درحالی‌که کاهش جمعیت جوان ایران به یکی از بزرگترین دغدغه دلسوزان کشور تبدیل شده بود، نشان مادری توسط بنیاد ١۵ خرداد طراحی شد تا به کسانی اعطا شود که برای افزایش تعداد فرزندان ایران خدمتی بزرگ و چشمگیر انجام داده‌اند.

همشهری آنلاین- رابعه تیموری: اما تا وقتی اثر مستند علیرضا باغشنی در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درنیامده بود، کسی نمی‌دانست بانوی نیشابوری موسس مرکز نفس اولین کسی است که این نشان را به سینه می‌آویزد. راه و نیمراه رفتن‌های خستگی‌ناپذیر سیمین رودی سبب شده بود که ٣۵٠ جنین در آستانه سقط نجات پیدا کنند و به جمع فرزندان ایران بپیوندند. باغشنی هم در اثر مستند خود تلاش‌های رودی را روایت کرده بود تا خارج شدن مامای نیشابوری از پیله گمنامی، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره را برای او به ارمغان آورد و بر سزاوار بودن رودی برای دریافت نشان ملی مادری صحّه بگذارد:

بیشتر بخوانید: چرا افزایش موالید مادران جوان مهم است؟

علیرضا و فاطمه نورا تنها کودکانی نیستند که با این در و آن در زدن سیمین رودی سرنوشتی متفاوت پیدا کردند. علیرضا بازیگوش و باهوش است. از آن پسربچه‌های تیز و بزی که پیشانی بلند بودن آنها از خردسالی پیدا است. علیرضا فرزند ششم مادری است که دست‌وپنجه نرم کردن با بیماری آسم و تنگناهای مالی برایش حال و حوصله بچه داری نگذاشته بود، وقتی مادر به مامایی مراجعه کرد تا با سقط جنین، فرصت زندگی را از کودکش بگیرد، همکار سیمین رودی این اتفاق را به گوشش رساند. مجاب کردن پدر و مادر برای زنده نگه‌داشتن علیرضا آسان نبود، ولی رودی می‌دانست اگر مادر تپش قلب فرزندش را احساس کند، جسارت قطع رشته حیاتش را از دست می‌دهد. با آغاز مراحل درمان مادر، علیرضا فرصت پیدا کرد که نرم نرمک جای خود را در قلب مادر قرص کند. وقتی هم مادر برای نگه‌داشتن و از بین بردن او حسابی مردد شد، رودی خیالش را آسوده کرد که از شیر خشک و پوشک نوزادش تا خورد و خوراک او را فراهم می‌کند تا برای بزرگ کردن علیرضا دغدغه کم‌تری داشته باشد. فاطمه نورا هم پیش از آن که به دنیا قدم بگذارد، تردید مادر برای به دنیا آوردن خود را حس کرده است. او آرزوی پدر و مادرش برای پسردارشدن را برآورده نکرده، ولی حالا که با آمدنش خیر و برکت را به زندگی والدینش آورده، آنها قدردان تلاش‌های مامای مهربان شهرشان هستند که پاشنه در خانه‌شان را از جا درآورد تا بهانه‌های مادر فاطمه نورا برای از بین بردن جنین فرزندش را یکی‌یکی از او بگیرد.


مادری تقدیر خانم ماما است

سیمین رودی مادر ٣ فرزند است، ولی انگار مادری برای کودکان شهر نیشابور از سال‌ها پیش در تقدیر او رقم خورده است. رودی تعریف می‌کند: «در دوره دبیرستان شاگرد خوبی بودم و هدفم تحصیل در رشته پزشکی بود، اما بعد از کنکور در رشته مامایی پذیرفته شدم و پیش از آن که مادر شدن را تجربه کنم بارها شاهد لحظات باشکوه تولد نوزادان معصوم و بی‌گناه بودم و عظمت مادری و مهر مادری را احساس کردم.» در اولین سال‌های خدمت رودی در درمانگاه شهر تعداد مادرانی که تصمیم می‌گرفتند فرزندان‌شان را پیش از تولد از بین ببرند، فراوان نبود و کسانی که از سر ناچاری به او مراجعه می‌کردند قصد و نیت خود را با شرم و احساس گناه عنوان می‌کردند، ولی وقتی شمار مادران خواهان سقط جنین افزایش پیدا کرد و به دلایلی مانند باکلاس ماندن یا داشتن رفاه مالی حق حیات را از کودکان‌شان می‌گرفتند، خانم ماما احساس کرد باید به فکر چاره باشد. صاحب نشان مادری برای تغییر نگرش مادران شهرش همکارانش را دور هم جمع کرد و از آنها خواست به هر لطایف‌الحیلی در چنته دارند مادرانی را که برای سقط جنین به مطب آنها مراجعه می‌کنند، از تصمیم‌شان منصرف کنند و اگر تلاش‌شان بی‌ثمر ماند، کار را به او بسپارند.


راه‌های رفته و نرفته

وقتی مادری حرف ماما و پزشکش را زمین می‌انداخت، سیمین رودی به‌دنبال معتمدی دیگر می‌گشت تا با پادرمیانی مادر را مجاب کند که فرزندش را از بین نبرد و وقتی مشغله‌های شغلی مادران را به صرافت سقط جنین می‌انداخت، او ابایی نداشت که نزد صاحبکار مادر، رو و آبرو گرو بگذارد تا با آسان‌تر کردن شرایط محیط کار، باعث زنده ماندن کودک شود. گاهی هم که مشکلات مالی باعث این اتفاق نامبارک می‌شد، خیران شهر را پای کار می‌آورد تا گره از کار خانواده کودک باز کنند. آن زمان در اولین شعبه مجموعه نفس که برای نجات کودکان سقط در مشهد راه افتاده بود، آدم‌هایی شبیه رودی این راه و نیمراه‌ها را می‌رفتند و او تصمیم گرفت با راه اندازی دومین شعبه این مجموعه در شهر نیشابور، به فعالیت‌هایش رسمیت ببخشد.


شایسته نشان مادری

تا وقتی علیرضا باغشنی تصمیم نگرفته بود مادرانه‌های زنان نیشابور را دستمایه خلق فیلمی مستند قرار دهد، کمتر کسی می‌دانست که بیش از ٣۵٠ کودک این شهر حیات و زندگی خود را مدیون تقلا و تلاش‌های بی‌مزد و منت سیمین رودی هستند، اما پس از این که حس و حال مادرانه او فیلم مستند «نفس» را به یکی از آثار برگزیده جشنواره سینما حقیقت بدل کرد، متولیان بنیاد ١۵ خرداد یقین کردند که اولین مادر ایرانی شایسته دریافت نشان مادری را یافته‌اند. آنها این نشان را برای پاسداشت بانوانی طراحی کرده بودند که حرمت مادری را خوب می‌شناسند و سیمین رودی سزاواری خود برای دریافت اولین نشان را خوب عیان کرده بود.