همشهریآنلاین - بهروز رسایلی
هیچوقت در مورد هیچکس نباید نگاه سیاه و سفید داشت. این موضوع طبیعتا راجع به رضا درویش، مدیرعامل پرسپولیس هم صدق میکند. بهعنوان مثال، او قبلا در پنجرههای نقلوانتقالاتی عملکرد نسبتا خوبی داشت که در موردش هم مطالبی نوشتیم. با این حال حقیقت آن است که پنجره اخیر برای درویش اصلا خوب پیش نرفته و او به بازنده بزرگ تابستان تبدیل شده است.
لهستان بعد از مراکش
رضا درویش در این پنجره برای جذب ۲بازیکن مهم خیز برداشت که در هر دو مورد هم شکست خورد؛ البته که این موضوع، ممکن است برای همه مدیران پیش بیاید. به هر حال، مربیان فهرستی میدهند که نهایتا شاید نیم یا حتی یکسوم بازیکنان حاضر در آن جذب شوند. با این حال چیزی که ناکامیهای درویش در این زمینه را پررنگتر کرد، طولانیشدن فرایند مذاکره با این بازیکنان بود. پرسپولیس چیزی حدود یک ماه وقت صرف کرد تا یحیی عطیهالله، مدافع چپ مراکشی را بگیرد. شاید اگر آن داستان اینقدر طول نمیکشید، میلاد محمدی زودتر پرسپولیسی میشد و به تیم کمک میکرد. شبیه این اتفاق در مورد علی قلیزاده هم رخ داد. همه میدانستند که گرفتن این بازیکن از تیم لهستانی کار سختی است. باشگاه اما کلی وقت و انرژی روی این داستان گذاشت و در نهایت با یک پاسخ منفی قابل انتظار مواجه شد. همچنین در این مدت، در مورد مذاکره با گزینههای جانشین هم غفلت به عمل آمد تا عملا تیم ناقص بماند و در شروع فصل امتیازات مهمی را از دست بدهد.
آنهایی که رفتند
شما هر قدر هم بازیکنان را ملامت کنید و زیادهخواهی آنها را به بوته نقد بکشید، به هر حال اینکه ناگهان نیمی از ترکیب اصلی تیم قهرمان لیگ تخلیه شود، نمیتواند اتفاق خوبی برای مدیریت باشگاه باشد. کوچ همزمان علیرضا بیرانوند، دانیال اسماعیلیفر و مهدی ترابی به تراکتور، آنهم درحالیکه نشانههایش از فروردینماه آشکار شده بود، نشاندهنده انفعال درویش است؛ مدیری که حتی نتوانست علی نعمتی را بهعنوان یک گزینه رزرو برای دفاع چپ و دفاع وسط نگه دارد. جدایی عبدالکریم حسن هم با توجیه منافع مالی چشمگیری که به باشگاه رسید، تحتالشعاع قرار گرفت. خب پرسش اینجاست که این پول، اصلا کجا باید خرج شود؟ فایدهاش چیست وقتی با آن نمیتوان تیم را تقویت کرد؟
آنهایی آمدند که میخواستند بیایند!
در مورد بازیکنان واردشده هم شاید بشود گفت درویش هنر چندان بزرگی به خرج نداد و عمده نفراتی که جذب شدند، زمینه قبلی یا قلبی برای حضور در پرسپولیس را داشتند. از آلکسی گوندوز که بگذریم، ایوبالعملود در پست دفاع راست قبلا سابقه همکاری با گاریدو را داشت و این موضوع خیلی روی انتخاب او اثر گذاشت. بازیکنانی مثل علی علیپور و فرشاد احمدزاده هم که اصالتا پرسپولیسی بودند و شاید با حضور هر مدیر دیگری هم سرخپوش میشدند. حتی داستان میلاد محمدی را هم در همین بستر باید دید. حقیقت آن است که مدیرعامل پرسپولیس امسال «کار سخت» انجام نداده.
بزرگترین قمار درویش
با همه اینها، مهمترین حرکت درویش در این تابستان که بعدها اساسا به خاطرش قضاوت خواهد شد (مثبت یا منفی)، انتخاب خوان کارلوس گاریدو بهعنوان سرمربی پرسپولیس بود. اگر مرد اسپانیایی از پس کار بربیاید، خیلی از کاستیهای مدیریت دیده نخواهد شد اما اگر گاریدو با گذر زمان نمره قبولی نگیرد، قافیه علیه درویش بیش از هر زمان دیگری تنگ میشود.