زنی که به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده و ۱۹سال پشت میله‌های زندانی بود در نهایت با تهیه دیه ۴.۵ میلیارد تومانی از قصاص گریخت.

همشهری آنلاین _ فتانه احدی: زنی که به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده و ۱۹سال پشت میله‌های زندانی بود در نهایت با تهیه دیه ۴.۵ میلیارد تومانی از قصاص گریخت. دیه‌ای که خانواده مقتول از همان ابتدا قصد صرف کردن آن در کارهای خیر داشتند و به این ترتیب با بخشش آنها ۴۵ زندانی که یکی از آنها از ۱۷ سال قبل پشت میله‌های زندان بود آزاد شدند.

عباس رضوانی

۱۹سال پیش بود که پلیس کرج در جریان ناپدید شدن مردی ۳۴ساله‌ای به نام عباس قرار گرفت. او ۱۹ مرداد سال ۸۴ برای انجام کاری از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته بود. همسر و برادرانش همه جا را به دنبال وی گشته بودند اما اثری از او پیدا نکرده بودند. در این شرایط تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از مرد گمشده آغاز شد تا اینکه یک هفته بعد، برادر عباس که به آرامستان بهشت سکینه در کرج رفته بود، وقتی عکس برادرش را به کارکنان آنجا نشان داد، یکی از آنها گفت: «من این جوان را می‌شناسم. چند روز پیش جسدش را به سردخانه اینجا منتقل کردند. ظاهرا جسد او در یک سفره پیچیده شده و کنار دیوار یک باغ رها شده بود.»
برادر عباس با شنیدن این جملات، پاهایش سست شد. سراسیمه خودش را به سردخانه رساند و به همراه یکی از کارکنان به سوی سالنی رفت که اجساد مجهول‌الهویه در آنجا نگهداری می‌شد. او اجساد را یکی بعد از دیگری بررسی کرد و در نهایت وقتی کاور یکی از اجساد باز شد، با دیدن چهره او خشکش زد. جسد متعلق به برادر گمشده‌اش بود و اثر اصابت گلوله‌ای که به قلبش شلیک شده بود، کاملا مشهود بود.

جنایت مرموز

با پیدا شدن جسد عباس، پرونده مفقودی به پرونده قتل تبدیل و تحقیقات پلیس برای کشف راز این جنایت آغاز شد. تنها سرنخ‌ موجود در پرونده تلفن همراه و خودروی مقتول بود که دزدیده شده بود. پلیس تحقیقاتش را ادامه داد تا اینکه یک ماه بعد خودروی ۲۰۶ نقره‌ای عباس در رباط کریم پیدا شد. داخل خودرو هیچ نشانه و ردی از عامل جنایت وجود نداشت و قاتل یا قاتلان تلاش کرده بودند همه سرنخ‌ها و اثر انگشت‌ها را از بین ببرند.

سرنخ مهم

در مهرماه همان سال، درست در زمانی که دیگر امیدی برای پیدا شدن قاتل نبود، ماموران متوجه شدند که گوشی موبایل مقتول با سیم کارت دیگری روشن شده است. کسی که گوشی را در اختیار داشت، پسر جوانی بود که دستگیر شد اما می‌گفت که گوشی را از فرد دیگری خریداری کرده است. بررسی‌ها نشان داد که این گوشی ۸ بار خرید و فروش شده است و در این شرایط تحقیقات ادامه یافت تا اینکه نخستین فروشنده گوشی دستگیر شد. او ادعا کرد که این گوشی را از خودروی پراید برادرش به نام مهرداد دزدیده است. مرد جوان می‌گفت که مهرداد و همسرش مدتی است که ناپدید شده‌اند و او وقتی به خانه آنها رفته، با دیدن گوشی گرانیقمت در داخل خودروی پراید بردارش آن را دزدیده و فروخته است.

