همشهری آنلاین - گروه سیاسی: نشریه فارن افرز آمریکا در گزارشی به سرنوشت جنگ ۶ ماهه اسرائیل در سرزمینهای اشغالی پرداخته است. براساس این گزارش حملات اسرائیل منجر به شکست حماس نشده است و ادامه کشتارهای رژیم صهیونیستی متحدان غربی را هم در اتفاقی بیسابقه از خود دور میکند.
شش ماه پس از حمله مرگبار حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل به نظر میرسد اسرائیل در این جنگ گرفتار شده است. جنگ اسرائیل در غزه ضربات سهمگینی به حماس وارد کرد و بعید است که این گروه بتواند حمله مشابه دیگری را برای مدتی انجام دهد. بهای این موفقیت هم از نظر جان فلسطینیها و هم از نظر اعتبار اسرائیل سنگین بوده است. اسرائیل تا رسیدن به هدف خود برای نابودی حماس فاصله زیادی دارد و به نظر می رسد در یک عملیات نظامی به دام افتاده است که احتمالاً با هزینه هنگفتی فقط پیشرفت تدریجی خواهد داشت.
پس از ۷ اکتبر، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، سوگند یاد کرد که حماس را با کشتن رهبران آن، متلاشی کردن نیروهای نظامی و تخریب زیرساخت های حماس نابود کند. او قول داده است که از حمله مشابه دیگری جلوگیری کند و قول داده است که به دنبال بازگرداندن گروگانهایی است که حماس گرفته است، از جمله اجساد کشتهشدگان. و او به صراحت اعلام کرده است که میخواهد اطمینان حاصل کند که دیگر دشمنان اسرائیل، از جمله حزبالله لبنان، از حمله منصرف شدهاند.
بهترین چیزی که میتوان در شش ماه آینده به آن امیدوار بود این است که اسرائیل شدت خشونت خود را در غزه کاهش دهد و در عین حال میزان کمکها را افزایش دهد. اما این رویکرد نه اسرائیلیها و نه فلسطینیها را راضی نمیکند.
اسرائیل مدعی است که عملیات های این رژیم ۱۸ گردان از ۲۴ گردان حماس را مجبور به انحلال کرده است. اسرائیل همچنین چندین تن از رهبران ارشد نظامی این گروه از جمله مروان عیسی را که به طراحی حمله ۷ اکتبر کمک کرد و شاید سومین رهبر مهم حماس در غزه بود، از بین برده است است. و نیروهای اسرائیلی بسیاری از تونلها، مواضع مستحکم و انبارهای تسلیحات حماس را ویران کرده اند.
تکرار ۷ اکتبر بعید است، نه تنها به این دلیل که نیروهای حماس ضعیف شدهاند، بلکه به این دلیل که رضایت اسرائیل از خودش متزلزل شده است.
بیش از یک سال قبل از حمله، اطلاعات اسرائیل نقشه نبرد حماس را رهگیری کرده بود و پس از آن، علامتهای مشخصی را شناسایی کرده بود که این طرح در حال حرکت است. اگر اسرائیل به این اطلاعات عمل میکرد - با حمله جنگندهها به تجمعات حماس، فرستادن حتی چند هلیکوپتر به مرز یا تقویت پادگانها در جنوب اسرائیل - حماس شکست میخورد.
به هر حال، از ۷ اکتبر، اسرائیل نسبت به این تهدید بسیار هوشیار شده است و خطر اکنون نه از خود راضی بودن بلکه واکنش افراطی است. به راحتی می توان تصور کرد که نیروهای اسرائیلی هر زمان که حتی اندک اطلاعاتی حاکی از حمله حماس وجود داشته باشد، با شدت و سرعت حمله می کنند، بدون نگرانی در مورد اعتبار این اطلاعات در ابتدا.
حماس باقی میماند
کارزار نظامی اسرائیل در حال پراکندگی است. دو رهبر برجسته، محمد دیف و یحیی سنوار، همچنان آزاد هستند. اگرچه ساختار گردان حماس ضربه سختی خورده است و ممکن است این گروه نتواند در آرایشهای بزرگ بجنگد، اما هنوز شکسته نشده است. حماس هنوز هزاران جنگجوی مسلح دارد. اعضای آن اکنون در گروههای کوچکتری میجنگند؛ با گروههایی متشکل از دهها نفر یا کمتر به نیروهای اسرائیلی حمله میکنند و سپس در آوار پنهان میشوند، به داخل تونلهای باقیمانده میروند یا با جمعیت غیرنظامی ترکیب میشوند.
