آتش، در منطقه «یورونچلی»، از محدوده پارکملی گلستان و در حوزه جغرافیایی خراسانشمالی آغازشد. پرندگان آرامش خود را از دست دادهبودند و حیوانات، منطقه را ترک کردهبودند.
اولین گروهها برای اطفایحریق بهمنطقه اعزامشدند؛ نیروهای محیطزیست، منابعطبیعی و هلالاحمر از استانهای خراسانشمالی و گلستان، خود را به یورونچلی رساندند و مردم هم از روستاهای تنگراه، دشت، ترجنلی، لهندر، چشمهخان و آرمازلو بهمنطقه آمدند.
بادخیزبودن منطقه و خشکبودن مراتع، لحظهبهلحظه بر وسعت آتش میافزود، نیروها گرچه امکانات چندانی نداشتند، اما آتش را درغروب 18مرداد، مهار کردند. اما غائله به همینجا ختمنشد، همان دوعامل ذکرشده، دستدردست هم دادند تا باردیگر آتش، شعلهور شود و اینبار با وسعت بیشتری.
دیگر، نیروها کافینبودند و از آنجا که 80درصد پارک ملی گلستان در حوزه جغرافیایی استانگلستان قراردارد، تمام نیروهای ایناستان اعم از نیروهای محیطزیست، منابعطبیعی، هلالاحمر، فرمانداریهای شهرستانهای سراسر استان، راهوترابری، نیرویانتظامی، بسیج، جهادکشاورزی، تیپ شش زرهی عماریاسر، تیپیک نینوا، لشکر25 کربلا، پادگان گنبدکاووس، پادگان نوده و تیپدوی بجنورد از لشکر30 پیادهارتش، برای مهارآتش واردصحنه شدند.
محلآتشسوزی بهگونهای بود که از حاشیهجاده دیده نمیشد و تا مکانحادثه، نزدیک یکساعت با اتومبیل در جادهای خاکی بهسمت «میرزا بایلو»، آخرین نقطه پارکملی راه بود. نکتهدیگر درمورد مکان آتشسوزی، ارتفاع آن است؛ مکان آتشسوزی در یکی از مناطق مرتفع پارکملی گلستان واقع بود، بهطوری که بخشی از قسمتهای آتشسوزی، به دیوارکجی، مرتفعترین قسمت پارکملی به ارتفاع 2411متر از سطح دریا رسیدهبود.
مرتفعبودن مکان حادثه، یکی از دلایلی بود که امدادرسانی به منطقه را مختل کردهبود. گرچه فعالان راهوترابری با استفاده از لودر و بولدوزر، تا آنجا که میتوانستند مسیر راه را هموارکرده بودند، اما بازهم در آن شرایط، امدادرسانی دشوار بود.
آتش، پس از آنکه حرکت خود را از یورونچلی آغازکرد درههای زغالی، دگرمانلی، فلفلی، آقسو و ارتفاعات قرهگینه و یکهبرماق را نیز پیمود. طبق اظهارنظرهای اولیه، وسعت منطقه آتشسوزی 430هکتار اعلام شد، اما کارشناسان محیطزیست پس از فروکشکردن آتش، با استفاده از Gps، وسعت منطقه را110 هکتار اعلامکردند.
دوهزار نیروی گلستانی که در اطفایآتش، 131ساعت زحمت کشیدند، امکاناتی ناچیز داشتند. چهارخودروی آتشنشانی، 10دستگاه آمبولانس، پنج هزار گالن آب،10دستگاه موتور سمپاش، 10دستگاه اره موتوری، بههمراه دو فروند هلیکوپتر که از پایگاه فتح نیرویهواییسپاه تهران آمدهبودند، تمام امکاناتی بود که این استان، البته با همکاری ارگانهای دیگر، دراختیار داشت.
بهگفته دکتر شهریاری، مدیرکل ادارهحفاظت محیطزیست استان گلستان، 80درصد آتشسوزی، توسط همان دو هلیکوپتر پایگاه فتح، مهارشد که در هرپرواز، 2500لیتر آب برآتش میریختند. اگر این دو هلیکوپتر نبودند، معلوم نبود دامنه منطقه سوخته تا چهحد وسعت پیدا میکرد.
دکتر شهریاری میگوید:« اگر نیرو و امکانات ما از همان روزاول کافی بود، آتش را در 24ساعت مهار میکردیم، اما ما دو سه روز فرصت را، بهدلیل کمبود نیرو از دست دادیم.»
اینگفته در حالی است که ایران جزو 10 کشور بحرانخیز جهان است و گلستان نیز در فهرست10استان بحرانخیز کشور قراردارد؛ استانی که با سه بلای سیل، زلزله و آتش عجین بودهاست، برای مقابله با آتش، چنین امکاناتی دارد.
