جزایر سهگانه خلیجفارس هزاران سال است که بخشی از ایران بوده و از سال 1780 میلادی در اداره شیوخلنگه قرار داشتند و حتی از خیلی پیشتر یعنی از 1367 تا 1381 میلادی والی بوشهر اداره امور3 جزیره را در دست داشته و اساسا به همین خاطر است که وزارت خارجه انگلستان در تمامی نقشههای رسمی خود هر 3جزیره را به رنگ پرچم ایران نشان داده است
واژه تمب یا تنب، پارسی دری یا تنگستانی (پارسی جنوبی) است که معانی تپه، پشته و تل بر آن متصور است و این واژه در لغات عرب وجود نداشته و صددرصد فارسی دری و ایرانی است و از پیش از دوران هخامنشی تاکنون موجودیت داشته و دارد بررسیها نشان میدهد که از حدود 2هزار سال قبل از میلاد مسیح(ع) این 3جزیره همانند سایر جزایر خلیجفارس توسط ایرانیان اداره میشده و در قلمرو، حاکمیت و مالکیت ایران بوده است.
خلیجفاس و جزایرش به ویژه در زمان پادشاهی «شیلهک این شوشیناک»
(1561-1511 قبل از میلاد) تابع دولت ایلام بوده و در دوران «ماد» (807-055 قبل از میلاد) نیز تابع یکی از ایالتهای جنوب باختری و سپس تابع ساتراپ (استان) چهاردهم دولت ماد به نام «درنگیانه» و بخشی از کرمان بوده است.
جزایر سهگانه ایرانی در خلال ادوار مختلف تاریخ به جز در یک برهه کوتاه، همیشه در کنترل و اداره حکومت ایران قرار داشته و آن دوره کوتاه نیز به سال 1904 میلادی و اشغال این جزایر از طرف بریتانیا برمیگردد که البته نهایتا با اعلام خروج نیروهای انگلیسی از خلیجفارس در سال 1971 میلادی، حاکمیت ایران بر جزایر بار دیگر تثبیت شده است. پس از انتقال قانونی جزایرسهگانه به ایران اعضای اتحادیه عرب از جمله عراق، لیبی، الجزایر، یمنجنوبی، کویت و
امارات متحدهعربی در دسامبر 1971 شکایتی علیه ایران در شورای امنیت مطرح کردند و بدون ارائه مدرکی مدعی شدند که ایران این جزایر را اشغال کرده است شورای امنیت در تاریخ 9دسامبر 1971 جلسه فوقالعادهای جهت رسیدگی به این شکوائیه تشکیل داد و پس از بررسی کامل، تصمیم گرفت که پرونده شکایت را ببندد.
امارات متحده عربی اما بارها این مدعا را تکرار کرده و هر بار نیز بهدلیل غیرقانونیبودن مورد توجه هیچ دولت و یا سازمان جهانی بهجز حکومت بعث عراق قرار نگرفته است. با توجه به اینکه شورای امنیت سازمان ملل بهدلیل نبودن دلایل قانونی برای طرح شکایت تصمیم گرفت پرونده را مختومه کند چگونه اکنون اتحادیه عرب میتواند موردی را که 37سال پیش اتفاق افتاده و در آن موقع صلح و امنیت منطقه را تهدید نکرده بهعنوان مورد مخل صلح و ثبات منطقه از شورای امنیت انتظار داشته باشد تا همه قوانین و مقررات بینالمللی ازجمله منشور ملل متحد را نادیده انگاشته و همان شکایت کذایی را دوباره پذیرفته و یا نامه اتحادیه عرب در این مورد را بهثبت رساند؟ موضوع جزایر سهگانه قبل از تأسیس امارات متحده عربی توسط بریتانیا میان ایران- شارجه حل شده بود و لذا امارات نمیتواند برخلاف نص صریح تفاهمنامهای که پیش از تأسیس اتحادیه عرب، بین ایران- شارجه امضا شده است گام بردارد و پارادایم شکوائیههای ساختگی و سناریوهای تکراری و جعلی را پیگیری کند.
جالب اینجاست که امارات تا سال 1992 هیچگونه ادعایی نسبت به جزایر ایرانی نداشته هرچند در سپتامبر همین سال یکی از مقامات وزارت خارجه امارات طرح ادعاهای بیاساس مالکیت بر جزایر سهگانه ایران را تکرار کرد. بهنظر میرسد اماراتیها بیتجربهتر از آن بودند که از حربه مالکیت تاریخی برای اثبات مدعای بیاساس خود استفاده نکنند و لذا در30 سپتامبر همان سال وزیر امورخارجهشان در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل نطقی ایراد کرد که باعث خنده حاضران شد. او ادعا کرد جزایر سهگانه از بدو تاریخ به امارات تعلق داشته است. اماراتیها درحالی دم از آغاز تاریخ زدند که در آن زمان تنها 25 سال از تأسیس کشورشان میگذشت و طرف مقابلشان ایران، کشوری با 3600 سال تمدن و 2500 سال سابقه تشکیل دولت قرار داشت.