هر آسیبی که حماس متحمل شده باشد، این گروه در مقایسه با رقبا محبوبیت خود را حفظ میکند. اکثر فلسطینیها حمله ۷ اکتبر را موجه میدانند، از جمله ۷۱ درصد از مردم غزه. اگرچه نظرسنجیها نشان میدهد که فلسطینیها از همه جناحهای کنونی ناامید شدهاند، حماس بیش از دو برابر رقیب اصلی خود، تشکیلات خودگردان فلسطین (PA)، که در کرانه باختری سیطره دارد، محبوبیت دارد.
موفقیت های تاکتیکی اسرائیل هزینه های انسانی زیادی را به همراه داشته است. بیش از ۳۲هزار فلسطینی در غزه جان باختند که بسیاری از آنها کودک بودند. بیش از ۱.۷ میلیون نفر آواره شدهاند و بسیاری از جمعیت نوار غزه در معرض خطر قحطی و بیماری هستند.
مقامات اروپایی با استناد به بیتفاوتی اسرائیل نسبت به هزینههای انسانی جنگش، به طور فزایندهای از این رژیم انتقاد میکنند و نظرسنجیها نشان میدهند که مردم اروپا نیز کمتر و کمتر از آن حمایت میکنند. در دهه گذشته، اسرائیل نهتنها بر روی دوستی با غرب، بلکه بر عادیسازی روابط با کشورهای عربی طرفدار غرب و عربستان سعودی به عنوان دستاورد متمرکز شده است.
حمایت ایالات متحده، مهمترین متحد اسرائیل نیز کاهش یافته است. بهطور کلی در میان آمریکاییها، دیدگاه های مثبت نسبت به اسرائیل از ۶۸ درصد به ۵۸ درصد در سال گذشته کاهش یافته است. این کاهش در میان جوانان آمریکایی حتی شدیدتر است و میزان مطلوبیت ۲۶ درصد کاهش یافته است و از ۶۴ درصد به ۳۸ درصد کاهش یافته است.
جنگ غزه ممکن است زمینه را برای یک تغییر نسلی در سیاست خارجی ایالات متحده فراهم کند. رای دهندگان دموکرات اکنون بیش از اسرائیلیها نسبت به فلسطینیها ابراز همدردی می کنند. پرزیدنت جو بایدن، که در روزهای پس از ۷ اکتبر به شدت از اسرائیل حمایت کرد، اکنون به طور پیوسته در حال انتقاد بیشتر است. در اوایل ماه مارس، دولت او از وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتشبس پایدار در غزه بود، خودداری کرد.
اگرچه جنگ در اسرائیل محبوب است، اما دولت نتانیاهو درگیر است و ضعف سیاسی آن پیامدهای عمیقی برای مبارزه با حماس دارد. قبل از ۷ اکتبر، اعتراضات ضد دولتی بسیاری از اسرائیل را فراگرفته بود و نگرانیها در مورد برنامه راست افراطی دولت نتانیاهو، مانند طرحش برای تضعیف قوه قضائیه اسرائیل، پابرجاست. خود نتانیاهو حتی با ادامه جنگ با اتهامات فساد روبرو است و او از حفظ ائتلاف خود ناامید است. اگر انتخابات امروز برگزار شود، نظرسنجیها نشان میدهد که او به رقیب خود، بنی گانتز از حزب وحدت ملی، که در حال حاضر در کابینه جنگی نتانیاهو خدمت میکند، شکست خواهد خورد.
این موضوع جای سوال دارد که آیا رویکرد واقعی و سختگیرانه اسرائیل میتواند به دستاوردهای بیشتری در زمین تحولات دست یابد، به گونهای که تصویر کلی از اتفاقات را در ماههای آینده تغییر دهد؟
اسرائیل میتوانست اجازه دهد کمکهای بسیار بیشتری به غزه سرازیر شود تا بخشی از هزینههای بشردوستانه را کاهش دهد و انتقادات بینالمللی مبنی بر مجازات غیرنظامیان را دفع کند. می توانست آتش بسی (فراتر از هفت روز در نوامبر) را به عنوان بخشی از مبادله گروگان بپذیرد، که نه تنها ممکن بود زندانیان بیشتری را آزاد کند، بلکه به دولت اسرائیل کمک میکرد تا حمایت بینالمللی را دوباره به دست آورد و می توانست عملیات نظامی خود را در غزه دقیقتر و محدودتر نگه دارد و تلفات غیرنظامیان را کاهش دهد. البته همه این گامها به حماس فضای تنفس بیشتری میداد، به همین دلیل اسرائیل از انجام آنها اجتناب کرد.
