همشهری آنلاین -یکتا فراهانی : تجزیه و تحلیل مطالعه بیش از ۳۰۰ جراح قلب در کالیفرنیا و عملکرد آنها در رابطه با نتایج بیماران در جراحیهای بای پس عروق کرونر نشان داده یادگیری از شکست ها تا حدی قابل اندازه گیری است. در بسیاری موارد شکست های بیشتر منجر به کاهش یادگیری شده که نشان دهنده وجود آستانه بهینه برای یادگیری از اشتباهات است.
آستانه یادگیری از شکست
جراحانی با توانایی های یادگیری بالا که توسط آموزش نخبگان یا تخصص تخصصی مشهود است، آستانه بالاتری برای یادگیری از شکست های خود نشان دادند.
بررسی ها و مطالعات نشان داده افراد به آستانهای میرسند که در آن یادگیری از شکستها یشان متوقف میشوند. البته این آستانه برای جراحانی که توانایی درک بالاتری برای یادگیری دارند، بالاتر است.
یادگیری فردی پایه مهم یادگیری سازمانی است و تجربیات خود افراد نیز از شکست به عنوان منابع مهم یادگیری فردی برجسته شده است. اما مطالعات در مورد این موضوع، یافتههای کاملاً متضادی را به دست آورده و نظریههای مختلفی را برای توضیح نتایج ارائه کرده است.
بیشتر بخوانید:
سه تکنیک ساده و مفید برای افزایش سرعت یادگیری
تکرار تجربه شکست خورده
بررسی فرآیند شکست
از لحاظ نظری بعید است هر گونه ای از شکست فقط فرآیندهای مساعد برای یادگیری را آغاز کنند. البته هر کدام متفاوت هستند و ممکن است تحت شرایط خاص بر دیگری تسلط داشته باشد.
سانکی لی، دانشیار تئوری و استراتژی سازمانی در دانشکده تجارت تپر کارنگی ملون که یکی از نویسندگان این مطالعه است عقیده دارد درک این فرآیند پویا برای پیشبینی مؤثرتر تأثیر یک شکست خاص بر یادگیری بسیار مهم است.
این درک بهویژه در زمینههایی که شکستها ریسک بالایی دارند، مانند تنظیمات مراقبت از بیمار، اهمیت زیادی پیدا می کند.
تأثیر شکست بر یادگیری
محققان نظریه های موجود را در مورد تأثیر شکست خود افراد بر یادگیری بررسی کردند. آنها همچنین یک مدل نظری را در مورد یادگیری فردی از شکست پیشنهاد و آزمایش کردند که تاثیر فرصت ها، انگیزه ها و توانایی درک شده افراد برای یادگیری از شکست هایشان را در نظر می گیرد.
آنها از دادههای بیش از ۳۰۰ جراح قلب در کالیفرنیا استفاده کردند. شکست نیز به عنوان مرگ بیماران ناشی از جراحی های سنگین تعریف شد و یادگیری فردی از طریق بهبود عملکرد جراحان پس از چنین تجربیاتی به دست آمد.
این مطالعه نشان داد عملکرد جراحان به عنوان تابعی از شکست های انباشته آنها تا یک نقطه افزایش یافته و پس از آن کاهش پیدا کرده است.
نیروی انباشته شده ناشی از شکست
یافتهها نشان میدهند انباشته شدن نیروی ناشی از شکستهای پی در پی ، نیروهایی را تحریک میکند که هم فرصت یادگیری را افزایش و هم انگیزه آن را کاهش میدهد . یادگیری نیز بستگی به این دارد که کدام نیرو غالب باشد
احتمالاً سطح بالاتری از توانایی درک شده افراد برای یادگیری منجر به انگیزه قویتر برای یادگیری خواهد شد و در نتیجه آسیبپذیری آنها را در برابر احساسات منفی و سوگیریهای مختلف کاهش خواهد داد.
تاثیر متفاوت شکست بر میزان یادگیری
جیسو پارک، استادیار مدیریت در دانشکده مدیریت دانشگاه کلارک می گوید: یافتههای ما نشان میدهد همه تجربیات لزوماً منجر به یادگیری نمیشوند، و شکستهای مکرر میتوانند تأثیرات مفید و مضر بر فرآیندهای یادگیری افراد داشته باشند. بنابراین برای درک و بهبود عملکرد افراد، هر دو تأثیر باید به طور همزمان در نظر گرفته شوند.
تحقیقات نشان می دهند سازمانها میتوانند با استخدام کارمندانی که در برابر شکستهای مکرر انعطافپذیرتر هستند یا با آموزش آنها برای این کار، عملکردشان را بهبود بخشند.
ضرورت یافتن علت شکست های پی در پی
این مطالعه نشان می دهد گاهی اوقات شکستهای مکرر خارج از کنترل افراد است . البته افراد هم اغلب شکستهای خود را به دلایل بیرونی نسبت دهند.
نظریههای موجود در مورد یادگیری شکست فردی نشان می دهد یک رابطه U شکل معکوس بین شکستهای انباشته شده و یادگیری فرد وجود دارد.
با استفاده از دادههای ۳۰۷ جراح قلب مستقر در کالیفرنیا که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۸ جراحیهای بای پس عروق کرونر را در ۱۳۳ بیمارستان انجام دادند، شواهد قانعکنندهای یه دست آمده که نشان میدهد افراد به آستانهای میرسند که در آن یادگیری از شکستهای خود را متوقف میکنند. البته این آستانه برای جراحانی که توانایی درک بالاتری برای یادگیری داشتند، بالاتر است.