همشهری آنلاین؛ حوادث: مرد جوان که نقش سرهنگ قلابی را بازی می کرد در گفت و گو با همشهری، از جزییات سرقت هایش می گوید. گفت و گو با وی را می خوانید.
با چه شگردی از طعمه هایت اخاذی می کردی؟
من و دوستانم، یک مینی بوس اجاره می کردیم و کنار مینی بوس می ایستادیم. معمولا طعمه هایمان را از میان افغان ها و پاکستانی ها انتخاب می کردیم. از آنها مجوز می خواستیم و اگر نداشتند، می گفتیم باید آنها را تحویل کنسلوگری بدهیم و از ایران اخراجشان کنیم. آنها التماس می کردند رهایشان کنیم که در آن مرحله نقشه اخاذی را اجرا کردیم.
چقدر پول می گرفتید؟
فرقی نمی کرد. هر چقدر که به همراهشان بود. در ۲۰ روز حدود ۳۰۰ میلیون تومان گیرمان آمد.
لباس پلیس هم به تن داشتید؟
نه. اما تجهیزات نظامی همراهمان بود. همین که می گفتیم سرهنگ هستیم طعمه هایمان می ترسیدند و هرچه پول می خواستیم تحویلمان می دادند.
انگیزه ات از سرقت چه بود؟
می خواستم مهریه همسرم را بپردازم. ۱۱۴ سکه مهریه اش بود و من هم نقاش ساختمان بود. این اواخر درآمدم خیلی خوب نبود و وقتی دوستانم پیشنهاد انجام کار خلاف دادند بدون چون و چرا پذیرفتم. چون فکر می کردم طعمه هایم جرات نمی کنند شکایت کنند.
پس چه شد که دستگیر شدی؟
پلیس همدستانم را در یک پرونده دیگر دستگیر کرده بود که آنها هم مرا لو دادند. هرچند من از کودکی بدشانس بودم. نه پدرو مادرم مرا خواستند نه همسرم.
چرا؟
من در پرورشگاه بزرگ شده ام و بچه پرورشگاهی هستم. یک سال و نیم داشتم که مادرم مرا سر راه گذاشت و تا زمانی که بزرگ شدم در پرورشگاه بودم. وقتی از پروشگاه بیرون آمدم به سراغ پدر و مادرم رفتم، آنطور که فهمیدم پدرم به خاطر اعتیادش مجهول المکان بود و مشخص نبود که چه بلایی سرش آمده است. مادرم را هم که بعد از سالها پیدا کردم، ازدواج کرده بود و مرا نخواست. وقتی خانواده ای نداری که بالای سرت باشند، وقتی هر چیزی که داری از دست بدهی، کارت به اینجا هم می کشد.