با این حال ایجاد یک دولت جدید در غزه بسیار دشوار خواهد بود. تشکیلات خودگردان بهترین گزینه است و همچنان حاکمیت مطلوب دولت بایدن پس از جنگ است. اما تشکیلات خودگردان فاسد و نامشروع است و همچنین بهعلت شکست طولانیمدت خود در گفتن امتیازات معنیدار از اسرائیل بیاعتبار است.
حتی در صورت زنده کردن رهبری تشکیلات خودگردان فلسطین، حماس با آن در غزه مخالفت خواهد کرد، بهویژه اگر بخواهد بهجای ارائه خدمات اولیه، این گروه را جابجا کند. یک دولت تشکیلات خودگردان در غزه به میلیاردها دلار حمایت خارجی برای حفظ قدرت و سالها وقت برای تثبیت خود به عنوان منبع مستقل قدرت نیاز دارد. اما نتانیاهو همین پیشنهاد ساده را هم رد میکند.
تداوم منطقه جنگی
نیروهای نظامی اسرائیل احتمالاً برای مدت طولانی در غزه خواهند ماند. حتی اگر اسرائیل و حماس با یک آتشبس بهعنوان بخشی از یک فرآیند آزادسازی گروگانها توافق کنند، احتمالاً این آتشبس تا ابد ادامه نخواهد داشت، زیرا نیروهای اسرائیلی احتمالاً حملات منظمی را برای متعادل نگه داشتند حماس انجام میدهند، همچنانکه هیچ چیز دیگری نمیتواند در غیاب یک دولت جایگزین در نوار غزه، مانع از تحکیم قدرت دوباره حماس حداقل در این منطقه شود.
در این سناریو، که ممکن است در حال حاضر به نتیجه برسد، امید ناچیز این است که درگیری صرفاً به یک جنگ محدودتر تبدیل شود. در این حالت نیروهای اسرائیلی تلفات بسیار کمتری متحمل خواهند شد، در حالی که فلسطینیان در غزه از خشونت کمتر و کمکهای بیشتر بهرهمند خواهند شد.
اگر درگیری پایان یابد و فاجعه انسانی متوقف شود، اسرائیل امیدوار است که تیترهای خبری جهان از تمرکز بر غزه خارج شوند. در این حالت شاید این رژیم بتواند مذاکرات عادیسازی روابط خود را عربستان سعودی را از سر بگیرد و روابطش با آمریکا را هم اصلاح کند.
این سناریو اگر محقق شود، زندگی روزمره فلسطینیان از فاجعه به درماندگی تغییر شکل میدهد. این اتفاق یک پیشرفت محسوب میشود که بهسختی میتوان آن را رضایتبخش دانست. حماس با کاهش عملیات اسرائیل فضای تنفس پیدا میکند، اما با وجود حملات و بمبارانهای منظم نمیتواند به قدرت بازگردد. در این شرایط غزه یک منطقه جنگی باقی خواهد ماند و هرگونه بازسازی جدی در انتظار آینده باقی خواهد ماند.
عاقبت درگیری
نتیجه، باقی ماندن یک کارزار نظامی است که بازدهی آن رو به کاهش میرود و هیچ برنامهای هم برای آنچه در آینده خواهد آمد وجود ندارد. اکنون هیچکس بر نوار غزه حکومت نمیکند. اگر نیروهای اسرائیلی بهطور گسترده یا کامل عقبنشینی کنند، ممکن است که غزه با ترکیبی از رهبران محلی، جنگسالاران و قبال حاکم بر مناطق مختلف شبیه یک دولت شکستخورده شود که هیچکس در آن مسئولیت ندارد؛ همچنان که اکنون این اتفاق خیلی زیاد در نوار غزه رخ داده است.
چنین وضعیتی خللی در ائتلاف راست افراطی اسرائیل وارد نمیکند، زیرا هیچ امیدی به خودمختاری بیشتر فلسطینیها نمی دهد، اما همچنین این مشکل را هم که چه کسی غزه را اداره خواهد کرد، حل نخواهد کرد.