همشهری آنلاین_ آزاده سلطانی: امام صادق(ع) در دوران خود دانشگاه بزرگی را دایر و در رشتههایی چون حدیثشناسی، فقه و روایات فقهی شاگردانی چون جابربنحیان را که پدر علم شیمی است تربیت کردند و به این شکل مروج مکتب شیعه بودند. مکتبی که نبی مکرم اسلام(ص) پایهگذاری کرده بودند. در آستانه سالگرد شهادت این امام دانشمند سراغ آیتالله شیخ جواد مجتهد شبستری، از استادان حوزه علمیه قم و نماینده مردم آذربایجانغربی در مجلس خبرگان رهبری، رفتیم تا پیرامون قیام علمی امام صادق و ارتباطش با شرایط فعلی جامعه بیشتر جویا شویم.
امام جعفر صادق علیهالسلام در طول ۳۴ سال امامت خویش فعالیتهای علمی برجسته داشتند و بیش از ۴ هزار شاگرد تربیت کردند که شاید فرصت این فعالیتها برای دیگر ائمه پیش نیامده بود. چگونه فضای سیاسی و اجتماعی برای فعالیت امام فراهم شده بود که توانستند این تعداد شاگرد تربیت کنند؟
البته در زمان امام باقر پدر این امام بزرگوار نیز چنین شرایطی بود، اما نه به این گستردگی و اهمیت. ازآنجاکه حکومت امویان روبهتضعیف و اوایل حکومت عباسیان بود، این فضا برای امام صادق(ع) ایجاد شد که بتوانند فعالیتهای علمی داشته باشند. ازاینرو ایشان را مؤسس مذهب شیعه جعفری نامیدهاند و عمده روایات مورد توجه و الهامبخش ما از ناحیه این امام بزرگوار است.
مهمترین اهداف امام صادق (ع) از برپایی مناظرات علمی
یعنی حکام زمانه مخالفتی با این فعالیتهای امام نداشتند؟
نمیتوان گفت مخالفتی نداشتند؛ اما امام با درایت و نهضت علمی خود، تقیه پیشه کرده و با سیاست از دین اسلام و مکتب تشیع مرزداری کردند. در روایات بسیار به مناظرههای امام و شاگران ایشان با مکاتب مختلف اشاره شده است. اصلا امام شاگردی به نام هشام ابن حکم را برای مناظره با مکاتب انحرافی تربیت کرده بودند و تأکید به مرزبانی از اعتقادات شیعه داشتند. آن زمان افرادی بودند که خود را شیعه میدانستند اما دچار انحراف شده بودند و مبانی شیعه را قبول نداشتند و همین موجب انحراف در جامعه اسلامی شده بود. امام با درایت با همه این مکاتب مقابله کردند. ایشان جوانان را هوشیار میکردند که سمت چنین مکاتبی نروند. نکته برجسته درخصوص تربیت شاگردان امام این است که ایشان شاگردانی از علمای اهل سنت داشتند. از شاگردان مستقیم امام از علمای اهل سنت میتوان به ابوحنیفه و مالک ابن انس اشاره کرد. ابوحنیفه درباره امام اظهار داشت که اگر آن ۲ سالی که پیش امام صادق درس میخواندم نبود، هلاک میشدم. او امام را بهعنوان فقیهترین فرد زمانه معرفی کرده است. مالک ابن انس هم درباره امام میگفت هیچ چشم و گوشی برتر از امام صادق در علم و عبادت و ورع ندیده و نشنیدهام. همچنین شاگردان زیادی هم بهصورت غیرمستقیم از امام تعلیم دیدهاند.
حضور شاگردانی از مذاهبی غیرشیعه در محضر درس امام صادق(ع) خود تاکید بر وحدت شیعه و سنی را نشان میدهد؛ اینطور نیست؟
بله؛ همچنین نشانگر سعه صدر و انعطاف امام همام است که باعث شده افرادی از مذاهب غیرشیعه هم از محضر او استفاده کنند. امام صادق(ع) حتی با نحلههای مختلف زمان خود مناظره داشتند و سعه صدر ایشان باعث شده بود که ارباب مذاهب مختلف به محضر ایشان آمده، از علم و آگاهی آن بزرگوار استفاده کنند. تبعیت از این شیوه ارزشمند امام صادق(ع) و برخوردها و مناظرههایی که با غیرمسلمانان داشتند، تقریب مذاهب را موجب شده، باعث تولید فکر میشود.
آیا میتوان گفت امام در آن شرایط سیاسی نهضت علمی را در اولویت میدانستند؟ چون نقل شده است که امام دعوت به قیام علیه حکام اموی و عباسی را رد میکردند.
بله؛ امام صادق هیچگاه بهصورت علنی و مستقیم دعوت به قیام نکردند و خودشان هم مبارزه نمیکردند. حتی وقتی عموی امام به نام زید قیام کرد، امام او را یاری نکردند. از روایت اینطور میتوان برداشت کرد که علت این قیامنکردن، نبود یاران واقعی و راستین است. بهعبارتی چون تعداد یاران و هواداران واقعی امام بسیار اندک بود، امکان مبارزه علنی از ایشان سلب شده بود. فعالیتهای امام و شاگردان ایشان زیرنظر بود و ازاینرو امام تقیه پیش گرفتند. ایشان با تربیت شاگردان بیشمار در حوزه علم و دانش، پایههای اندیشه و مکتب تشیع را تقویت کردند. نکته مهم اینکه ایشان شاگردان تخصصی در رشتههای فقه، کلام، مباحث مختلف قرآنی و... تربیت کردند که خود بسیار ارزشمند است و ثمره این تعلیم را هم میتوان در فقه پویای اسلامی دانست. در فرمایشهای ایشان آمده است که ما اصول و قواعد کلی را بیان میکنیم؛ اما پیادهکردن و تطبیق با شرایط گوناگون با فقهاست. میبینیم که در فقه پویای ما هرگاه مسئله جدیدی پیش آید، با استفاده از قواعد و کلیاتی که امامان ما ازجمله امام باقر و امام صادق فرمودهاند، حکم شرعی مطابق با زمانه استخراج میشود؛ ازجمله موضوعات روز مثل امور بانکی و بورس.