همشهری آنلاین - گروه سیاسی: یک کارشناس بانکداری، سرمایه گذاری و تامین مالی درباره ۵ موضوع مورد بررسی خودرو، مسکن، ارز، بورس و تورم در مناظره نامزدهای انتخاباتی به همشهری آنلاین گفت: در بحث خودرو قانونی تصویب شده است که به اجرا در نیامده است. نامزدهای محترم به جای اینکه اعتراض کنند چرا قانون اجرا نشده است، میگویند واردات نباید انجام میشد. دلیل چیست؟ بانک مرکزی ادعا میکند که واردات خودرو بهخصوص خودروی دست دوم موجب ارزبری میشود، در حالی که بانک مرکزی سال گذشته برای واردات قطعات خودروهای چینی مونتاژی در ایران رقمی در حدود ۸ میلیارد دلار هزینه کرده است. در گذشته واردات خودرو بهصورت شخصی انجام میشد بدون انتقال ارز بود و ارز آن از محل منابع ایرانیان خارج از کشور تامین میشد.
دولت فقط سیاستگذار بخش مسکن است
علی سعدوندی همچنین درباره طرح بحث نامزدها در موضوع مسکن و اقدامات لازم برای جبران کمبود مسکن و کاهش قیمتها در این بخش گفت: هر جای دنیا که مسکن دولتی ایجاد شده است مایه ضرر و فساد بوده است. دولت باید برای کاهش قیمت مسکن تنها سیاستگذاری کند. گزافی نیست که بالاترین قیمت مسکن در دنیا متعلق به ایران است، چون قیمت مسکن نسبت به درآمد سنجیده میشود. بدون اینکه درآمد سرانه کشور افزایش یابد، قیمت مسکن در یک دهه گذشته چند ۱۰ برابر شده است. دولت باید روند ساخت مسکن را تسهیل کند. بهعنوان مثال در مراکز نزدیک به خطوط مترو در شهرهای بزرگ نباید به خانهها مجوز پارکینگ داده شود و افرادی که در این خانهها زندگی میکنند مجبور میشوند خودرو نداشته باشند، چون به همه شهر از طریق مترو دسترسی دارند. این سیاست باعث کاهش قیمت مسکن و افزایش کیفیت آن میشود. در کشورهای دیگر مثل آمریکا زمینهایی در اختیار شرکتهای سازنده شهرساز قرار میگیرد که ویلا میسازند. این نیز در ایران قابل پیادهسازی است. بهتر است دولتها از تصدیگری وعدههایی مثل ساخت یک میلیون مسکن در سال عقبنشینی کنند.
ارز باید تکنرخی باشد
او در خصوص اختلافنظر نامزدها درباره سیاستهای ارزی دولتها نیز گفت: بحث ارز در دنیا حل شده است. برای تثبیت ارزش پول ملی ۲ سیاست قابل اجراست، اول تثبیت نرخ ارز نه مثل ایران بلکه امارات است که ۵۰ سال است نرخ ارز خودش را به دلار فریز کرده است. اما این وقتی این کار را انجام میدهید، بانک مرکزی هیچ استقلالی از خودش ندارد. امارات بانک مرکزی دارد ولی تعیین سیاست پولی امارات در کشور ایالات متحده آمریکا انجام میشود. تثبیتگرایان این موضوع را نمیگویند که در این روش سیاستگذاری پولی را تقدیم کشور مرجع کرد. دولت سیزدهم ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی را حذف کرد و قیمتگذاری ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی روی آن کرد. اما توصیه صاحبنظران نامدار برای کشوری مانند ایران راه دوم است که نرخ ارز در ایران تکنرخی و شناور باشد و در مقابل بانک مرکزی ایران سیاستگذاری پولی مستقل داشته باشد و پول ملی خودش را داشته باشد. آنهایی که حرف از حاکمیت دلار میزنند، اگر علم اقتصاد را بلد باشد، باید طرفدار این نظریه باشند.
