اما 100 سال پیش هیچ کس تصور نمیکرد که یک روز طلای سیاه ایران را به استعمار بکشد و بنده خود کند. اکنون نفت قلب تپنده ایران است و حیات و مماتش به آن بسته شده و هر چه دارد از این ماده زیرزمینی است و باقی نیز به نوعی از آن جان میگیرند.اکنون فقط دعوا بر سر نفت نیست که وعدهها نیز بر سر آن است. یکی از اتلاف درآمدهای صادراتی نفت میگوید و میخواهد اصلاحش کند، یکی دیگر وعده میهمانی نفت بر سر سفرهها را میدهد؛ اما از باقی درآمدها کسی حرفی نمیزند.
نفت الهام بخش؛ معدن محتضر
با وجود آن که مکانیزم تشکیل نفت همچون دیگر ذخایر زیرزمینی است و بسیار زمانبر؛ اما نفت جایگاه ویژهای نسبت به آنهای دیگر دارد؛ البته از نظر رتبه، ایران در بخش نفت پس از عربستان و کانادا، در جایگاه سوم جهان قرار دارد؛ اما مجموع ذخایر معدنی شناخته شده که نفت در آن محاسبه نمیشود؛ ایران را در رتبه دهم در دنیا قرار داده است.
براساس اعلام وزارت نفت از عملکرد برنامه چهارم توسعه اقتصادی کشور، سهم نفت در تولید ناخالص داخلی 28 درصد و در تولید درآمد ارزی کشور 80 درصد است. همچنین 70 درصد بودجه کشور از طریق نفت تامین میشود.
این آمار در حالی است که ایران با دارا بودن 68 نوع ماده معدنی که 37 میلیارد تن آن به صورت قطعی شناسایی شده و 57 میلیارد تن نیز میزان ذخایر احتمالی کشور است، سهم 5 درصدی در تولید ناخالص داخلی دارد و میزان اشتغالزایی آن نیز با احتساب ارتقایش طی سالهای اخیر، 30 درصد است.
سهم اندک و کوچک بخش معدن که به عنوان ماده اولیه سایر صنایع است و خود نیز توان ایجاد صنایع معدنی با اشتغالزایی بالا و صادرات و به دنبال آن کسب درآمد را دارد، تنها بهدلیل نبود توجه لازم به آن است، به طوری که بخشی از معادن به دلیل عدم حمایت، با وجود داشتن ذخایر بالا دچار رکود شده و یا از حرکت باز ماندهاند.
سیاستهای معدنی، از حرف تا عمل
بخش اصلی معادن کشور در اختیار بخش خصوصی است که عمدتا نیز توان مالی بالایی ندارند، حال آن که کلیه عملیات معدنی از بخش شناسایی تا اکتشاف و استخراج نیازمند صرف هزینههای بالا و بهکارگیری تکنولوژی روز است؛ اما فعالان این بخش همواره از عدم حمایت دولت به لحاظ مالی گلهمند هستند.
آنها برای دریافت تسهیلات بانکی نیازمند وثیقههای سنگین هستند، وثیقههایی که گاه بیش از وامهای درخواستی آنها است.به گفته عبدالرضا حرمتی، عضو هیاتمدیره سازمان نظام مهندسی معدن استان خوزستان، کارمزدی که به تسهیلات بانکی دریافتی آنها تعلق میگیرد، بهصورت اسمی 12 درصد تعیین شده است.
وی، میگوید: «در زمان دریافت، کارمزدها بسیار بیش از 12 درصد است و شرایط دریافت به نوعی است که معدنکاران بدهکار بانک میشوند.»صمد علیپور، از اعضای سازمان نظام مهندسی معدن استان آذربایجان شرقی، حمایتهای دولت از بخش معدن را تنها در حد حرف میداند و معتقد است که عدم حمایت مالی از معادن موجب تعطیلی بسیاری از معادن پیرانشهر که سنگ سبز تولید میکردند، شده است.سیدهادی هاشمیان، عضو سازمان نظام مهندسی استان خراسان رضوی، نیز گلایهاش نه از حمایت که از فشاری است که بر این بخش وارد میشود.
وی، میگوید: براساس قانون ما باید 14 درصد از فروش را بهعنوان مالیات پرداخت کنیم. حال آن که این میزان سود نبوده و بخش عمدهای از فروش محصولات، هزینه نیروی کار و تجهیز و نگهداری معادن میشود. از سوی دیگر در شرایطی که قیمتها هر ساله افزایش پیدا میکند، تنها در سال گذشته 20 درصد کاهش قیمت داشتهایم. بخش دیگری از فعالیتهای معدنی نیازمند سرمایه گذاری اولیه برای اکتشاف است که آن هم بسیار پرهزینه است و نیازمند تکنولوژی.
در این بخش میتوان از کشورهای پیشرو در این زمینه که به دستگاههای مدرن نیز مجهز هستند، اما معدنکاران در این بخش نیز بسیار دچار مشکل هستند. قوانین دست و پاگیری که برای سرمایهگذاران خارجی تعیین شده، به جای آن که مشوق باشد و ترغیب کننده بیشتر دلسردکننده است.
علاوه بر اینها سیاستهای روشن و دقیقی در خصوص سرمایهگذاری در این بخش وجود ندارد؛ هرچند در برنامه چهارم توسعه به افزایش سهم این بخش در تولید ناخالص ملی و اشتغالزایی تاکید شده است؛ اما بالا بودن ریسک سرمایهگذاری در این بخش، برگشت سرمایه با تاخیر بالا، بالا بودن قیمت تمام شده محصولات معدنی، عدم انتقال تکنولوژی روز دنیا و نامناسب بودن تعرفههای تجاری محصولات معدنی از مهمترین چالشهایی است که بخش معدن با آن روبرو است.
پولساز، اما دیر بازده
اساس کار معدن، بر پایه علم است و تکنولوژی. شاید به همین دلیل است که چون بسیار سرمایه بر است، کمتر به آن توجه میشود؛ هرچند در زمان بازدهی، بخشی پویا است.حمید بابایی، عضو هیاتمدیره دانشگاه سهند تبریز، معتقد است که اگر نفت در ایران کشف نمیشد، امروز وضعیت بخش معدن بسیار بهتر بود؛ چرا که بهدلیل سادگی در استخراج نفت و فروش آن، کمتر به این بخش که پایه سایر صنایع است، توجه میشود
.وی، میگوید: «دولت تنها در بخشهایی سرمایهگذاری میکند که به سرعت برایش پول تولید کند، همچون خودروسازی که از طریق درآمدهای نفتی اکنون به عنوان صنعت اول کشور مطرح شده است.»
بابایی، با بیان این که بخش معدن همچون کودک یتیمی است که در گوشهای رها شده، تصریح میکند: «سرمایه گذاری در این بخش نیازمند تفکر معدنی و آیندهنگر است. اگرچه این بخش به سرعت پول ایجاد نمیکند؛ اما با توجه به نیاز کشور به سایر صنایع و ایجاد اشتغال و پایان پذیری ذخایر نفتی، بهترین گزینه، سرمایه گذاری بر روی بخش معدن است که هنوز بکر باقی مانده است.»
عضو هیاتمدیره دانشگاه سهند تبریز، معتقد است: سیاست عمومی و اجماع کلی برای رونق بخش معدن وجود ندارد و شاهد آن قوانینی است که سرمایهگذاران را فراری میدهد؛ چرا که مسیر مشخصی برایشان وجود ندارد.
همشهری استانها