تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۸۵ - ۱۳:۰۰

امیر جعفری: آتش‌سرکش، که با نام‌های دیگری ازجمله آتش‌جنگل، آتش‌گیاهان،‌ آتش‌علف، آتش‌مرتع، آتش‌تورب (گامبوت در اندونزی)، آتش‌علفزار (در استرالیا) و یا تل‌آتش شناخته می‌شود، آتش مهار نشده‌ای است که اغلب در مکان‌های طبیعی رخ‌می‌دهد، اما در عین‌حال می‌تواند خانه‌های مسکونی یا منابع زراعی را نیز به کام خود بکشد.

 علل شایع ایجاد این آتش‌ها، رعد‌وبرق،‌ بی‌احتیاطی‌های‌انسان،‌ فعالیت‌های آتشفشانی یا ابرهای خاکستر (آتش حاصل از آتشفشان‌های فعال) هستند. ال‌نینو (آشفتگی شدید آب‌و‌هوایی)، موج هوای‌گرم و خشک‌سالی نیز از عواملی هستند که به ایجاد آتش‌سوزی‌های عظیم کمک می‌کند.

کلمه «آتش سرکش» از لحاظ ریشه‌ای، هم‌معنی «آتش یونانی» بوده است؛ این‌کلمه معنای امروزی‌اش را از درک اشتباه عموم‌مردم در‌مورد عبارت «گسترش،‌ مانند آتش سرکش» کسب‌کرده است.

آتش‌های‌سرکش، ‌امروزه در بسیاری از نقاط جهان شایع‌اند؛ از جمله بیشترمناطق با پوشش‌گیاهی در استرالیا، «ولد» در آفریقای‌جنوبی و «فینبوس» در غرب آن، جنگل‌های ایالات‌متحده آمریکا و کانادا؛ و تقریبا هرکجا که به‌ حدکافی برای رشد‌درختان،‌ مرطوب‌باشد،‌ ولی دچار خشک‌سالی شدیدشود.

در دوران‌خشکی و هوای داغ،‌ هنگامی‌که شاخه‌ها به‌سمت زمین خمیده می‌شوند، خود و برگ‌هایشان و سایر موادخشک به‌شدت قابل‌اشتعال می‌شوند. آتش‌های سرکش، هم‌چنین در علفزارها نیز بسیار‌شایع‌اند. این آتش‌سوزی‌ها در فصل‌های خشک و زمان داغی هوا و در روزهایی که بادشدیدی می‌وزد، ‌با شدت بیشتری رخ می‌دهند.

با گسترش شهرها و مجاورت ‌طبیعت وحشی، این آتش‌ها اغلب خساراتی به ساختمان‌ها و منازل حاشیه این‌مناطق وارد می‌کنند؛ این‌نیز نوعی بده‌بستان میان مناطق‌شهری پیشرفته و طبیعت بکر و وحشی است!

آتش‌سوزی‌ها اغلب تابستان‌ها، هنگام خشکی هوا و در پاییز به هنگام وزش‌باد رخ می‌دهند.
امروزه آتش‌های سرکش به‌عنوان بخشی از اکوسیستم طبیعت‌وحشی محسوب می‌شوند، زیرا گیاهان، ‌خود راه کنار‌آمدن و درامان ماندن از آن‌را در خود پرورانده‌اند، استراتژی‌هایی مثل تولید جوانه‌هایی که پس از آتش‌سوزی رشد می‌کنند، یا دانه‌های ضدحریق یا حتی در برخی موارد گیاهان، خود به گسترش آتش کمک می‌کنند؛ مثل گیاه اکالیپتوس که در برگ‌های خود روغن قابل‌اشتعال دارد.

