تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۴

تحقیقات در پرونده قتل مرد میانسال که در یکی از پارک‌ها تهران به ضرب گلوله کشته شده است، از این حکایت دارد که همسر وی برای ارتکاب این جنایت آدمکش اجیر کرده بود.

همشهری آنلاین؛ ‌حوادث: این پرونده از روز هجدهم تیرماه در دادسرای جنایی پایتخت گشوده شد. آن روز به تیم جنایی خبر رسید که مرد میانسالی در پارکی در غرب پایتخت به ضرب گلوله به قتل رسیده است. نخستین کسی که در ارتباط با این جنایت دستگیر شد، همسر مقتول بود. او هر چند در ابتدا وانمود می‌کرد که از علت قتل شوهرش بی‌خبر است اما در ادامه بازجویی‌ها مردی به نام سعید را عامل قتل شوهرش معرفی کرد. او گفت: سعید برای من مزاحمت ایجاد می کند. شب حادثه نیز به صورت اتفاقی سعید را در خیابان دیدم. او دوباره شروع به ایجاد مزاحمت کرد که همسرم رسید. با دیدن سعید عصبانی شد و از من خواست به خانه بروم تا با سعید صحبت کند. من هم از ترسم رفتم اما لحظاتی بعد به همراه دخترم به محل حادثه برگشتم و آنجا بود که متوجه شدم سعید با شلیک گلوله شوهرم را به قتل رسانده است.

با اعتراف زن میانسال، سعید بازداشت شد و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. این مرد اما در تازه‌ترین تحقیقات مدعی شده که از سوی همسر مقتول برای ارتکاب جنایت اجیر شده بود. او در گفت‌وگویی از جزئیات این جنایت می‌گوید.

مقتول را می شناختی؟

دورادور او را می شناختم. از همان زمانی که با همسرش فریبا آشنا شدم. او پرستار خانگی بود که پس از آشنایی‌مان مدام از اختلافش با شوهرش می‌گفت. در نهایت هم از من خواست که او را به قتل برسانم.

چرا قبول کردی؟

اوایل اصلا راضی نبودم اما به تدریج وسوسه شدم. چون فریبا حاضر بود در ازای قتل شوهرش، پول خوبی به من بدهد.

قرار بود چقدر دستمزد بگیری؟

۲۰۰ میلیون تومان. البته ۲۰ میلیون تومان هم به عنوان پیش پرداخت به حسابم واریز کرده بود. مابقی هم قرار بود بعد از اجرای قتل بپردازد که دستگیر شد و بعد هم مرا لو داد.

دلیل اختلاف فریبا با شوهرش چه بود؟

آنطور که فریبا می گفت همسرش مرد بداخلاقی بود. همسرش بازنشسته و به عنوان راننده اینترنتی مشغول به کار بود اما فریبا مدام از شوهرش گلایه می‌کرد.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

مقتول عادت داشت شب ها به پارکی که در نزدیکی خانه شان بود، برود. فریبا عکس و مشخصاتش را به من داد و خواست تا زمانی که او در پارک است به سراغش بروم و جانش را بگیرم. آن شب به پارک رفتم و به کمین شوهر فریبا نشستم و درنهایت جانش را گرفتم.

فریبا هم در صحنه جنایت بوئ؟

قرار نبود باشد، آمده بود سر و گوشی آب بدهد و ببیند چه خبر است. در حال صحبت باهم بودیم که همسرش، ما را باهم دید. به او گفت برود خانه و در این فرصت من به سمتش تیراندازی کردم.

اسلحه را از کجا آورده بودی؟

برای قتل خریده بودم و بعد از جنایت هم در باغچه خانه ام در تهران، مخفی کرده بودم که بعد از دستگیری پلیس اسلحه را پیدا کرد.