تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۵:۱۱

کسری اصفهانی: نا آرامی‌های داخلی در سین کیانگ‌چین همچنان محل بحث و نظر است.

در میان کشورهای اسلامی تنها ترکیه اقدام به اتخاذ موضع قاطع کرده و خواهان طرح این موضوع در شورای امنیت شده است و حتی در اجلاس کشورهای G8 نیز اردوغان با بسیاری از رهبران کشورها رایزنی کرد.

با برخوردهای سخت صورت گرفته از سوی دولت چین با مسلمانان اویغور در منطقه سین کیانگ روابط چین – ترکیه یک رابطه سینوسی را از سر می‌گذراند. این درگیری‌ها که میان قوم «هان» و «اویغورهای» آن منطقه صورت گرفت و منجر به مداخله نهادهای امنیتی دولت چین شد دست کم 160 کشته و بیش از 1000 زخمی بر جا نهاد.

 طی حدود دو هفته‌ای که از این وضعیت می‌گذرد در میان کشورهای مسلمان تنها دولت ترکیه بوده که اقدام به اتخاذ موضع قاطع کرده است.وزیر خارجه کشورمان اگرچه در سخنانی موضعی کلی آغاز کرد اما چندان استحکام نداشت.

در خصوص نحوه و دلایل موضع گیری ترک‌ها می‌توان به چند نکته اشاره نمود:

 ارتباط حسی – عاطفی با ترک‌های چین

 دولت ترکیه معتقد است که ترک‌های اویغور دارای روابط سببی – نسبی با ترک‌های ترکیه هستند. درگیری‌های منطقه سین کیانگ چین با توجه به زندگی بیش از   ۳۰۰ هزار ترک اویغور در ترکیه و حساسیت جامعه ترکیه نسبت به وضعیت زندگی ترک‌های خارج از این کشور، بازتاب بسیار گسترده‌ای در ترکیه داشت به گونه‌ای که در نماز جمعه ترکیه، نمازگزاران اقدام به برپایی نماز میت غیابی برای کشته شدگان سین کیانگ کرده و حتی برای اولین بار اقدام به آتش زدن پرچم کشور چین کردند.

در عین حال بسیاری از مردم خواهان تحریم کالاهای چینی شدند. بر همین اساس است که بولنت آرینچ معاون نخست وزیر ترکیه گفته بود که بدون شناسایی و محاکمه عاملین حوادث در منطقه سین کیانگ و تامین امنیت ترک‌های اویغور نمی‌توان انتظار داشت روابط ترکیه با چین وارد مسیر عادی خود شود.

نهاد ارگون وزیر صنایع و بازرگانی ترکیه نیز در یک سخنرانی مردم ترکیه را به تحریم کالاهای چین دعوت کرد. او گفت: فجایع انسانی در منطقه اویغورنشین چین اتفاق افتاده و ابعاد وحشتناکی به خود گرفته است و این رفتار غیر انسانی باید هزینه‌ای داشته باشد.

پررنگ شدن نقش منطقه‌ای

 ترکیه بنا دارد تا بر اساس استراتژی جدید خود که از سوی داود اوغلو وزیر خارجه طراحی شده نقش منطقه‌ای خود را تقویت کند. برهمین اساس است که در منطقه پیرامونی خود بسیار فعال شده است. این کشور عضو ناتو بوده و به عبارتی بزرگ‌ترین ارتش ناتو را داراست.

ترکیه نسبت به سایر کشورهای اسلامی از میزانی از دموکراسی برخوردار است و در عین حال عضو غیردائم شورای امنیت نیز هست. ترکیه مسیر انتقال انرژی به اروپا و پل ارتباطی آسیا و اروپاست و با ایالات متحده و رژیم صهیونیستی نیز روابطی استراتژیک دارد. افزون بر این ترکیه تعاملات گسترده‌ای با غرب دارد و تمام روابط خود را تنها در قالب رابطه با چین یا روسیه یا سایر کشورهای آسیایی تعریف نمی‌کند.

همین بر قدرت چانه‌زنی ترکیه افزوده است. مجموعه این عوامل است که ظرفیت انتقاد از اقدامات دولت چین را به ترکیه بخشیده است.

