معرفی این پدیده که عنوانِ علم تقلید یا Imitation Game را برای آن انتخاب کرده بود -عنوانی که بعدها فیلمی موفق نیز با اقتباس از آن ساخته شد- چنین پرسشی را مطرح کرد: «آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟» تعریف او و دیگر افراد پیشگامِ این حوزه از هوش مصنوعی ساده و قابلدرک است: ایجاد سازوکاری برای یک ماشین که بتواند همانند انسان اما بسیار هوشمندانهتر رفتار کند و عملیات محاسباتی پیچیده را با سرعت و سهولتی بیشتر از انسان به انجام برساند. بیش از نیم قرن از آن تاریخ گذشته است. آیا هنوز این تمام کاری است که هوش مصنوعی قادر به انجام آن است؟ هنری کسینجر، اریک امرسون اشمیت و دانیل هوتنلوچر سه تن از متفکران برجسته و اندیشمندان حوزههای مختلف، در کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسانها گرد هم آمدهاند تا به بررسی و تشریح پدیدهی هوش مصنوعی بپردازند.هوش مصنوعی با اطلاعات انبوهی که در کسری از ثانیه تولید میکند، توانسته اینترنت را به عرصهی یکهتازیِ خود تبدیل کند. بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و متخصصان زمینهها و حرفههای گوناگون نگرانِ از دست دادن مشاغل خود هستند. هوش مصنوعی از کشف داروهای جدید گرفته تا راهاندازی پهبادهای نظامی، در تمامی حوزهها در حال دگرگون کردنِ دنیای اطراف ماست. هنوز ابعاد بسیاری از این پدیده برای بشر ناشناخته است، تا این اندازه که اگر بحرانی بهواسطهی دخالتِ غیرمنتظره و غیرقابل کنترل هوش مصنوعی در زندگی انسانها ایجاد شود، راههایی برای مقابله با آن پیشبینی نشده است.
هوش مصنوعی شبیهسازی فرایندهای پردازشی هوش انسانی در ماشین است، بهگونهای که آن ماشین بتواند در فعالیتهایی مانند تعامل با محیط، بازی، حل مسئله، استدلالهای گفتاری و سایر فعالیتهای انسانی از خلاقیتی مشابه آنچه مغز انسان انجام میدهد استفاده کند. به زبان سادهتر، هوش مصنوعی، مدلسازی مغز انسان است با کارایی بسیار بیشتر و گستردهتر. شیوهای که هوش مصنوعی برای دسترسی به واقعیت استفاده میکند پیچیده و گاهی متناقض است و با شیوههای مألوف انسان تفاوتهای بنیادی دارد و بدیهی است که نتایج آنها نیز با هم متفاوت خواهد بود. روش کار هوش مصنوعی این است که به کشف و کنکاش در اصل و پایه و اساس هر پدیدهای میپردازد و این همان پیشرفتی است که سالیان متمادی، اندیشمندان و متفکران بسیاری بدون حصول نتیجهای مشخص در پی آن بودهاند. در بخشی از کتاب عصر هوش مصنوعی و آینده ما انسانها می خوانیم: «در حالی که هر روز وظایفی به ماشین واگذار میشود که روزگاری فقط انسانها قادر به انجام آنها بودند، پس چه چیزی هویت ما انسانها را تشکیل میدهد؟ همانطور که در فصلهای قبل مطرح شد، هوش مصنوعی نگاه ما را نسبت به واقعیت و جهان هستی گستردهتر میکند. هوش مصنوعی نحوهی ارتباطات ما، نحوهی کار شبکههای ما و نحوهی به اشتراک گذاشتن اطلاعات را تغییر خواهد داد. هوش مصنوعی نحوهی تدوین دکترین و استراتژیهای ما و نیز نحوهی بهکارگیری آنها را متحول خواهد کرد. وقتی خود ما بررسی واقعیتها و تأثیرگذاری بر آنها را رها کنیم و در واقع از هوش مصنوعی بهعنوان عنصری کمکی بر استنباطها و افکار خود استفاده میکنیم، چه برداشتی از خود داریم و در جهان چه نقشی برای خودمان قائل هستیم؟ هوش مصنوعی را با مفاهیمی چون اختیار و منزلت انسان چگونه هماهنگ میکنیم؟»