شب‌های ماه رمضان، پرترافیک‌تر از روزها شده است و حالا بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند

خنکای پس از افطار را با برنامه‌هایی از جمله سینما سپری کنند؛فروش قابل توجه فیلم‌های سینمایی در طرح از افطار تا سحر نیز تاییدکننده همین مدعاست. گذشت روزگاری که تلویزیون، با سریال‌های «خیابان خلوت کن» مردم را پای جعبه جادو می‌نشاند، اکنون با گذشت 10روز از ماه مبارک رمضان، سریال‌های بی‌مشتری روی آنتن می‌روند و بسیاری از مخاطبان عطای آنها را به لقایشان بخشیده‌اند؛

سریال‌هایی که البته هیچ ربطی به ماه مبارک ندارند و هر وقت دیگری می‌توانستند روانه آنتن شوند. کسادی تلویزیون نتیجه بی‌برنامگی‌های مسئولان آن است. هیچ برنامه راهبردی بلندمدت و میان‌مدتی برای رسانه ملی وجود ندارد.

همانگونه که سریال‌های مناسبتی دست بر قضا گرفت، با اصرار مسئولان تلویزیون به تکرار افتاد و تاثیرش را از دست داد. آنگونه که سریال‌های طنز گرفتار چنین آفتی شد. به این بی‌برنامگی‌ها باید نگاه غلط مسئولان به رسانه ملی را هم افزود که آن را تریبونی برای مسائل سیاسی می‌دانند و از آن وقت و بی‌وقت برای پیشبرد مقاصد سیاسی سود می‌جویند.

نکته‌ای که روز گذشته برخی رسانه‌ها بدان اشاره کرده‌ و از قول ضرغامی نقل کردند که در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته است: «بینندگان تلویزیون و مخاطبان رسانه ملی به کمتر از 40درصد رسیده است.»

نگاه غلط و بی‌برنامگی، رسانه بدون جایگزین کشور را به جایی رسانده که با وجود تاکیدهای مکرر در استفاده‌نکردن مردم از رسانه‌های بیگانه، حالا حدود 60درصد مردم ترجیح می‌دهند خوراک رسانه‌ای خود را از دکانی غیر از رسانه ملی تهیه کنند که همه این خسران و ضرر از بی‌تدبیری مسئولان این دستگاه عریض و طویل است.

همپای این بی‌اقبالی، رسانه ملی از محتوا نیز تهی شده است و اگر سال‌های پیش، میهمانان برنامه‌های جُنگ‌وار تلویزیون را نخبگان و چهره‌های شاخص فرهنگی و اجتماعی تشکیل می‌دادند، حالا کسانی جلوی دوربین می‌آیند که مهم‌ترین ویژگی‌شان ادعاهایی است که دارند و دست بر قضا، بسیاری‌شان در همان برنامه دستشان رو می‌شود. دیگر خبری از آدم‌های سرشناس در تلویزیون نیست که حضورشان نشانه اندوخته‌های رسانه ملی بود.

رسانه ملی با بی‌تدبیری خیلی زود همه کوپن‌های تاثیرگذاری و اعتمادش را خرج کرده و حالا با چنان ریزش مخاطبی روبرو شده که حتی رئیس آن نیز ناچار به اعتراف است. رسانه ملی نیاز به یک خانه‌تکانی اساسی دارد. با ادامه این روند، همان 40درصد نیز چون برف در آفتاب تموز آب خواهند رفت.