درهرصورت، آتشسوزی در پارکملی گلستان، در حالیکه بسیاری از نیروهای ارشد استان، چندروز بود که از منطقه خارج نشده بودند، پس از 131ساعت، در ساعت هفت بعدازظهر روز 23 مرداد، مهارشد و همه نیروها از منطقه بازگشتند و تنها نزدیک 60 نفر از محیطبانان و کارکنان محیطزیست در منطقه باقیماندند، تا اگر باردیگر بادی وزید، بتوانند به مقابله با آن بپردازند. اما خوشبختانه آتشی در گلستان درنگرفت.
پارکملی گلستان
پارکملیگلستان، 19 مرداد 1336، بانام منطقه حفاظتشده «آلمهوایشکی» زیرحفاظت قرارگرفت و در 23 بهمن1340، به منطقه حفاظتشده «آلمه» تغییرنام داد. شهریور ماه 1342 بود که منطقه حفاظتشده آلمه، بهعنوان «اولین پارکملی ایران» خواندهشد. پارکملی گلستان، با مساحت 91 هزار و 895هکتار، زیرنظر سازمانیونسکو، بهعنوان ذخیره «گاهزیست» کرهزمین شناخته میشود.
اینپارک که نهمین ذخیره گاهزیست کرهزمین است، در شمالشرقی ایران و در محدوده سهاستان گلستان، سمنان و خراسانشمالی واقع است، که البته 80درصد آن در محدوده جغرافیایی استانگلستان است.
مهمترین ویژگی پارکملی گلستان، تنوع اقلیمی آن است که موجبشده گونههای مختلف جانوری و گیاهی در آن رشدکنند. بهطوری که یکهشتم گونههای گیاهی ایران و نیمی از پستانداران کشور در آن زیست میکنند و بهگفته کارشناسان 19درصد گونهها، 45درصد جنسها و 69درصد تیرههای گیاهی جهان و 564جنس پستاندار، در پارکملی گلستان یافت میشود.
اینپارک، در نقطه انتهایی جنگلهای «هیرکانی» قراردارد. جنگلهای هیرکانی، بهعرض 50 تا 70کیلومتر و بهطول 800 کیلومتر، از آستارا در استان گیلان تا «گلیداغ» در استان گلستان ادامهدارد.
آب و هوا
بخشغربی پارکملی، دارای آبوهوای نیمهمرطوب معتدل است و بخششرقی و جنوبی، آب وهوای سردوخشک و نیمهخشک دارد. درجههوا در پارکملی، از 25 – تا 35+ در نوسان است، که بسته به ماههای سال متغیر است.
میزانبارش سالیانه نیز از 150 تا هزار میلیمتر است، که این بارندگی سبب ایجاد 1340گونه آوندی، متعلق به 110 تیره و561 جنس درداخل پارکشدهاست.
البته اینتنوع آبوهوایی و تکثر گونهها در پارکملیگلستان درحالی است که، اینپارک تنها 0.06 درصد مساحت ایران را بهخود اختصاص دادهاست.
پوششگیاهی
تنها 30 الی 35هزار هکتار از 91هزار و 895هکتار پارکملیگلستان را جنگلهای انبوه و بسته تشکیل میدهد. در پارکملی، درختانی چون مازو، بلوطزرد، ششگونه افرا، دوگونه ممرز لور، سپیدار، سرخدار، بارانک خرمندی (خرمالوی وحشی)، آزاد، نمدار، آلوچه، سیاهتلو، نسترن، زرشک، پیچ امینالدوله و گونههای متعدد زالزالک یافت میشود.
درخت زارهای ارس در مناطق کوهستانیشمال و جنوب، جوامع استپ کوهستانی، مرغزارهای فراوان، دشتهای نیمهمرتفع مسطح در شمال و جنوب که ارتفاع آن بهحدود 1100 تا 1300متر از سطحدریا میرسد نیز، از پوششگیاهی اینمنطقه است.
اینکه در جریان آتشسوزی چند اصله درختسوخته و نابودشده، مشخص نیست، چون بسیاری از درختان با سوختن تاج درخت بهصورت کامل از بین نمیروند و ممکناست حریق نتوانسته باشد تاثیر خود را بر آن درختان بگذارد و آنها را بهطور کامل نابود کند.
حیاتوحش
564جنس پستاندار در پارکملی یافت میشود که شاخصترین آنها «مارال» (بزرگترین گوزنسان ایران) است که در مناطق جنگلی و نیمهجنگلی، جمعیت قابلتوجهی دارند. «شوکا»، کوچکترین گوزنسان ایران نیز در پارکملی یافت میشود.