این استراتژی‌ها باقی‌ماندن گیاهان با قدرت تحمل آتش بیشتر را تضمین می‌کنند. گیاهان کم‌تحمل‌تر نابود می‌شوند. در سال 2004 ، محققان کشف‌کردند گیاهانی که در معرض دود حاصل از سوختن گیاهان دیگر قرار می‌گیرند، با ساختن ماده‌ «باتنولاید» رشدونمو خود را افزایش می‌دهند. بسیاری از حیوانات‌بومی نیز، خود را به‌کنار‌آمدن با آتش عادت داده‌اند.

در برخی‌موارد، به‌ویژه هنگامی‌که آتش به مناطق شهری سرایت‌کرده، باعث وارد‌آمدن خساراتی به منازل مسکونی، اموال عمومی یا خصوصی و حتی مرگ افراد شده است.

براده چوب (تکه‌چوب‌های اضافی، پوسیده و یا چوب‌هایی که به هر دلیل هنگام قطع درختان و یا قطع هیزم دور انداخته می‌شوند و در محله باقی می‌مانند)، عامل بسیاری از آتش‌های سرکش عظیم، مانند آن‌چه در قرن 19 در میشیگان رخ‌داد، بوده‌اند.

پیامدهای آتش‌سرکش، اگر به اندازه خود آن مهلک نباشند، چیزی کم از آن نیز ندارند. یک آتش‌سوزی شدید، منجر به‌سوختن و از میان رفتن گیاهان و درختانی می‌شود که از فرسایش خاک جلوگیری می‌کردند.

اگر پس از یکی از این آتش‌سوزی‌ها، بارش شدیدی در منطقه رخ دهد، احتمال وقوع سیلاب،‌ رانش زمین و یا خاکسترگرفتگی زمین بسیار زیاد است. این وقایع ممکن است به اموال و ساختمان‌هایی که حتی در منطقه آتش قرار نداشته‌اند نیز صدمه بزند و بر کیفیت آب رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و جویبارهای منطقه اثر بگذارد.

آتش‌های سرکش، مدت‌ها پیش از پیدایش و دخالت انسان، وجود داشته‌اند. یکی از مهم‌ترین اجزای تشکیل‌دهنده نیم‌کره ذغالی شمال زمین در دوره کربونیفر (ذغال‌سنگی)، بر اثر آتش‌سوزی در جنگل‌ها ایجاد شده بوده است.

اولین شواهد شناخته شده برای یک آتش سرکش به اواخر دوره «دونیون» (حدود 365 میلیون سال پیش) باز می‌گردد.

پیشگیری

سیاست سازمان جنگل‌داری ایالات متحده برای چندین دهه، خاموش و نابودکردن هرگونه آتش بود. این سیاست در بخش‌هایی از فیلم «بامبی» به نمایش درآمد. در دهه 1960، این سیاست زیر سوال رفت، چرا که دیگر هیچ درخت کاج سرخ چوب عظیم‌الجثه‌ای، در جنگل‌های کالیفرنیا رشد نکرد.

دلیل‌اش این بود که آتش، بخش حیاتی چرخه زندگی این درختان است. پس از آن، سیاست «آتش‌های درکنترل» ایجاد شد تا از کمبود گونه‌های گیاهی جلوگیری شود. این سیاست، باعث پاک‌سازی جنگل‌ها از زیررست‌ها شد؛ با کم شدن خطر آتش‌سوزی‌های عظیم که به خاطر سوختن سوخت چندین ساله (زیررست‌ها) ایجاد می‌شد، شکار و سفر در جنگل‌ها آسان‌تر و ایمن‌تر شد.

سیاست سابق ایالات متحده در خاموشی و نابودی همه آتش‌ها، باعث فراهم شدن سوخت برای آتش در برخی اکوسیستم‌ها مثل جنگل‌های عظیم کاج و صنوبر شده بود. به هر حال، این سیاست به اشتباه در سایر موارد نیز به‌سان اکوسیستم جنگل کاج مورد استفاده قرار گرفت، مانند جنگل‌های بلوط. سیاست سرکوب آتش در قرن گذشته، تاثیر بسیار اندکی بر جنوب کالیفرنیا داشته است.