 تعاملات اقتصادی آنکارا – پکن

 عبدالله گل رئیس جمهوری ترکیه در اواخر ماه ژوئن گذشته یعنی درست   ۱۰ روز قبل از وقوع رویدادهای خونین در منطقه اویغورستان در استان سین کیانگ، در راس یک هیات‌ ۲۵۰  نفره متشکل از وزرای اقتصاد، نمایندگان مجلس، بازرگانان و صاحبان صنایع و روزنامه نگاران این کشور عازم چین شد.

 این سفر نخستین سفر در سطح رئیس جمهور به چین بود که سرفصل جدیدی را در مناسبات ترکیه و چین گشود. این در حالی است که دولت چین برای ابراز حسن نیت خود دیدار از منطقه ا‌ورومچی (پایتخت سین کیانگ) را نیز در این دیدار گنجاند و گل در دانشگاه اصلی این شهر برای استادان به سخنرانی پرداخت.

آنکارا درصدد است تا درهای اقتصاد کشورش را به روی دو قدرت بزرگ آسیایی یعنی چین و هند بگشاید. چین یکی از شرکای مهم تجاری ترکیه است و حجم تجارت دوکشور هم اکنون رقمی حدود  17 میلیارد دلار است. تحریم کالاهای چینی کار چندان آسانی نیست چرا که بسیاری از صنایع تولیدی ترکیه خود در زمره وارد کنندگان کالاهای نیمه ساخته از چین هستند.

در عین حال باید افزود تراز بازرگانی چین و ترکیه به نفع چین سنگین است، در حالی که صادرات چین به ترکیه حدود ‌۱۵ میلیارد دلار است‌، صادرات ترکیه به چین رقمی در حدود دو میلیارد دلار است. همچنین گزارش‌ها حاکی از این است که چین حدود ۶۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری در ترکیه دارد. بالاخره این اتفاق روی این روابط تاثیر گذار است.

 نحوه واکنش دولت چین

حکومت کمونیستی 15 سال است که به شدت در پی تغییر جمعیتی سین کیانگ و توسعه آن است. در عین حال گزارش‌های موجود از آسیا تایمز حاکی است که دولت چین تنها اقدام به جذب اقوام‌ هان و سایر چینی‌ها در فرصت‌های شغلی می‌کند و در عوض نسبت به اقوام بومی که همان اویغورها هستند بی‌تفاوت است.

 پکن به جای پاسخ مطلوب به نا آرامی‌های داخلی، معترضان را عوامل خارجی معرفی می‌کند. سخنگوی وزارت خارجه چین می‌گوید:« ما مدارک فراوانی به دست آورده‌ایم که ثابت می‌کند این افراد توسط گروه‌های تروریستی خارجی، از جمله القاعده، آموزش دید‌ه‌اند و با این نیروهای تبهکار در خارج، ارتباط تنگاتنگ دارند.

به این سبب ما از همه ملت‌ها می‌خواهیم همکاری خود را برای حفظ صلح افزایش دهند و از صلح و ثبات در چین پشتیبانی کنند ». حکومت کمونیستی با توجه به استراتژی خود نه در امور داخلی کشوری مداخله می‌کند و نه مداخله در امور داخلی خود را بر می‌تابد.

بر همین اساس سخنگوی وزارت خارجه چین می‌افزاید :« دولت چین تدابیر قانونی را اتخاذ کرده است. این یک مسئله کاملاً داخلی چین است. هیچ دلیلی وجود ندارد که از شورای امنیت خواسته شود در این باره بحث کند.

 ما امیدواریم جامعه بین المللی بتواند حقیقت را ببیند و دریابد، و از تلاش دولت چین برای حفظ یکپارچگی کشور و اتحاد گروه‌های قومی و ثبات اجتماعی آن پشتیبانی کند ». اصل دیگر استراتژی چین همانا انسجام سرزمینی یا همان «چین واحد» است و حفظ تمامیت وسیع سرزمینی این کشور از اهمیت وافری برخوردار است. چرا که در غیر این صورت مناطقی مانند تبت و تایوان هم با توجه به روش‌های واگرایانه‌ای که در پیش گرفته‌اند می‌توانند از پیکر اصلی چین جدا شوند.

همشهری جمعه