همشهری آنلاین: ترویج اباحهگری و شکستن مرزهای اخلاقی، عفت، پاکدامنی و حد و حدود شرعی و سنن پاک ملی، از پیامدهای روی کار آمدن خاندان پهلوی بود که با نقشههای بیگانگان گام به گام از سوی سران و عوامل حکومت پهلوی اجرا میشد. اجرای این نقشهها از سال ۱۳۰۷ با قانون متحدالشکل کردن لباس مردان و در سال ۱۳۱۴ با کشف حجاب و سرکوب روحانیت و مردم متدین و پایبند به سنن اسلامی و ملی، شدت گرفت و بعد از سقوط رضاخان و روی کار آمدن محمدرضا با گسترش رسانههای جمعی، رادیو، تلویزیون، سینما، کابارهها، کازینوها و مراکز فسق و فجور، با تبلیغات فراوان فراگیر شد. یکی از شرم آورترین اقدامات در این زمینه، ازدواج دو پسر از فرزندان امرای نظامی در سال ۱۳۴۷ بود. برخی مطبوعات به این موضوع واکنش نشان دادند که یکی از آنها، مجله توفیق بود که با به سخره گرفتن این عروسی! با نوشتار، کاریکاتور و شعر، در صفحات ۱، ۶ و آخر شماره ۲۹، پنجشنبه ۲۵ / ۷ / ۱۳۴۷ به افشای آن پرداخت و در ستون اول صفحه ۶- که با امضای «گردن شکسته» به قلم مرحوم کیومرث صابری فومنی(گل آقا) است- نوشت:
«...گفت: موضوع را کش ندیم، اصل قضیه اینه که میخوام نظر تورو راجع به این عروسی افتضاح بدونم.
گفتم: نظر خاصی ندارم، وقتی یک عدهی معدود ابتکار به خرج میدن و سنتهای تازه میذارن، بنده سگ کی باشم که نظر بدم؟!
گفت: تو اسم این افتضاحو میذاری ابتکار؟
گفتم: من نمیذارم، خودشون میذارن... خودشون که از تیپ بالا هستن و شکمهاشون سیره، فرنگ رفتهان و از اون سر دنیا خبر دارن، معلومه که چیزهای تازهرو اونا نوبر میکنن و بعد جشنش رو هم تو کلوپ میگیرن و خبرش را واسه ما میارن.
گفت: حالا میگی چیکار کنیم؟ باشیم و به خودمون باد کنیم که برامون مد تازه آوردن؟
گفتم: به گور بابای هر چی مد تازه بیاره میخندم که به خودمون باد کنیم. همیشه ننگ ما فقیر بیچارهها سر زبونها بود، بذار این دفعه هم گند این بیدردها و پولدارها سر زبونها بیفته!
گفت: خوب من چیکار کنم؟
گفتم: اولش شکر خدا، چون اینجور کارها در دنیای ما فقیر فقرا صورت نگرفته و نمیگیره. افتخارش مال چند تا پولداره و ارزونی خودشون.
گفت: به حق چیزهای نشفته... افتخارش دیگه کجا بود؟
گفتم: همونجا که رهبرهای نسل دیگر! کوس رهبری نسل دیگر را به صدا در آوردند و هر چی به دستشان رسید نوشتند. حالا هم باهاس به اونا تبریک گفت که ثمرهی مجاهدتهاشونو دارن به چشم میبینن.
گفت: دیگه به کیها باهاس تبریک گفت؟
گفتم: به اونهایی که تو ناز و نعمت غوطهورن و از خدا بیخبر؛ اونوقت واسه اینجور کارهای نور چشمیهاشون! هم جشن میگیرن، کارت چاپ میکنن، دعوت میکنن و مراتب پیوند هر چه بیشتر آقازادهها را به اطلاع اقوام و آشنایان میرسوننن و افتخار هم میکنن که مد تازه آوردهن...»
- سند ساواک از ازدواج دو پسر از فرزندان امرای ارتش شاهنشاهی
طبق دو سند ساواک که به تاریخهای ۲۵ و ۲۷ مهر ۱۳۴۷ در زیر درج گردیده است، این دو پسر سهراب محوی فرزند سپهبد ایرج محوی و بیژن صفاری فرزند سرتیپ محمدعلی صفاری بودند. مراسم این به اصطلاح ازدواج هم در هتل کیتکات برگزار شده است.