همشهری آنلاین- سحر جعفریان: از این روست که احمد گوشه قفسه آن زبان بستهها مشت مشت نان خشک انباشته کرده. کنج چند قفسه دیگر نیز تعدادی مرغ قهوهای رنگ، کز کردهاند و همه این قفسههای به هم جوش خورده بر روی گاری چرخداری سوارند که تابلوی «مرغ و خروس نذری موجود است» سویی از آن به چشم میآید. احمد روی دسته گاری چرخیاش، تخته چوبی و چاقویی تیز تعبیه کرده تا علاوه بر فروش قربانی، خدمات ذبح قربانی را نیز ارائه دهد. بیجهت نیست که اهالی محل (روستایی در حاشیه شهر تهران) او را «مستر خروس» شهرت دادهاند. روال کار او این طور است که بعد از انتخاب مرغ و خروس قربانی توسط مشتریها و خوراندن کمی آب و خواندن ذکر و دعایی زیر لب، ذبح به هر آن نیت که مشتری در سر و دل دارد با کشیده شدن تیزی چاقو بر گردن قربانی انجام میشود. انواع مرغ قربانی از ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان و خروس سیاه نیز ۲۰۰ هزار تومان قیمتگذاری شده.
احمد این کار و گاری چرخدار را از پدرش به ارث دارد و رسم و مسلک قربانی کردن را نیز سالهای کودکی از مادربزرگش یاد گرفته. آن سالها که مرضی ناشناخته گریبانگیرش بود و هر چند ماه یکبار بسترنشیناش میکرد و از همسالانش جدا. مرضش تا عود میکرد، مادربزرگ، قصاب دورهگرد را که قفسه مرغ و خروسش را روی سر میچرخاند، صدا میزد. پیش از رسیدنقصاب دورهگرد، مادربزرگ دست میبرد به گره گوشه روسریاش. گره اگر سنگین و درشت بود، فرصت سخاوت در قربانی کردن داشت و سفارش ذبح خروس سیاه و پروار میداد. احمد از مادربزرگ شنیده بود: «سیاهی این خروس به رنگ چشم زخم است که اگر قربانیاش کنیم، تنگنظر را کوراندهایم و بلا دور میشود.» دعای ذبح را هم خود مادربزرگ، با صدایی بلند میخواند آن وقت که قربانیِ پر و بال بسته رو به قبله قرار میگرفت. از همان وقت، ذکر دعا در ذهن احمد جای انداخت تا به امروز که کسب و کارش همین است. تا به امروز که مرغ و خروسها را در وزن و نژادهای مختلف از دامداری پیر در آن حوالی میخرد و تازگیها هم که برای معاش بهتر به اجرای ایده «قربانی در محل با مستر خروس» فکر میکند! مقدماتِ ایده را فراهم میداند: «سیار بودن به کمک گاری چرخی و تبلیغات به لطفِ حسن اخلاق و مشتریمداری که تا دلتان بخواهد دارم.»