فهمیدند بورس قمارخانه نیست
سعدوندی همچنین نامشخص بودن راهحل نامزدها برای حل مشکل بورس را در این مناظره نمایان دانست و گفت: بورس ابزاری بود که در کشوری مثل ما جلوی ابرتورم را گرفت. اگر بورس نبود ایران شاید سالها پیش دچار ابرتورم میشد. چه زمانی در تاریخ بورس ایران سراغ داشتیم با این بازار سرمایه مخالفت اینچنینی شده باشد؟ یکی از روسای جمهور پیشین در ۲ دهه قبل میگفت بورس قمارخانه است، بعد که خودش روی کار آمد بورس را تقویت کرد. سرمایه مردم نباید در این بازار سرمایه به آتش کشیده شود. همچنان که برای تورم چنین است. مشارکت مردمی و رشد تولید چگونه بدون بورس ممکن است؟ تجهیز منابع بدون سرمایهگذاری چگونه ممکن است؟
مقابله با دزدی، مقابله با تورم
این کارشناس اقتصادی همچنین در خصوص راهکار نامزدها برای کنترل تورم در کشور گفت: دادههای بانک مرکزی گویای نرخ تورم ۵۲ درصدی در سال گذشته بوده است. این در حالی است که خیلی ساده میتوان جلوی تورم را گرفت. حداقل در ایران تورم چند دلیل بزرگ دارد. دلیل اول و اصلی تورم در ایران طی ۵۳ سال گذشته تقریر بودجه ارزی در بودجه ریالی بوده است. دولت کسری بودجه دارد و از درآمد نفت استفاده میکند. دولت ارز را در اختیار بانک مرکزی قرار میدهد و بانک مرکزی در بازار ارز پاشی میکند. این یعنی دولت روی بحث فرار سرمایه سوبسید میدهد. ما در عمل داریم اقتصاد کشوری مانند کانادا را تقویت میکنیم. وامهای کلانی که گرفته میشد و پس داده نمیشود، تورمزاست. مسئله دیگر به زبان ساده دزدیهاست. هر جا که جلوی دزدی و فساد اقتصادی گرفته شود تورم باید کاهش پیدا کند.
سعدوندی تصریح کرد: تخصیص منابع ارزی بانک مرکزی در سال گذشته بالای ۷۰ میلیارد دلار بوده است. این آماری است که آقای فرزین داده است، ولی چه تاثیری در زندگی و رفاه مردم گذاشته است؟ بنابراین ارز دارد هدر میرود و از کشور خارج میشود. اقدام اول این است که بودجه ریالی از بودجه ارزی جدا شود. با منابع ارزی باید زیرساختها تقویت شود. ما برای اینکه تمام شهرهای بالای ۳ میلیون نفر خود را به خط آهن پرسرعت مجهز کنیم به ۱۰۰ میلیارد دلار نیاز داشتهایم، یعنی بودجه ارزی یک سال و نیم کشور را میتوانستیم هزینه این کار کنیم و تبدیل به یکی از کشورهای پیشرفته دنیا در زمینه حمل و نقل ریلی شویم. این کار در شرایط تحریمی خیلی به کار ما میآمد.
نظام چند نرخی ارزی تورمزاست. کسری بودجه دائمی شده است و دولت بنای توقف این سیاستها را ندارد و از همه بدتر نظارت نکردن بر نظام بانکی است. بانک مرکزی و وزارت اقتصاد سال گذشته اعلام کردند که در ۶ ماه نخست سال با بانکهای ناتراز خداحافظی میکنند. آماری که انتهای سال اعلام شده است که تنها یکی از بانکها بهعنوان یکی از بانکهای ناتراز به ازای هر سهم ۶ هزار و ۹۰۰ تومان زیان به بار آورده است. این اختلاس است و ابعاد ملی آن در دنیا بیسابقه است.