تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۸۸ - ۱۸:۰۲

زهیر توکلی: خبر آمد که قرار است کنگره بین‌المللی سلمان فارسی در کازرون برگزار شود. وزارت علوم، دانشگاه تهران، سازمان اوقاف و چند نهاد دیگر، اسفندماه امسال، این کنگره را برگزار می‌کنند.

پیشنهاد ما به این کنگره آن است که پیشاپیش، «رویکرد محور» باشند نه «مسئله‌محور».

سلمان فارسی یک شخصیت منحصر به فرد است، در تطور حیات دین شریف اسلام و سپس مذهب حقه ‌اثناعشریه در ایران، بعدها، بسیار بعد از سلمان فارسی، بزرگانی هستند که شخصیت‌شان محل تلاقی ایرانیت و اسلامیت بوده است: مولوی، سعدی، امام محمد غزالی و ... از این قبیل‌ هستند و به طور خاص در فرهنگ شیعی، ناصرخسرو، فردوسی، ابوالفتوح رازی و ... هویتی به نام مسلمان ایرانی و بعدها شیعه ایرانی، در شخصیت این بزرگان متجلی شده است.

کهن نمونه همه این بزرگان را می‌توان سلمان فارسی تلقی کرد؛ کسی که به شهادت رسول خدا، پس از مولا علی – علیه‌السلام – در میان اصحاب پیامبر – صلی‌الله‌علیه و آله – بالاترین مرتبه ایمان را داشت و از آن سو نخستین ایرانی مسلمان است.

حضور او در مدینه، بهانه به‌دست رسول خدا داد که آینده علم را در امت اسلامی، برای ایرانیان فال بزند که فال او عین حق است: اگر علم، آن‌قدر دور شود که آن را در خوشه پروین بتوان یافت، مردانی از قوم این مرد – اشاره به سلمان فارسی – به آن دست خواهند یافت.

سلمان از طرفی از اسوه‌های اهل طریقت بوده است و از طرف دیگر، به خاطر مشی اعتدال‌آمیز سیاسی‌اش در دوران خلفا – به تبعیت از امیرالمؤمنین علی  - نزد اهل تسنن نیز احترام فوق‌العاده دارد.

اینها همه به جای خود، در روزگار ما، جست‌وجوی طولانی او برای درک حقیقت و هجرتش از ایران و از دین زرتشتی به سرزمین‌های مسیحیت و سپس اسلام، در دوران معاصر، زمینه‌ای جذاب برای تأویل شخصیت او به عنوان یک روشنفکر آزادمنش و حق‌طلب به دست داد.

در متن جریان عمومی احیاگری دینی و بازگشت به صدر اسلام که از اواخر دهه 30و در امتداد دهه‌های 40و 50 ادامه داشت، این دکتر شریعتی بود که روایت خود را از ابوذر در ترجمه آزادی از کتاب «جوده‌السحار» با عنوان «یک بار دیگر ابوذر» ارائه داد.

متنی که او خلق کرد، صرفا یک متن تاریخی نبود؛ روایتی کاملا ایدئولوژیک با مایه‌های اگزیستانسیالیستی از ابوذر بود و کارکرد آن متن را نوعی اسطوره‌سازی باید به شمار آورد. در ادامه این روند کتاب‌های زیادی هم در عرصه ادبیات کودک و نوجوان به زندگانی اصحاب پیامبر و ائمه اختصاص یافت.

مهم‌ترین آنها، شعری است در مرز شاهکار از طاهره صفارزاده، با عنوان «سفر پنجم» که درباره سلمان فارسی است. اخیرا چاپ دوم کتاب فوق‌العاده ارزشمند «پارسای پارسی» با تجدیدنظر و اضافات، توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است. این کتاب، اصالتا پایا‌ن‌نامه دکترای محمدرضا ترکی است و موضوع آن، بررسی ابعاد حضور پنهان و آشکار سلمان فارسی در متون ایرانی است.

همه این مقدمات برای آن گفته شد که از دست‌اندرکاران این کنگره خواهش کنیم به این صحابی بزرگوار پیامبر، صرفا از دیده تاریخی یا مذهبی – روایی نپردازند و به یاد ایشان بیاوریم که اصولا رویکرد به اصحاب پیامبر و ائمه هم در تاریخ‌نگاری معاصر، هم در متون ایدئولوژیک احیاگرانه، هم در ادبیات و هنر سیاسی – مذهبی دهه‌های 30 تا 60، رویکردی جدی بوده است و مهم آن است که این رویکرد، عمیقا معاصر و تأویل‌مند به‌شمار می‌رود.

اگر بخواهیم تاثیر این رویکرد احیاگرانه را بسنجیم، کافی است که به یک پژوهش نشانه‌شناسانه اجتماعی دست بزنیم؛ با این موضوع که در دهه 50 و 60، در میان خانواده‌های مذهبی متجدد یا انقلابی، چقدر شایع شده بود که اسامی فرزندان‌شان را از میان اصحاب پیامبر و ائمه اطهار انتخاب کنند. اینها همه به جای خود، امیدواریم که این یادداشت، حداقل خوانده شود.