همشهری آنلاین_فاطمه عسگری نیا: کیا بوبانی که حالا همه در فضای مجازی او را به نام مرد مجسمه ای می شناسند ۳۶ ساله است و یکی از بزرگترین ارزوهایش جهانی شدن هنر و استعدادی است که دارد. مردی که این روزها هر کس موفق شود او را بخنداند می تواند ۴ میلیون تومان ناقابل به جیب بزند اما حقیقت این است که تا به حال احدی موفق به این کار نشده است !
با این که خنداندن کیا بوبانی امروز به کابوس خیلی ها که او را می شناسند تبدیل شده و از هر ترفندی برای این کار استفاده کرده اند ما موفق نشده اند او بسیار خوشرو و خوش خنده است اما به شرطی که به قول خودش در قالب مرد مجسمه ای فرونرفته باشد:« خیلی ها گمان می کنند که من اصلا در حالت عادی هم نمی خندم اما واقعیت اینطور نیست و اتفاقا ادم خوش خنده ای هستم اما از آنجا که در کارم بسیار جدی هستم کمتر کسی هم موفق به دیدن خنده های من شده است.»
بیشتر بخوانید:دختران مادربزرگ های کهریزک
از ۱۵ سالگی دنبال ارزوهایم بودم
البته نه تنها خنداندن کیا کار سختی است حتی گریاندن او هم کار سخت و دشواری است که خیلی از بازیگران تئاتر و سینما سعی کرده اند موفق به انجامش بشوند و تیرشان به سنگ خورده است:« من از کودکی عاشق بازیگری بودم و همیشه دوست داشتم در این عرصه برای خودم چهره شناخته شده ای شوم به خاطر همین از ۱۵ سالگی به صورت جدی دنبال آرزویم رفتم برای این که به هدفم نزدیکتر شوم ابتدا یک دوره اموزشی را در رشت رفتم بعد هم برای تکمیل آموزه هایم به تهران رفتم . »
پدرش یک نظامی بوده است و معتقداست قدرت تمرکزش را از پدرش به ارث برده است:« پدرم مردی منضبط و قانونمدار بود که قدرت تمرکز بالایی داشت اگر چه نظامی بود و به واسطه شغل اولش قوانین خاص خودش را در زندگی داشت اما در شغل و حرفه دومی که دنبال می کرد بسیار روشن فکرو دقیق بود به خاطر همین مسئله بود که تمام خواهر و برادرهای من ازادانه دنبال علایق هنریشان رفتند و حالا هر کدام در کنار تحصیلات و شغل ثابتی که دارند رشته های هنری مورد علاقه شان را هم دنبال می کنند.
بیشتر بخوانید:زالوهای ثروت آفرین
نقش مرده را خوب بازی می کنم
خاطره های زیادی از زندگی مجسمه ای خود دارد:« در یک فیلم قرار شد نقش مرده را بازی کنم کارگردان خیلی نگران نتیجه کار بود اما من قول دادم که این نقش را به بهترین نحو ممکن اجرا کنم فیلمبرداری انجام شد و کات دادند عوامل فیلم می گفتند بلند شو کار تمام شد اما من برای دقایقی طولانی از جایم تکان نخوردم همه عوامل فیلم نگران شده بودند و فکر میکردند که واقعا مرده ام و من با خونسردی تمام به نقشم ادامه می دادم تا این که یک پارچ اب سرد روی سرم خالی کردند و بعد از شوکی که بهم وارد شد و از جایم بلند شدم همه متحر مانده بودند.
عشق او به نقش مرد مجسمه ای آن هم با تن پوش محلی انقدر زیاد است که تمام سختی های این کار را به جان می خرد:« لباسهای محلی که تن می کنم و حالا جزئی از برند من شده است از جنس پشم است و بسیار در فصل تابستان گرم به حدی که گاهی احساس می کنم از تمام تنم اتش بیرون می زند اما با وجود همه این شرایط سخت ساعتها اجرای مرد مجسمه ای را بی کم و کاست انجام می دهم.»
بیشتر بخوانید:لذت شیرین پشت بام خوابی در شبهای تابستان
به خاطر نقشم چاقو هم خوردم
انقدر در ژستی که فرومی رود جدی است که گاه باورش از نگاه مردم سخت است به خاطر همین دست به کارهایی می زنند که باعث آزارش می شود یا حتی جانش را به خطر می اندازد:« در یکی از اجراهای رایگان و مردمی در میدان رشت جوانی با یک چاقو به سمتم حمله کرد و مرا زخمی کرد بعد که دلیل کارش را پرسیدیم می گفت می خواستم ببینم این مرد اصلا در بدنش خون دارد یا نه؟ »
در حالیکه می خندد ادامه می دهد:« خانمها معمولا نیشگون می گیرند و مردان با چسباندن صورتهایشان به صورتم ان هم به صورت رخ به رخ تلاش می کنند تمرکزم را بهم بزنند اما من مقاوم تر از این حرفها هستم.»
رقیب ندارم
یکی از بزرگترین ارزوهایی که کیا مرد مجسمه ای ایران دارد جهانی شدن نام و هنری است که دارد:« تمام مقدمات لازم برای ثبت نامم در کتاب گینس را انجام داده ام و در نوبت هستم برای انجام این کار . تنها حریفم یک مردژاپنی است که هر نیم ساعت یک بار یک پلک می زند اما من بین ۴ تا ۶ ساعت را بدون حرکت وحتی پلک زدن متمرکز بر یک نقطه می مانم و دوست دارم این رکورد در کتاب گینس ثبت شود تا جهانی شوم و در تمام کشورهای دنیا بتوانم اجرا داشته باشم .»
کیا گرچه دوست دارد هنرش را به همه دنیا معرفی کند و به کشورهای زیادی سفر کنم اما به این اصل معتقد است که بهترین جا برای زندگی ایران است :« من ایران را دوست دارم و دلم نمی خواهد در جایی جز ایران زندگی کنم»