حجم آتش‌سوزی در شش شهر کالیفرنیا، تقریبا تغییری نکرد. درحقیقت، در قرن گذشته، میزان آتش‌سوزی‌ها هم‌زمان با رشدجمعیت، رشد کرده است. شهرنشینی نیز می‌تواند باعث تولید سوخت وآتش‌سوزی‌های عظیم شود؛ مانند آتش‌سوزی‌های لوس‌آلاموس در نیومکزیکو، ‌ایست‌بی‌هیلز  در شهرهای اوکلند و برکلی در کالیفرنیا ‌بین 19 و 21 اکتبر 1991، تمامی کلرادو در سال 2002 و کالیفرنیای جنوبی در اکتبر 2003.

ساختن خانه‌ها، ‌بدون در نظرگرفتن محیط مستعد آتش‌سوزی، دلایل اصلی خسارات غم‌انگیز حاصل از این آتش‌سوزی‌ها را تشکیل می‌دهند.

به‌طور متوسط، آتش سرکش، هر سال 3/4 میلیون هکتار (170 هزار کیلومتر مربع) ازآمریکا را می‌سوزاند. در سال‌های اخیر، دولت فدرال یک میلیارد دلار صرف خاموشی آتش‌های سرکش کرده است. سال 2002، سال ثبت رکوردهای آتش‌سوزی در آمریکا بود. در این سال، آتش‌های عظیمی در آریزونا، کالیفرنیا، کلرادو و اورگان رخ دادند.

تاثیرات جوی

دود حاصل از سوختن جنگل‌های پرتغال در آتش سرکش، خورشید را در این مناطق تیره و تار می‌کند. بیشتر حجم آلودگی هوای زمین در بخش تروپسفر جو (از سطح زمین تا ارتفاع 8 تا 13 کیلومتری) جمع می‌شود. یک توفان همراه با رعد و برق و یا ابر خاکستر می‌تواند به بالا رفتن دود در مناطقی که آتش سرکش در آن‌ها رخ می‌دهد حتی تا لایه‌های زیرین استراتوسفر هم بینجامد.

تاکنون تصور می‌شد ذرات معلق در استراتوسفر بر اثر گردبادها و یا هواپیماهای بلند پرواز جمع می‌شود. آزمایش نمونه هوای استراتوسفر در سال 2003 نشان داد که میزان مونواکسید کربن و سایر گازهای سوختنی، 30برابر بیشتر از آن است که توسط موتور هواپیما تولید شده باشد.

مشاهده توده دودهای تولید شده از آتش‌های سرکش به وسیله ماهواره، آشکار کرد که گستردگی توده‌های ابر تا پنج‌هزار کیلومتر وسعت را دربرمی‌گیرند. این مشاهده هم‌چنین نشان داد توده‌هایی که در استراتوسفر و بر روی پدیده‌های جوی قرار دارند، ممکن است براثر این پدیده‌ها به سطح زمین بازگردند.

مدل‌های اتمسفری نشان می‌دهند که تمرکز ذرات دود معلق در جو، ‌میزان جذب تشعشات خورشیدی را در فصل زمستانی تا 15درصد افزایش می‌دهد.

آتش‌سوزی عظیم جنگل‌ها در اندونزی (98ـ1997)، 57/2 گیگا تن دی‌اکسید کربن را روانه اتمسفر کرد. (مجله طبیعت،‌نوامبر 2002).

در سال‌های 1997و 98، میزان گاز دی‌اکسید کربن‌ رها شده در اتمسفر ،60گیگا تن بوده است. بیشتر این گاز از سوختن ممتد و زیرزمینی علفزارها تولید شده است.

پس از اتمام آتش سرکش، منازل مسکونی معمولا مورد هجوم خاک ذغال یا خاکستر گرم ـ ناشی از سوختن شاخه‌ها یا بته‌ها ـ قرار می‌گیرند که ممکن است به ایجاد آتش در منازل بینجامد.