چادرنشینی قاتلان

مهرداد اصلی‌ترین مظنون پرونده بود که دستور بازداشت او صادر شد و در جریان تحقیقات گسترده پلیس، رد او در بیابان‌ها اطراف بهشت‌زهرا به دست آمد. مهرداد و همسرش در محلی خلوت، چادر زده و در آنجا زندگی می‌کردند که در جریان عملیات ضربتی پلیس دستگیر شدند و به قتل عباس اعتراف کردند. آنها گفتند: روز حادثه در خیابانی در کرج پرسه می‌زدیم که مردی را با یک کیف بزرگ دیدیدم که از بانک خارج شد. معلوم بود داخل کیف، پول است. وقتی او قصد سوار شدن به ماشینش را داشت با تهدید اسلحه او را ربودیم و با ماشینش به خارج از شهر بردیم. اما در آنجا قصد فرار داشت که به طرفش شلیک کردیم و یکی از گلوله‌ها به قلبش خورد و به قتل رسید. بعد هم جسدش را لای سفره در کنار دیوار یک باغ رها و با برداشتن پول‌هایش که ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بود، فرار کردیم. پس از آن نیز برای فرار از دست پلس، خانه‌ و زندگی‌مان را رها کردیم و با چادر زدن در بیابان، روزها و شب‌ها را در آنجا سپری می‌کردیم.

قصاص

در جریان اعترافات متهمان معلوم شد، فردی که به سمت مقتول شلیک کرده بود، همسر مهرداد به نام مهشید بوده است. این دو متهم در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفتند و مهشید به قصاص و مهرداد به حبس محکوم شدند؛ حکمی که از سوی قضات دیوانعالی کشور نیز تایید شد و حالا تنها چیزی که می‌توانست باعث نجات مهشید از قصاص شود، رضایت اولیای دم بود.
رضا رضوانی، برادر مقتول در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: در همه این سال‌هایی که برادرم را از دست داده‌ایم، هرگز از ته دل نخندیدیم. جای خالی عباس هرگز پر نشد. نه برای من و برادرها و مادرم و نه برای همسر و فرزند عباس. مادرم از بس گریه کرد، یکی از چشمانش را از دست داد. یکی از برادرانم همان سال از شدت ناراحتی سکته کرد، همسر برادرم دچار مشکلات روحی شد، پدرم بیمار شد و از دنیا رفت و هیچ یک از ما دیگر به زمان قبل از قتل برادرم برنگشتیم.

تصمیم بزرگ

برادر مقتول ادامه می‌دهد: با همه این سختی‌هایی که پشت سر گذاشتیم اما قصد گرفتن جان کسی را نداشتیم. در همه این سال‌ها قاتل برادرم در زندان بود و ما نمی‌توانستیم حکم را اجرا کنیم. چون خودمان داغ بزرگی دیده بودیم و نمی‌خواستیم خانواده دیگری داغدار شود. برای همین اعلام کردیم که برای گذشت از قصاص، قاتل باید ۱۰۰ سکه بهارآزادی پرداخت کند. همان موقع گفتیم که قصد داریم آن را برای کار خیر هزینه کنیم. از آن زمان واحد صلح و سازش تلاش زیادی برای فراهم کردن این مبلغ کردند. آنها با کمک خیران و دو نفر از خوانندگان مطرح این مبلغ را فراهم کردند و مدتی قبل با ما تماس گرفتند و گفتند که ۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان جمع‌آوری شده است.

رضوانی در ادامه می‌گوید: برای اینکه بتوانیم مبلغ دیه را در بهترین راه هزینه کنیم به دادگستری البرز مراجعه کرده و در خواستمان را مطرح کردیم. خواسته ما این بود زندانیان جرایم غیر عمد و مالی که بدهی‌شان زیر ۱۰۰ میلیون تومان باشد را در نظر بگیرند. بنابراین کارگروهی در دادگستری البرز تشکیل شد و از بین ۷۰۰ زندانی ۴۵ نفر که به خواست ما نزدیکتر بودند، به صلاحدید مسئولان انتخاب شدند. البته یک استثنا نیز وجود داشت. فردی ۱۸۰ میلیون تومان بدهکار بود اما چون ۱۷ سال در زندان بود، او نیز در لیست قرار گرفت.

رضوانی اضافه می‌کند: از بین این زندانیان ۱۳ نفر بدهی‌شان زیر ۳۰ میلیون تومان بودند، ۳۰ نفر هم از لحاظ سنی زیر ۵۰ ساله بودند و ۴ نفر از آنها زیر ۲۰ سال سن داشتند. بعد از انجام مراحل قانونی و اداری در نهایت مراسمی در حسینیه دادگستری البرز برگزار شد و در آنجا با ۴۵ زندانی که حکم آزادی گرفته بودند، دیدار کردیم و به این ترتیب دیه برادرم صرف آزاد شدن آنها و بازگشت‌شان به آغوش خانواده‌هایشان شد.

منبع: همشهری آنلاین