علاوه بر اینها، حیوانات دیگری نظیر گراز، پلنگ، خرسقهوهای، کل و بز در مناطقصخرهای، قوچ و میش در مناطق تپهماهوری، آهو، گرگ، شغال، گربهوحشی، گربهجنگلی، روباه، خرگوش، انواع جرد و جربیل، سنجابک، گورکن، راسو، سمورسنگی و جنگلی، تشی، جوجهتیغی، گرزهمار، کفچهمار، لوسمار، پرندگانی چون دال (کرکس بزرگ)، هما (کرکس ریشدار)، شاهین، عقابطلایی، دارکوب، جغدجنگلی و پرندگان مهاجری چون ابیا، بلدرچین، قرقاول و کبک در پارکملی زندگیمیکنند که این، تنها تعدادی از 150گونه پرندهای است که در زیستگاههای گوناگون اینپارک زیست میکنند.
در پارکملی گلستان، سهگونه دو زیست و 24گونه خزنده نیز شناسایی شده است.
منطقه سوخته درآتش، شامل دو قسمت مرتعی و جنگلی میشود. قسمت مرتعی اینمنطقه، از بهترین زیستگاههای قوچ و میش اوریال است و البته حیوانات دیگری چون خرس، پلنگ و گراز نیز در آنجا زیست میکنند. قسمت جنگلی نیز زیستگاه گونه منحصر بهفرد مرال و شوکا بوده است.
البته در جریان اینحادثه، هیچ حیوانی آسیب ندیده است، چون حیوانات بهخاطر داشتن حسششم قوی، بهمحض استنشاق بویدود، منطقه را ترککردهاند و پس از آنکه آتش فروکشکرده و مدتیگذشته، دوباره به زیستگاه خود بازگشتهاند.
علت آتشسوزی
کارشناسان بر این عقیدهاند که تنها عامل آتشسوزی، عاملانسانی بوده است و دلایلی چون رعدوبرق، برای این آتشسوزی متصورنیستند، اما تحقیقات و بررسیها در اینمورد همچنان ادامهدارد.
شکارچیان غیرمجازی که آتش برافروخته خود را در جنگل خاموشنکردهاند، سبب چنین حادثهای شدهاند. این شکارچیان، بیشتر از روستاهای اطراف پارکملی هستند که ازنظر معیشتی در مضیقه قراردارند و برای تامین معاش، دست به شکار غیرمجاز میزنند و حضور آنها در پارک و آتشافروزیشان، آتشی که برافروختهاند، اینحادثه را رقم زدهاست.
نکته قابلتوجه درباره منطقه آتشسوزی، وزش بادتند و خشکیمراتع بوده است که در افزایش حجمآتش، نقش موثری داشتهاست.
کارشناسان معتقدند که علاوه بر شکارچیان غیرمجاز، مردم عادی نیز باید در حفظ و صیانت پارکملی تلاشکنند و فرهنگ استفاده درست از طبیعت را بهکاربندند.
سابقه آتشسوزی
زمانیکه در 18 مردادماه، 110هکتار از این پارکملی بهکام آتش فرورفت، طبق گفته «شعبان اسدی»، مدیرکل فنی حمایت و حفاظت سازمان جنگلها، 80فقره آتشسوزی دیگر نیز در مراتع و آبخیزداری کشور در سراسر ایران رخداد که علاوه بر گلستان، بخش اعظمی از آن در منطقه منجیل گیلان بود.
اما قابلتوجهترین آتشسوزی در پارکملی گلستان، در سال 74 رخداد. در آتشسوزی سال 74 ،که در منطقه ییلاقی پارک و در نزدیکی روستای دشت اتفاقافتاد، 720هکتار از اراضی پارکملی درآتش سوخت. البته لازم بهذکر است، پس از آتشسوزی 18 مرداد ، بر اثر بیاحتیاطی مسافران، 7500متر از اراضی نزدیک به یورونچلی نیز در آتش سوخت.
ترمیم پارک ملی
طبق قوانین پارکهای ملی، هیچفرد و یا نیرویی، حق دخل و تصرف در پارکملی را ندارد و اگر آتشی در محدوده پارک ملی برافروختهشود، خود طبیعت آنجا باید خود را بازسازی کند و فعالیتهایی چون غرس درختان یا سمپاشی برای حفظ محیطپارک از لوث آفات، عملا بیمعناست.
اگر درختی در پارکملی بسوزد، هیچکس حقندارد عملی برای ترمیم آن انجام دهد و یا اقدام به غرس درختی جدیدکند، تنها محیطبانان و نیروهای حفاظت محیطزیست، در شرایطی چون آتشسوزی، وظیفه خاموشکردن و ممانعت از گسترش آتش را دارند.