اگرچه در خائن بودن و وابستگی اکثر درباریان پهلوی تردیدی نیست. اما شاه درکتاب «پاسخ به تاریخ» نوشته است: «یک روز قبل از اینکه انگلیسیها به دلایلی خلیجفارس را ترک کنند، ایران حاکمیت خود را بار دیگر بر جزایر تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی مستقر کرد.» وی در همان کتاب درخصوص استقلال بحرین گفته است به دلیل اینکه اکثریت مردم بحرین، عرب بودهاند به آنها اجازه استقلال داده است. اما او اشارهای به تلاش اعراب برای برهم زدن ترکیب جمعیتی بحرین بهعنوان یک ترفند موذیانه نکرده است.
در سال 1992 نقشه اماراتیها در تغییر ترکیب جمعیتی جزایر سهگانه لو رفت چرا که در آن سال گروهی از مردم هند و پاکستان که در استخدام امارات بودند و نیز بیش از یکصد آموزگار مصری با خانوادههای خود بدون اطلاع ایران قصد ورود به جزیره ابوموسی را داشتند که البته ایران از ورود آنان جلوگیری کرد. برخی معتقدندکه امارات به برخی اعراب مبالغ کلانی پرداخت میکند تا در ابوموسی زندگی کنند و این درحالی است که ابوموسی اساساً محل تجارت و فعالیت اقتصادی نیست و لذا ساکنین آن نیز کاری برای انجام دادن ندارند بلکه از راههای خارج از جزیره کسب درآمد میکنند. در سالهای اخیر امارات اقدامات گستردهای در جهت توسعه و گسترش صنعت در این جزایر انجام داده است.
از مجموع جزایر خلیجفارس و تنگه هرمز که در حاکمیت و مالکیت ایران قرار دارند 6جزیره که خط قوسی دفاعی ایران را تشکیل میدهند مهم و استراتژیک و لذا از اهمیت بیشتری برخوردارند. این جزایر که عبارتنداز: ابوموسی، تنب بزرگ، هرمز، لارک، قشم و هنگام در فواصل کوتاه از یکدیگر واقع شده و خط قوسی دفاعی ایران را تشکیل میدهند. ابوموسی با پهنهای حدود 12 کیلومتر مربع در آبهای خلیج فارس و در 75کیلومتری بندر لنگه و 57کیلومتری خاور جزیره سیری قرار گرفته است.
تنب بزرگ با پهنهای حدود 11 کیلومتر مربع در 31کیلومتری جنوب باختری جزیره قشم و در بخش شمالی خط منصف خلیجفارس واقع است.
تنب کوچک با پهنهای حدود 2 کیلومتر مربع و در حدود 14 کیلومتری باختر جزیره تنب بزرگ و در 50کیلومتری جنوب بندر لنگه قرار دارد.
ارزش استراتژیک جزیره ابوموسی قابلتوجه است و اهمیت ویژهای دارد اما جزیره تنب بزرگ بهدلیل فاصله بیشترش از تنگه هرمز ارزش راهبردی زیادی بهتنهایی نداشته و فقط از نظر استراتژی آشنای ایران، حلقهای پراهمیت از زنجیر (خط قوسی) دفاعی ایران در تنگه هرمز بهشمار میرود. تنب کوچک از دید راهبردی بهعنوان یک نقطه پیوندی و پشتوانه برای
تنب بزرگ دارای اهمیت است.
واقع امر این است که جزایر سهگانه هم از نظر استراتژیک و هم از منظر ژئوپلیتیک حائز اهمیتاند، چرا که صادرات نفت ایران و 80 درصد تجارت خارجی ایران از طریق خلیجفارس و تنگه هرمز انجام شده و علاوه بر این اساساً موقعیت جزایر تنب بزرگ و کوچک بهنحوی است که بخش اعظمی از نفت خام مورد نیاز جهان از میان این جزایر عبور کرده و لذا کشتیهایی که قصد عبور از آبهای جزایر را دارند، موظف به رعایت دستورالعمل ایران و اجرای مفاد آن هستند. شیخ زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات سال گذشته در اظهارنظری طرح دعوی موضوع اختلاف ایران و امارات را در دادگاه لاهه خواستار شد که جامعه بینالملل وقعی به آن ننهاد.